۱۴۶٬۵۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' (عج)' به '(عج)') |
||
| خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
[[شروانی، بدر|بدر]] برخلاف شاعر همشهری خود خاقانی یا شاعر محبوبش انوری در علوم زمان تبحری نداشته است. در دیوان وی جز چند مورد که اشارهای به مسائل نجومی میکند از علوم دیگر خبری نیست. در چند جا هم نام خطهای مختلف و اصطلاحات خوشنویسی را ذکر کرده که نشان از آگاهی وی نسبت به این هنر دارد. عربیدانی و تسلط او به قرآن نیز در حد بعضی اشارات بسیار ساده به آیات و احادیث رایج است و در مجموع شعر وی حکیمانه و عالمانه نیست. پیشنۀ اصلی بدر شاعری بوده و در کنار آن به نانوایی و بافندگی نیز میپداخته است. | [[شروانی، بدر|بدر]] برخلاف شاعر همشهری خود خاقانی یا شاعر محبوبش انوری در علوم زمان تبحری نداشته است. در دیوان وی جز چند مورد که اشارهای به مسائل نجومی میکند از علوم دیگر خبری نیست. در چند جا هم نام خطهای مختلف و اصطلاحات خوشنویسی را ذکر کرده که نشان از آگاهی وی نسبت به این هنر دارد. عربیدانی و تسلط او به قرآن نیز در حد بعضی اشارات بسیار ساده به آیات و احادیث رایج است و در مجموع شعر وی حکیمانه و عالمانه نیست. پیشنۀ اصلی بدر شاعری بوده و در کنار آن به نانوایی و بافندگی نیز میپداخته است. | ||
در زمان تولد [[شروانی، بدر|بدر]]، یعنی نیمۀ دوم قرن هشتم، چندین عامل باعث به وجود آمدن یک فضای تسامح و تساهل مذهبی شده بود: یکی اینکه این زمان، دورانی است که بهخاطر عوامل اجتماعی و درگیریهایی که در پی حملۀ مغول و حوادث پس از آن در تمام قسمتهای کشور رخ داده است، مردم سرخورده شدهاند و به تصوف و خانقاهنشینی گرایشی شدید پیدا کردهاند. در واقع دورهای که بدر در آن زندگی میکند یعنی اواخر قرن هشتم و اوایل قرن نهم دوران گذار مذهبی از تسنن به تشیع است. شروانشاهان که متحدان تیمور بودند نیز همین آزادی و عدم تعصب تیموریان را سرلوحۀ سیاستهای مذهبی خود قرار داده بودند و لذا در اشعار بدر هم با یک نوع تسامح و تساهل مذهبی روبهرو هستیم. وی در چند جا از چهار خلیفه با عنوانهای محترمانه یاد میکند. وی در چند قصیده بزرگان مدهب شیعه را مدح کرده است و در این اشعار از ائمۀ شیعه به ویژه امام علی(ع)، امام حسین(ع)، امام حسن(ع) و حضرت مهدی (عج) به شایستگی یاد میکند و ممدوح را به ایشان تشبیه میکند. در شعر بدر گرایش به تصوف چنان که در میان شاعران قرن هشتم وجود داشت دیده نمیشود. بعضی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در اشعار بدر دیده میشود و این اصطلاحات بیشتر در غزلیات وی مشهود است. در قصاید وی که بیشتر جنبههای واقعی زندگی وی را نشان میدهد عرفان و تصوف بسیار کمرنگ است. | در زمان تولد [[شروانی، بدر|بدر]]، یعنی نیمۀ دوم قرن هشتم، چندین عامل باعث به وجود آمدن یک فضای تسامح و تساهل مذهبی شده بود: یکی اینکه این زمان، دورانی است که بهخاطر عوامل اجتماعی و درگیریهایی که در پی حملۀ مغول و حوادث پس از آن در تمام قسمتهای کشور رخ داده است، مردم سرخورده شدهاند و به تصوف و خانقاهنشینی گرایشی شدید پیدا کردهاند. در واقع دورهای که بدر در آن زندگی میکند یعنی اواخر قرن هشتم و اوایل قرن نهم دوران گذار مذهبی از تسنن به تشیع است. شروانشاهان که متحدان تیمور بودند نیز همین آزادی و عدم تعصب تیموریان را سرلوحۀ سیاستهای مذهبی خود قرار داده بودند و لذا در اشعار بدر هم با یک نوع تسامح و تساهل مذهبی روبهرو هستیم. وی در چند جا از چهار خلیفه با عنوانهای محترمانه یاد میکند. وی در چند قصیده بزرگان مدهب شیعه را مدح کرده است و در این اشعار از ائمۀ شیعه به ویژه امام علی(ع)، امام حسین(ع)، امام حسن(ع) و حضرت مهدی(عج) به شایستگی یاد میکند و ممدوح را به ایشان تشبیه میکند. در شعر بدر گرایش به تصوف چنان که در میان شاعران قرن هشتم وجود داشت دیده نمیشود. بعضی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در اشعار بدر دیده میشود و این اصطلاحات بیشتر در غزلیات وی مشهود است. در قصاید وی که بیشتر جنبههای واقعی زندگی وی را نشان میدهد عرفان و تصوف بسیار کمرنگ است. | ||
شعر بدر از نظر قالب به قصاید، قطعات، غزلیات، رباعی، ترجیعبند، ترکیببند، مستزاد، مسمط، مسدس، مثمن، معشّر و مفردات تقسیم میشود. یکی از قالبهای شعری که به گفتۀ بسیاری در دورۀ قبل از حملۀ مغول بیشتر اهمیت داشت و پس از آن رو به افول نهاد و جای خود را تا حدودی به غزل داد، قصیده است. این نکته در مورد بدر نیز صادق است و علت عدم توجه تذکرهنویسان به وی در کنار شاعر همعصر وی کاتبی، میتواند همین نکته باشد. حجم زیادی از اشعار بدر را قصاید وی دربر میگیرد و از این قصاید جز چند قصیده که در موضوع مرثیه سروده شده، بقیه در مدح است. بیشتر قصاید بدر ساده و روان و به دور از پیچیدگیهای لفظی و معنوی است. ابیات دشوار و تصاویر پیچیده در شعر وی بسیار کم به چشم میخورد. | شعر بدر از نظر قالب به قصاید، قطعات، غزلیات، رباعی، ترجیعبند، ترکیببند، مستزاد، مسمط، مسدس، مثمن، معشّر و مفردات تقسیم میشود. یکی از قالبهای شعری که به گفتۀ بسیاری در دورۀ قبل از حملۀ مغول بیشتر اهمیت داشت و پس از آن رو به افول نهاد و جای خود را تا حدودی به غزل داد، قصیده است. این نکته در مورد بدر نیز صادق است و علت عدم توجه تذکرهنویسان به وی در کنار شاعر همعصر وی کاتبی، میتواند همین نکته باشد. حجم زیادی از اشعار بدر را قصاید وی دربر میگیرد و از این قصاید جز چند قصیده که در موضوع مرثیه سروده شده، بقیه در مدح است. بیشتر قصاید بدر ساده و روان و به دور از پیچیدگیهای لفظی و معنوی است. ابیات دشوار و تصاویر پیچیده در شعر وی بسیار کم به چشم میخورد. | ||