من غاب عنه المطرب: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR16713J1.jpg | عنوان = من غاب عنه المطرب | عنوان‌های دیگر = | پدیدآورندگان | پدیدآوران = ثعالبی، عبدالملک بن محمد (نويسنده) شعلان، نبوی عبدالواحد (محقق) |زبان | زبان = عربی | کد کنگره = ‎‏/‎‏م‎‏8‎‏ 3914 ‏PJA‎‏ | مو...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۵: خط ۲۵:
| پیش از =  
| پیش از =  
}}
}}
'''من غاب عنه المطرب'''، از آثار شاعر، لغوی، کاتب و تاریخ‌نگار ایرانی قرن چهارم و پنجم هجری قمری، [[ابومنصور عبدالملک بن محمد بن اسماعیل ثعالبى نیشابوری]]، مشهور به [[ابومنصور ثعالبی]] (350-429ق)، به بیان مباحثی ادبی، شاعرانه و تاریخی (در قالب نظم و نثر) می‌پردازد که به زعم نویسنده باعث شادی می‌گردد و انسان را از آوازه‌خوانان و نوازندگان بی‌نیاز می‌کند. رئیس بخش ادبیات و نقد ادبی دانشگاه الازهر (مصر)، [[نبوی عبدالواحد شعلان]]، این کتاب را تحقیق و تصحیح کرده و برای آن مقدمه‌ای سودمند و روشمند نوشته و شخصیت و آثار [[ابومنصور ثعالبی]] و همچنین روش اثر حاضر را شناسانده است.
'''من غاب عنه المطرب'''، از آثار شاعر، لغوی، کاتب و تاریخ‌نگار ایرانی قرن چهارم و پنجم هجری قمری، [[ثعالبی، عبدالملک بن محمد|ابومنصور عبدالملک بن محمد بن اسماعیل ثعالبى نیشابوری]]، مشهور به [[ثعالبی، عبدالملک بن محمد|ابومنصور ثعالبی]] (350-429ق)، به بیان مباحثی ادبی، شاعرانه و تاریخی (در قالب نظم و نثر) می‌پردازد که به زعم نویسنده باعث شادی می‌گردد و انسان را از آوازه‌خوانان و نوازندگان بی‌نیاز می‌کند. رئیس بخش ادبیات و نقد ادبی دانشگاه الازهر (مصر)، [[شعلان، نبوی عبدالواحد|نبوی عبدالواحد شعلان]]، این کتاب را تحقیق و تصحیح کرده و برای آن مقدمه‌ای سودمند و روشمند نوشته و شخصیت و آثار [[ابومنصور ثعالبی]] و همچنین روش اثر حاضر را شناسانده است.


==هدف و روش==
==هدف و روش==
* [[ابومنصور ثعالبی]]، اثر حاضر را کتابی شامل زیبایی‌های الفاظ و معانی لطیف و جالب دانسته است که آدمی را بدون شراب، سرمست می‌کند و به نشاط می‌آورد، بدون آنکه مطرب و نوازنده‌ای در میان باشد...<ref>ر.ک: مقدمه نویسنده، ص3</ref>.
* [[ثعالبی، عبدالملک بن محمد|ابومنصور ثعالبی]]، اثر حاضر را کتابی شامل زیبایی‌های الفاظ و معانی لطیف و جالب دانسته است که آدمی را بدون شراب، سرمست می‌کند و به نشاط می‌آورد، بدون آنکه مطرب و نوازنده‌ای در میان باشد...<ref>ر.ک: مقدمه نویسنده، ص3</ref>.
* [[نبوی عبدالواحد شعلان]]، «من غاب عنه المطرب» را از نوع کتاب‌های جیبی و همراه شمرده است که حجمی کم، ولی فایده‌ای بسیار دارد و خوانندگان را به‌سوی خود می‌کشاند و نگارنده‌اش مانع ضایع ‌شدن آثار ادبی مهم و ارزنده روزگار خودش شده است. محقق افزوده است: من توضیحاتی را بر این اثر افزوده‌ام؛ از جمله اینکه شخصیت‌ها و دانشوران را در صورت لزوم معرفی کرده‌ام<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص3-7</ref>.
* [[شعلان، نبوی عبدالواحد|نبوی عبدالواحد شعلان]]، «من غاب عنه المطرب» را از نوع کتاب‌های جیبی و همراه شمرده است که حجمی کم، ولی فایده‌ای بسیار دارد و خوانندگان را به‌سوی خود می‌کشاند و نگارنده‌اش مانع ضایع ‌شدن آثار ادبی مهم و ارزنده روزگار خودش شده است. محقق افزوده است: من توضیحاتی را بر این اثر افزوده‌ام؛ از جمله اینکه شخصیت‌ها و دانشوران را در صورت لزوم معرفی کرده‌ام<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص3-7</ref>.
* محقق مذکور به برخی از انتقادها درباره شخصیت علمی و روش [[ابومنصور ثعالبی]] پاسخ داده است<ref>ر.ک: همان، ص53</ref>.
* محقق مذکور به برخی از انتقادها درباره شخصیت علمی و روش [[ثعالبی، عبدالملک بن محمد|ابومنصور ثعالبی]] پاسخ داده است<ref>ر.ک: همان، ص53</ref>.


==ساختار و محتوا==
==ساختار و محتوا==
خط ۴۴: خط ۴۴:
==نمونه مباحث==
==نمونه مباحث==
* در بلاغت و وصف سخن نیک:... «كلام كبُرد الشباب و بَرد الشراب...»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص10-11</ref>؛ یعنی سخنی چون پارچه قیمتی و زیبای دوران جوانی و خنکی نوشیدنی‌ای گوارا در گرمای تابستانی...
* در بلاغت و وصف سخن نیک:... «كلام كبُرد الشباب و بَرد الشراب...»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص10-11</ref>؛ یعنی سخنی چون پارچه قیمتی و زیبای دوران جوانی و خنکی نوشیدنی‌ای گوارا در گرمای تابستانی...
* نثری در وصف شعر: ابواسحاق صابی در وصف شعر ابوعثمان خالدی گفته است: «شعرٌ يخلط بأجزاء النفس لنفاسته و يكاد يفتن كاتبه لسلاسته»<ref>ر.ک: همان، ص19</ref>؛ یعنی: شعری که به دل می‌نشیند، به‌خاطر نفیس بودنش و گویی که می‌خواهد نویسنده را بفریبد با روان بودنش.
* نثری در وصف شعر: [[ابواسحاق صابی]] در وصف شعر [[ابوعثمان خالدی]] گفته است: «شعرٌ يخلط بأجزاء النفس لنفاسته و يكاد يفتن كاتبه لسلاسته»<ref>ر.ک: همان، ص19</ref>؛ یعنی: شعری که به دل می‌نشیند، به‌خاطر نفیس بودنش و گویی که می‌خواهد نویسنده را بفریبد با روان بودنش.


==پانویس==
==پانویس==