۱۴۶٬۵۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURکیش گنوسیJ1.jpg | عنوان =کیش گنوسی | عنوانهای دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = یوناس، هانس (نویسنده) کوچکی میبدی، ماشاءالله (مترجم) هاشمی کهندانی، حمید (مترجم) |زبان | زبان = | کد کنگره = | موضوع = |ناشر | ناشر =دا...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''کیش گنوسی؛ پیام خدای ناشناخته و صدر مسیحیت''' تألیف هانس | '''کیش گنوسی؛ پیام خدای ناشناخته و صدر مسیحیت''' تألیف [[یوناس، هانس|هانس یوناس]]، با ترجمه [[کوچکی میبدی، ماشاءالله|ماشاءالله کوچکی میبدی]]، [[هاشمی کهندانی، حمید|حمید هاشمی کهندانی]]؛ این کتاب اثر هانس یوناس، فیلسوف نامدار آلمانی و معروفترین اثری است که تاکنون در باب کیش گنوسی منتشر شده است. پیش از این هیچ اثری نوشته نشده بود که به همۀ مؤلفههای کیشی کهن و عرفانی پرداخته باشد که ماهیتاً از همآمیغی عناصر گونهگون و گاهی ناهمگون ایرانی، سامی و هلنی در نخستین سدههای جهان مسیحی در سوریه، مصر، اردن، فلسطین، عراق و ایران شکل گرفته بود. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب از سه بخش و سیزده فصل تشکیل شده است. | کتاب از سه بخش و سیزده فصل تشکیل شده است. | ||
| خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
گنوسیه همیشه در حاشیۀ تاریخ صدر مسیحیت مطالعه میشده و آماج حملات پدران کلیسا بوده است؛ ولی در این سده اهمیت بیشتری پیدا کرده است و به جای اینکه صرفاً بخشی از حوزۀ مطالعات تاریخ کلیسا باشد، امروزه به موضوعی تبدیل شده است که متخصصان حوزههای مختلف را به خود جذب میکند. امروز نمیتوان حوزۀ فکری مخصوصی را جایگاه حقیقی تحقیقات مبحث گنوسیه دانست؛ چون این مبحث بسیار گسترده شده و به مسائل بسیاری در زندگی انسان در دوران مدرن مربوط است. | گنوسیه همیشه در حاشیۀ تاریخ صدر مسیحیت مطالعه میشده و آماج حملات پدران کلیسا بوده است؛ ولی در این سده اهمیت بیشتری پیدا کرده است و به جای اینکه صرفاً بخشی از حوزۀ مطالعات تاریخ کلیسا باشد، امروزه به موضوعی تبدیل شده است که متخصصان حوزههای مختلف را به خود جذب میکند. امروز نمیتوان حوزۀ فکری مخصوصی را جایگاه حقیقی تحقیقات مبحث گنوسیه دانست؛ چون این مبحث بسیار گسترده شده و به مسائل بسیاری در زندگی انسان در دوران مدرن مربوط است. | ||
این کتاب اثر هانس | این کتاب اثر [[یوناس، هانس|هانس یوناس]]، فیلسوف نامدار آلمانی و معروفترین اثری است که تاکنون در باب کیش گنوسی منتشر شده است. پیش از این هیچ اثری نوشته نشده بود که به همۀ مؤلفههای کیشی کهن و عرفانی پرداخته باشد که ماهیتاً از همآمیغی عناصر گونهگون و گاهی ناهمگون ایرانی، سامی و هلنی در نخستین سدههای جهان مسیحی در سوریه، مصر، اردن، فلسطین، عراق و ایران شکل گرفته بود. | ||
یونانس در این کتاب که هنوز هم در سراسر دنیا یکی از منابع اصلی دانشجویان و محققان در مطالعات ادیان خاور نزدیک باستان و الهامبخش دیگر پژوهشهای دانشگاهی در حوزۀ دین و فلسفۀ دین است، کوشیده با رویکردی ساختارگرایانه بر اساس مهمترین منابع کیشی که تازه در نیمۀ نخست سدۀ بیستم در خاور نزدیک، ایران و آسیای مرکزی کشف شده بود؛ مانند دستنویسهای مانوی در تورفان چین و طومارهای بحرالمیت در فلسطین، به درک درستی از «گنوسیس» یا دانش حقیقی ماهیت خدا و اسرار رستگاری از منظر مکاتب گنوسی و گنوستیکهایی چون شمعون مغ، بازیلیدس، والنتینوس، مرقیون بردیصان و مانی دست یازد که هر یک از آنان معتقد بودند تنها راه حقیقی شناخت خدا و ماهیت انسان و جهان نحلهای عرفانی است که آنها بنیانگذارش بودند. | [[یوناس، هانس|یونانس]] در این کتاب که هنوز هم در سراسر دنیا یکی از منابع اصلی دانشجویان و محققان در مطالعات ادیان خاور نزدیک باستان و الهامبخش دیگر پژوهشهای دانشگاهی در حوزۀ دین و فلسفۀ دین است، کوشیده با رویکردی ساختارگرایانه بر اساس مهمترین منابع کیشی که تازه در نیمۀ نخست سدۀ بیستم در خاور نزدیک، ایران و آسیای مرکزی کشف شده بود؛ مانند دستنویسهای مانوی در تورفان چین و طومارهای بحرالمیت در فلسطین، به درک درستی از «گنوسیس» یا دانش حقیقی ماهیت خدا و اسرار رستگاری از منظر مکاتب گنوسی و گنوستیکهایی چون شمعون مغ، بازیلیدس، والنتینوس، مرقیون بردیصان و مانی دست یازد که هر یک از آنان معتقد بودند تنها راه حقیقی شناخت خدا و ماهیت انسان و جهان نحلهای عرفانی است که آنها بنیانگذارش بودند. | ||
نویسنده در این کتاب نهتنها به زمینههای تاریخی شکلگیری این طریقتهای گنوسی توجه میکند، بلکه قدمبهقدم بر اساس خود آثار گنوسی نویافته میکوشد به تجزیه و تحلیل عناصر درونی و تبیین آیینهای رازورزانۀ آنها بپردازد و نشان دهد گنوسیان چگونه راه پرپیچوخم میان «حقیقت» تا «شناخت حقیقت» را پیمودهاند و از چه نظامی پیروی کردهاند که بر خلاف اختلافات ظاهریشان ـ که بیشتر صوری بود تا کیفی ـ مبنای آن را نوعی خاص از رابطۀ انسان با خدا تشکیل میداد؛ چنانکه به باور آنان، جهان پست مادی و نوع انسان نه به امر ذات احدیت، خداوند باریتعالی، بلکه با واسطۀ خدایی دونپایه ـ اغلب شرور و ملقب به «جهانآفرین، صانع (دمیورگوس، دمیورژ)» پدید آمده بود: اصلاً در شأن آن خدای بزرگ ناشناخته و دستنایافتنی نبود که دست به خلق ماده زند. از آنجا که همۀ مکاتب گنوسی ثنوی بودند، پس جهان مینوی از آن خدا و جهان مادی یا ساختۀ نیروی شر بود یا محصول موادی که از سرزمین پلیدی برآمده بودند. | نویسنده در این کتاب نهتنها به زمینههای تاریخی شکلگیری این طریقتهای گنوسی توجه میکند، بلکه قدمبهقدم بر اساس خود آثار گنوسی نویافته میکوشد به تجزیه و تحلیل عناصر درونی و تبیین آیینهای رازورزانۀ آنها بپردازد و نشان دهد گنوسیان چگونه راه پرپیچوخم میان «حقیقت» تا «شناخت حقیقت» را پیمودهاند و از چه نظامی پیروی کردهاند که بر خلاف اختلافات ظاهریشان ـ که بیشتر صوری بود تا کیفی ـ مبنای آن را نوعی خاص از رابطۀ انسان با خدا تشکیل میداد؛ چنانکه به باور آنان، جهان پست مادی و نوع انسان نه به امر ذات احدیت، خداوند باریتعالی، بلکه با واسطۀ خدایی دونپایه ـ اغلب شرور و ملقب به «جهانآفرین، صانع (دمیورگوس، دمیورژ)» پدید آمده بود: اصلاً در شأن آن خدای بزرگ ناشناخته و دستنایافتنی نبود که دست به خلق ماده زند. از آنجا که همۀ مکاتب گنوسی ثنوی بودند، پس جهان مینوی از آن خدا و جهان مادی یا ساختۀ نیروی شر بود یا محصول موادی که از سرزمین پلیدی برآمده بودند. | ||
| خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
بیتردید این رویکرد شناختی که میان فرقههای بسیار گوناگون گنوسیان با شدت و ضعف فراوان در نوسان بود، هیچگاه نتوانست وارد تاریخ حیات ادیان ابراهیمی شود؛ چراکه مؤلفههای وجودشناسی ادیان ابراهیمی از پایه با دیدگاههای دینی ـ فلسفی کیشی منافات داشت که ریشۀ برخی عناصر بنیادین آن حتی از سرچشمۀ کافرکیشی ادیان بینالنهرین و دین و فلسفۀ یونان باستان سیراب شده بود. با این حال، شناخت کیش گنوسی و تاریخ مکاتب آن از آنرو بیاندازه اهمیت دارد که به شناخت فلسفۀ تاریخ ادیانی میپردازد که در چند قرن نخست میلادی در تعامل با آن بودهاند، به آنان نزدیک شدند، از آنان دور شدند، گاهی با آنان جنگیدند و گاهی هم صلح برگزار کردند: یهودیت و مسیحیت بدون شک نمونۀ اعلای آن به شمار میروند. | بیتردید این رویکرد شناختی که میان فرقههای بسیار گوناگون گنوسیان با شدت و ضعف فراوان در نوسان بود، هیچگاه نتوانست وارد تاریخ حیات ادیان ابراهیمی شود؛ چراکه مؤلفههای وجودشناسی ادیان ابراهیمی از پایه با دیدگاههای دینی ـ فلسفی کیشی منافات داشت که ریشۀ برخی عناصر بنیادین آن حتی از سرچشمۀ کافرکیشی ادیان بینالنهرین و دین و فلسفۀ یونان باستان سیراب شده بود. با این حال، شناخت کیش گنوسی و تاریخ مکاتب آن از آنرو بیاندازه اهمیت دارد که به شناخت فلسفۀ تاریخ ادیانی میپردازد که در چند قرن نخست میلادی در تعامل با آن بودهاند، به آنان نزدیک شدند، از آنان دور شدند، گاهی با آنان جنگیدند و گاهی هم صلح برگزار کردند: یهودیت و مسیحیت بدون شک نمونۀ اعلای آن به شمار میروند. | ||
هانس یوهانس در این کتاب به همۀ اینها پرداخته و تا آخرین سالهای حیاتش کوشید کتاب را با بهرهگیری از تحقیقات و دستنویسهای جدید و رسالههای مختلفی که از گنوسیان صدر مسیحیت در حال نشر بود، بهروز نگاه دارد. | [[یوناس، هانس|هانس یوهانس]] در این کتاب به همۀ اینها پرداخته و تا آخرین سالهای حیاتش کوشید کتاب را با بهرهگیری از تحقیقات و دستنویسهای جدید و رسالههای مختلفی که از گنوسیان صدر مسیحیت در حال نشر بود، بهروز نگاه دارد. | ||
<ref>[https://literaturelib.com/books/4014 پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | <ref>[https://literaturelib.com/books/4014 پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | ||