پرش به محتوا

بداية الحكمة: تفاوت میان نسخه‌ها

۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۳ نوامبر ۲۰۱۶
جز
جایگزینی متن - 'نهاية الحكمة' به 'نهاية الحكمة'
جز (جایگزینی متن - 'علامه طباطبايى' به 'علامه طباطبايى')
جز (جایگزینی متن - 'نهاية الحكمة' به 'نهاية الحكمة')
خط ۴۱: خط ۴۱:
مخاطبان اين اثر كسانى هستند كه با فلسفه اسلامى هيچ آشنايى ندارند و مى‌خواهند براى اولين بار با آن آشنا شوند و استدلال‌هاى عقلى را بياموزند. اثر مذكور ساليان مديدى است كه از زمان نگارش تاكنون مورد عنايت پژوهشگران و استادان است و به‌صورت متن آموزشى در دوره آغازين در مراكز علمى تدريس مى‌شود و ترجمه و شرح‌هاى گوناگونى بر آن نوشته شده است.
مخاطبان اين اثر كسانى هستند كه با فلسفه اسلامى هيچ آشنايى ندارند و مى‌خواهند براى اولين بار با آن آشنا شوند و استدلال‌هاى عقلى را بياموزند. اثر مذكور ساليان مديدى است كه از زمان نگارش تاكنون مورد عنايت پژوهشگران و استادان است و به‌صورت متن آموزشى در دوره آغازين در مراكز علمى تدريس مى‌شود و ترجمه و شرح‌هاى گوناگونى بر آن نوشته شده است.


موضوع كتاب حاضر، فلسفه اولى و الهيات بالمعنى الأخص است و اهم مباحث مطرح در دو بخش مذكور را در بر دارد و از زمان تأليف تاكنون يكى از منابع آموزشى در اين رشته بوده و اكنون نيز همراه با كتاب ديگر مؤلف موسوم به «نهاية الحكمة» از مهم‌ترين منابع آموزش حكمت و فلسفه اسلامى در حوزه و مراكز علمى مى‌باشد. در اثر حاضر، اصالت وجود بيان و اثبات شده است، ولى البته در برخى موارد مانند بعضى از مباحث اثبات اين مسئله، استدلال مطرح‌شده - دانسته يا ندانسته - تحت تأثير مبناى رايج مشائيان و مبتنى بر نظريه اصالت ماهيت است و رسوبات آن نظريه مشهور در آن به‌خوبى مشاهده مى‌شود.
موضوع كتاب حاضر، فلسفه اولى و الهيات بالمعنى الأخص است و اهم مباحث مطرح در دو بخش مذكور را در بر دارد و از زمان تأليف تاكنون يكى از منابع آموزشى در اين رشته بوده و اكنون نيز همراه با كتاب ديگر مؤلف موسوم به «[[نهاية الحكمة]]» از مهم‌ترين منابع آموزش حكمت و فلسفه اسلامى در حوزه و مراكز علمى مى‌باشد. در اثر حاضر، اصالت وجود بيان و اثبات شده است، ولى البته در برخى موارد مانند بعضى از مباحث اثبات اين مسئله، استدلال مطرح‌شده - دانسته يا ندانسته - تحت تأثير مبناى رايج مشائيان و مبتنى بر نظريه اصالت ماهيت است و رسوبات آن نظريه مشهور در آن به‌خوبى مشاهده مى‌شود.


هرچند زمان و مكان آغاز تأليف اين اثر معلوم نيست، وليكن نويسنده، نگارش آن را در سال 1349ش، به اتمام رسانده است.
هرچند زمان و مكان آغاز تأليف اين اثر معلوم نيست، وليكن نويسنده، نگارش آن را در سال 1349ش، به اتمام رسانده است.
خط ۹۹: خط ۹۹:
ه)- گفته شده كه سرعت و بطؤ تقابل دارند و تقابلشان هم تضاد است، ولى به نظر استاد [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]]، اين دو وصف اضافى هستند و نه متضاد؛ زيرا در تضاد، شرط است كه بين آن دو غايت خلاف باشد و در سرعت و بطء، اين وصف محقق نيست؛ زيرا هيچ سريعى نيست جز آنكه مى‌توان سريع‌تر از او را تصور كرد و همچنين هيچ بطيئى نيست جز آنكه مى‌شود بطىءتر از او را در نظر گرفت و حقّ آن است كه سرعت و بطء دو وصف اضافى هستند <ref>همان، ص 133</ref>.
ه)- گفته شده كه سرعت و بطؤ تقابل دارند و تقابلشان هم تضاد است، ولى به نظر استاد [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]]، اين دو وصف اضافى هستند و نه متضاد؛ زيرا در تضاد، شرط است كه بين آن دو غايت خلاف باشد و در سرعت و بطء، اين وصف محقق نيست؛ زيرا هيچ سريعى نيست جز آنكه مى‌توان سريع‌تر از او را تصور كرد و همچنين هيچ بطيئى نيست جز آنكه مى‌شود بطىءتر از او را در نظر گرفت و حقّ آن است كه سرعت و بطء دو وصف اضافى هستند <ref>همان، ص 133</ref>.


ز)- بنا بر نظر استاد [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]]، علم حصولى در واقع علم حضورى است و حصولى بودن آن توهم نفس است. ايشان چنان‌كه در كتاب نهايه نيز توضيح داده است ادراك حصولى را در حقيقت مشاهده حضورى موجود مثالى يا عقلى مى‌داند كه نه از راه نزديك، بلكه از راه دور ادراك مى‌شود <ref>همان، ص 153 و نهاية الحكمة، ص 239</ref>.
ز)- بنا بر نظر استاد [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]]، علم حصولى در واقع علم حضورى است و حصولى بودن آن توهم نفس است. ايشان چنان‌كه در كتاب نهايه نيز توضيح داده است ادراك حصولى را در حقيقت مشاهده حضورى موجود مثالى يا عقلى مى‌داند كه نه از راه نزديك، بلكه از راه دور ادراك مى‌شود <ref>همان، ص 153 و [[نهاية الحكمة]]، ص 239</ref>.


ح)- حكما اراده را علم واجب به نظام اصلح دانسته‌اند و آن را از صفات ذاتى حق تعالى بشمار آورده‌اند. همچنين كشف ذات حق از كمالات و آثار مترتب بر آن را كلام ذاتى ناميده‌اند. مرحوم علامه مى‌فرمايد در اين مطلب كه ذكر شد، معناى اراده و كلام به وجهى از وجوه علم و قدرت به‌صورت تحليلى برگشت داده شده است و در اين صورت ديگر نيازى نيست كه از علم و قدرت تفكيك شوند و همچنين علم و قدرت كه در كتاب و سنت به خدا نسبت داده شده است، مقصود از آن صفت فعل است.... <ref>بداية الحكمة، ص 170</ref>.
ح)- حكما اراده را علم واجب به نظام اصلح دانسته‌اند و آن را از صفات ذاتى حق تعالى بشمار آورده‌اند. همچنين كشف ذات حق از كمالات و آثار مترتب بر آن را كلام ذاتى ناميده‌اند. مرحوم علامه مى‌فرمايد در اين مطلب كه ذكر شد، معناى اراده و كلام به وجهى از وجوه علم و قدرت به‌صورت تحليلى برگشت داده شده است و در اين صورت ديگر نيازى نيست كه از علم و قدرت تفكيك شوند و همچنين علم و قدرت كه در كتاب و سنت به خدا نسبت داده شده است، مقصود از آن صفت فعل است.... <ref>بداية الحكمة، ص 170</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش