پرش به محتوا

تلخيص الشافي: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'علم‌الهدی، علی بن حسین' به 'سید مرتضی، علی بن حسین'
جز (جایگزینی متن - 'الشافي (ابهام زدایی)' به 'الشافي (ابهام‌زدایی)')
جز (جایگزینی متن - 'علم‌الهدی، علی بن حسین' به 'سید مرتضی، علی بن حسین')
 
خط ۴۰: خط ۴۰:
}}
}}
{{کاربردهای دیگر| الشافي (ابهام‌زدایی)}}
{{کاربردهای دیگر| الشافي (ابهام‌زدایی)}}
'''تلخيص الشافى'''، از قديمى‌ترين و مهم‌ترين كتب كلامى شيعه محسوب مى‌شود. این کتاب خلاصه‌اى است از كتاب الشافى [[علم‌الهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]]، كه در آن به اقوال علماء اهل تسنن در امر خلافت (كه در كتاب «المغنى» قاضى عبدالجبار معتزلى آمده) متعرض مى‌شود و آنها را به تفصيل نقد مى‌كند.
'''تلخيص الشافى'''، از قديمى‌ترين و مهم‌ترين كتب كلامى شيعه محسوب مى‌شود. این کتاب خلاصه‌اى است از كتاب الشافى [[سید مرتضی، علی بن حسین|سيد مرتضى]]، كه در آن به اقوال علماء اهل تسنن در امر خلافت (كه در كتاب «المغنى» قاضى عبدالجبار معتزلى آمده) متعرض مى‌شود و آنها را به تفصيل نقد مى‌كند.


مؤلف در بيان علت تأليف اين كتاب مى‌گويد: «چون ديدم كتاب شريف مرتضى مشتمل است بر جمهور مباحث امامت و ادله‌اى كه اصحاب ما به آنها اعتماد كرده‌اند. و مؤلف در تكميل اين اثر تمام سعى خود را كرده است، چنانكه اگر كسى بخواهد در اين زمينه اثرى بنويسد، لازم است كه از اين كتاب استفاده نمايد. از سوى ديگر اين كتاب شامل همه شبهات مخالفين امامت از قديم و جديد هست و لكن [[علم‌الهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] در جواب شبهات طريق اعتدال را مراعات نكرده و به تفصيل به آنها پرداخته؛ به طورى كه از آنها به طرق مختلف جواب داده است، لذا استفاده از اين كتاب براى غير اهل علم و مبتدئين سخت گشته است، لذا ما كتاب را تهذيب كرده و به آن زياداتى اضافه كرديم تا مطالب سهل شوند.<ref>(ص 61 نقل به معنى)</ref>» مؤلف نگارش اين كتاب را در ماه رجب سال 432ق تمام كرده است.
مؤلف در بيان علت تأليف اين كتاب مى‌گويد: «چون ديدم كتاب شريف مرتضى مشتمل است بر جمهور مباحث امامت و ادله‌اى كه اصحاب ما به آنها اعتماد كرده‌اند. و مؤلف در تكميل اين اثر تمام سعى خود را كرده است، چنانكه اگر كسى بخواهد در اين زمينه اثرى بنويسد، لازم است كه از اين كتاب استفاده نمايد. از سوى ديگر اين كتاب شامل همه شبهات مخالفين امامت از قديم و جديد هست و لكن [[سید مرتضی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] در جواب شبهات طريق اعتدال را مراعات نكرده و به تفصيل به آنها پرداخته؛ به طورى كه از آنها به طرق مختلف جواب داده است، لذا استفاده از اين كتاب براى غير اهل علم و مبتدئين سخت گشته است، لذا ما كتاب را تهذيب كرده و به آن زياداتى اضافه كرديم تا مطالب سهل شوند.<ref>(ص 61 نقل به معنى)</ref>» مؤلف نگارش اين كتاب را در ماه رجب سال 432ق تمام كرده است.


==ساختار و گزارش محتوا==
==ساختار و گزارش محتوا==
خط ۷۴: خط ۷۴:
#عصمت حضرت زهرا(س): يكى از معتقدات شيعه عصمت حضرت زهرا(س) مى‌باشد كه در كتب كلامى خيلى كم به آن پرداخته شده است. شايد علت آن هم اين بوده كه اين قضيه را نتوانسته‌اند، ذيل باب خاصى بياورند؛ ولى مؤلف اين بحث را ذيل مطاعن ابوبكر مطرح كرده است.
#عصمت حضرت زهرا(س): يكى از معتقدات شيعه عصمت حضرت زهرا(س) مى‌باشد كه در كتب كلامى خيلى كم به آن پرداخته شده است. شايد علت آن هم اين بوده كه اين قضيه را نتوانسته‌اند، ذيل باب خاصى بياورند؛ ولى مؤلف اين بحث را ذيل مطاعن ابوبكر مطرح كرده است.
#:او قائل است اصرار حضرت زهرا(س) بر مالكيت فدك اثبات مالكيت مى‌كند، چرا كه آن حضرت(س) معصوم هستند و در ذيل اين ادعا عصمت آن حضرت(س) را با استناد به آيات و روايات اثبات مى‌كند.<ref>(ج 3 ص122)</ref>
#:او قائل است اصرار حضرت زهرا(س) بر مالكيت فدك اثبات مالكيت مى‌كند، چرا كه آن حضرت(س) معصوم هستند و در ذيل اين ادعا عصمت آن حضرت(س) را با استناد به آيات و روايات اثبات مى‌كند.<ref>(ج 3 ص122)</ref>
#عدم اعتبار خبر واحد: يكى از بحث‌هاى اصول فقه حجيت و عدم حجيت خبر واحد مى‌باشد. قدماء شيعه؛ همچون ابن قبه، [[شيخ مفيد]] و [[علم‌الهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] قائلند كه خبر واحد حجت نمى‌باشد و تعبدبر آن باطل است. [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] در كتاب اصولى خود؛ يعنى عدة الاصول مدعى شده است به اجماع بر حجيت خبر واحد. مؤلف در اين كتاب براى اثبات امامت دليل مى‌آورد كه ما براى علم به احكام شرعى محتاج حجة قاطعه همچون اخبار متواتر هستيم و چون به حد كافى در احكام شرعى خبر متواتر نداريم، واجب است كه امام معصومی‌باشد كه ما در مسائل اختلافى به او رجوع كنيم.<ref>(ج 1 ص118)</ref>
#عدم اعتبار خبر واحد: يكى از بحث‌هاى اصول فقه حجيت و عدم حجيت خبر واحد مى‌باشد. قدماء شيعه؛ همچون ابن قبه، [[شيخ مفيد]] و [[سید مرتضی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] قائلند كه خبر واحد حجت نمى‌باشد و تعبدبر آن باطل است. [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] در كتاب اصولى خود؛ يعنى عدة الاصول مدعى شده است به اجماع بر حجيت خبر واحد. مؤلف در اين كتاب براى اثبات امامت دليل مى‌آورد كه ما براى علم به احكام شرعى محتاج حجة قاطعه همچون اخبار متواتر هستيم و چون به حد كافى در احكام شرعى خبر متواتر نداريم، واجب است كه امام معصومی‌باشد كه ما در مسائل اختلافى به او رجوع كنيم.<ref>(ج 1 ص118)</ref>
#:اما مخالفين ما چون امامت را قبول نمى‌كنند، مجبور شده‌اند در اكثر احكام شرعى به اجتهاد رأى و عمل به خبر واحد و استحسان بكنند و حال آنكه ما در جاى خود ثابت كرده‌ايم كه اين‌ها علم‌آور نيستند و تعبدبه آنها جائز نيست<ref>(ج 1 ص147)</ref>او در رد روايت عبيده سلمانى كه در مورد بيع امهات اولاد است، مى‌گويد: «أول ما فيه انه خبر واحد لا يجوز عندنا العمل به و لا هو ايضا مما يوجب العلم عندنا و عند اكثر من خالفنا».<ref>(ج 1 ص125)</ref>بلكه او خبر واحد را همطراز قياس مى‌داند و مى‌گويد: «اما القياس و اخبار الآحاد و و الاجتهاد فقد بينا فيما تقدم انه لا يجوز التعبدبه»<ref>(ج 1 ص250)</ref>
#:اما مخالفين ما چون امامت را قبول نمى‌كنند، مجبور شده‌اند در اكثر احكام شرعى به اجتهاد رأى و عمل به خبر واحد و استحسان بكنند و حال آنكه ما در جاى خود ثابت كرده‌ايم كه اين‌ها علم‌آور نيستند و تعبدبه آنها جائز نيست<ref>(ج 1 ص147)</ref>او در رد روايت عبيده سلمانى كه در مورد بيع امهات اولاد است، مى‌گويد: «أول ما فيه انه خبر واحد لا يجوز عندنا العمل به و لا هو ايضا مما يوجب العلم عندنا و عند اكثر من خالفنا».<ref>(ج 1 ص125)</ref>بلكه او خبر واحد را همطراز قياس مى‌داند و مى‌گويد: «اما القياس و اخبار الآحاد و و الاجتهاد فقد بينا فيما تقدم انه لا يجوز التعبدبه»<ref>(ج 1 ص250)</ref>
#علت غيبت حضرت حجة بن الحسن(عج): مؤلف غيبت حضرت حجة(عج) را تشبيه مى‌كند به آيات متشابه كه مشتمل هستند به تسبيه و جبر و.... او مى‌گويد: «وقتى كه ما علم داريم به حكمت الهى و اين كه او آن چه را كه خلاف صفات خودش هست خبر نمى‌دهد، پس علم پيدا مى‌كنيم كه براى اين آيات وجوهى است صحيح كه مخالف ظاهرشان است براى غيبت هم ما به اجمال مى‌دانيم كه خداوند هر آن چه انجام داده است، به حكمت هست و اگر چه به تفصيل آن علت را ندانيم»<ref>(ج 4 ص211)</ref>
#علت غيبت حضرت حجة بن الحسن(عج): مؤلف غيبت حضرت حجة(عج) را تشبيه مى‌كند به آيات متشابه كه مشتمل هستند به تسبيه و جبر و.... او مى‌گويد: «وقتى كه ما علم داريم به حكمت الهى و اين كه او آن چه را كه خلاف صفات خودش هست خبر نمى‌دهد، پس علم پيدا مى‌كنيم كه براى اين آيات وجوهى است صحيح كه مخالف ظاهرشان است براى غيبت هم ما به اجمال مى‌دانيم كه خداوند هر آن چه انجام داده است، به حكمت هست و اگر چه به تفصيل آن علت را ندانيم»<ref>(ج 4 ص211)</ref>