دوردست؛ زن در ادبیات ایران: زن در آثار محمدعلی جمال‌زاده: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURدوردستJ1.jpg | عنوان =دوردست | عنوان‌های دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = شکاری، حسن (نویسنده) |زبان | زبان = | کد کنگره =‏ | موضوع = |ناشر | ناشر =دائو | مکان نشر =تهران | سال نشر =1398 | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE.....AUTOMATIONCODE | چا...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۳: خط ۳۳:
در میان آثار برگزیدۀ نویسندگان بزرگ معاصر، آثاری وجود دارد که یا «زن» هستۀ آنهاست و تمام عناصر به گرد این هسته می‌چرخند و شکل می‌گیرند یا «زن» به عنوان یکی از عمده‌ترین و برجسته‌ترین عناصر، تأثیری عمیق بر کلیت این آثار گذاشته است؛ زیرا این آثار درخشان که از انسان جان‌مایه گرفته‌اند و اساساً خلاقیت ادبی در این آثار به مفهوم پرداختن به انسان و زندگی‌اش بوده است، نویسنده را ناگزیر کرده تا تاروپود اثرش را با زندگی او درآمیزد و بنا بر این اساس و بنا بر ضرورتی خاص ـ شاید ـ و ویژگی‌های دورانی بااهمیت، این نیاز در او جان گرفته است که به زن بپردازد.
در میان آثار برگزیدۀ نویسندگان بزرگ معاصر، آثاری وجود دارد که یا «زن» هستۀ آنهاست و تمام عناصر به گرد این هسته می‌چرخند و شکل می‌گیرند یا «زن» به عنوان یکی از عمده‌ترین و برجسته‌ترین عناصر، تأثیری عمیق بر کلیت این آثار گذاشته است؛ زیرا این آثار درخشان که از انسان جان‌مایه گرفته‌اند و اساساً خلاقیت ادبی در این آثار به مفهوم پرداختن به انسان و زندگی‌اش بوده است، نویسنده را ناگزیر کرده تا تاروپود اثرش را با زندگی او درآمیزد و بنا بر این اساس و بنا بر ضرورتی خاص ـ شاید ـ و ویژگی‌های دورانی بااهمیت، این نیاز در او جان گرفته است که به زن بپردازد.


آنجا که نویسنده می‌خواهد نیم دیگر بشریت را بشناسد و بشناساند؛ لحظاتی که نویسنده ناشناخته‌ها را در زن جستجو می‌کند تا شاید در او کشف‌شان کند؛ دورانی که نویسنده دیگر نمی‌تواند جهان را از پشت پلک‌های یک مرد ببیند و با دست‌های یک مرد آن را بکاود؛ آن سال‌هایی که نویسنده مردها را درمانده و ناتوان می‌یابد و زنی که می‌خواهد به واسطۀ وجود او، به کمک و تبانی او زندگی را دریابد، به کمک حس او، غریزۀ او، ادراک او و به مدد توانایی‌های پنهان او به جستجو درافتد. دورانی که نویسنده از مردان به دلیل خودسری و خودکامگی و جاه‌طلبی‌شان روی گردانده، به زنان رو می‌کند؛ شاید به این دلیل که آنها افسون قدرت نمی‌شوند، لذتی در کشف و قدرت نمی‌یابند و در نتیجه به دنبال آن می‌روند، چشم به زندگی و بارورتر کردن آن دارند و نه تسلط بر آن و به این دلیل به بیراهه نمی‌روند، فقط به بار می‌نشینند و بار می‌آورند؛ لحظاتی نادر که این خواست در نویسنده پا گرفته تا با چشمان زن به دنیا بنگرد، هم‌قدم با او شود، همدل‌ و هم‌زبان با او و شریک در سرگذشت او تا به درک و تجربۀ زندگی با همۀ بزرگی و کوچکی‌اش برسد.
آنجا که نویسنده می‌خواهد نیم دیگر بشریت را بشناسد و بشناساند؛ لحظاتی که نویسنده ناشناخته‌ها را در زن جستجو می‌کند تا شاید در او کشف‌شان کند؛ دورانی که نویسنده دیگر نمی‌تواند جهان را از پشت پلک‌های یک مرد ببیند و با دست‌های یک مرد آن را بکاود؛ آن سال‌هایی که نویسنده مردها را درمانده و ناتوان می‌یابد و زنی که می‌خواهد به واسطۀ وجود او، به کمک و تبانی او زندگی را دریابد، به کمک حس او، غریزۀ او، ادراک او و به مدد توانایی‌های پنهان او به جستجو درافتد. دورانی که نویسنده از مردان به دلیل خودسری و خودکامگی و جاه‌طلبی‌شان روی گردانده، به زنان رو می‌کند؛ شاید به این دلیل که آنها افسون قدرت نمی‌شوند، لذتی در کشف و قدرت نمی‌یابند و در نتیجه به دنبال آن می‌روند، چشم به زندگی و بارورتر کردن آن دارند و نه تسلط بر آن و به این دلیل به بیراهه نمی‌روند، فقط به بار می‌نشینند و بار می‌آورند؛ لحظاتی نادر که این خواست در نویسنده پا گرفته تا با چشمان زن به دنیا بنگرد، هم‌قدم با او شود، همدل‌ و هم‌زبان با او و شریک در سرگذشت او تا به درک و تجربۀ زندگی با همۀ بزرگی و کوچکی‌اش برسد.


محمد‌علی جمال‌زاده نخستین نویسندۀ ایرانی بود که به نوشتن داستان کوتاه به شیوۀ اروپایی پرداخت. اولین مجموعۀ او «یکی بود یکی نبود» را سرآغاز ادبیات واقع‌گرایی ایران دانسته‌اند. مهم‌ترین مضامین مطرح‌شده در داستان‌های جمال‌زاده، مضامین اجتماعی و سیاسی است. یکی از این موضوع‌ها، مسئلۀ زنان است. از آنجا که جمال‌زاده در دورۀ کودکی، محیط و فرهنگ ایران عصر مشروطه را از نزدیک دیده و با خاطرۀ آن از ایران خارج شده و پس از چندی تقریباً تا پایان عمر به میهنش بازنگشته است، زنان قصه‌های او عموماً زنان دورۀ قاجارند: کم‌اطلاع، سطحی و عموماً بی‌سواد و خرافاتی. در این کتاب نویسنده بر آن است تا طی نوشتارهایی به چگونگی حضور زنان در داستان‌های جمال‌زاده بپردازد.<ref>[https://literaturelib.com/books/4295 پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref>
محمد‌علی جمال‌زاده نخستین نویسندۀ ایرانی بود که به نوشتن داستان کوتاه به شیوۀ اروپایی پرداخت. اولین مجموعۀ او «یکی بود یکی نبود» را سرآغاز ادبیات واقع‌گرایی ایران دانسته‌اند. مهم‌ترین مضامین مطرح‌شده در داستان‌های جمال‌زاده، مضامین اجتماعی و سیاسی است. یکی از این موضوع‌ها، مسئلۀ زنان است. از آنجا که جمال‌زاده در دورۀ کودکی، محیط و فرهنگ ایران عصر مشروطه را از نزدیک دیده و با خاطرۀ آن از ایران خارج شده و پس از چندی تقریباً تا پایان عمر به میهنش بازنگشته است، زنان قصه‌های او عموماً زنان دورۀ قاجارند: کم‌اطلاع، سطحی و عموماً بی‌سواد و خرافاتی. در این کتاب نویسنده بر آن است تا طی نوشتارهایی به چگونگی حضور زنان در داستان‌های جمال‌زاده بپردازد.<ref>[https://literaturelib.com/books/4295 پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref>