۱۴۶٬۸۰۸
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'پـ' به 'پ') |
||
| خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
میتوان گفت نسبت عقل و ایمان یکی از مسائل بسیار اساسی و مهم اندیشۀ انسانی در حوزۀ فلسفۀ دین به شمار میرود که در تاریخ و نیز تاریخ فرهنگ و تمدن بشری، نقشی بس اساسی و مهم داشته است و گفتگو دربارۀ سازش و هماهنگی یا عدم سازش و هماهنگی آنها، بحثی نیست که بهتازگی وارد حوزههای علم و تحقیق شده باشد، بلکه از دیرباز با طرح پرسشهایی مورد تأمل و دقت اندیشمندان دینی و غیردینی قرار داشته است؛ از جمله اینکه: آیا عقل بهتنهایی منبع و منشأ شناخت و معرفت است؟ آیا ایمان و وحی بهتنهایی منبع شناخت و معرفتاند؟ آیا عقل و ایمان مکمل یکدیگرند و در امر شناخت همدیگر را یاری میرسانند یا اینکه هیچ نسبتی میان آن دو برقرار نیست؟ به راستی میان عقل و ایمان چه نسبتی را میتوان برقرار کرد؟ آیا عقل میتواند به درک کنه و ذات خداوند دست یابد؟ آیا برای عقل راهی به دریافت همه معارف الهی وجود دارد؟ این کتاب بـرای | میتوان گفت نسبت عقل و ایمان یکی از مسائل بسیار اساسی و مهم اندیشۀ انسانی در حوزۀ فلسفۀ دین به شمار میرود که در تاریخ و نیز تاریخ فرهنگ و تمدن بشری، نقشی بس اساسی و مهم داشته است و گفتگو دربارۀ سازش و هماهنگی یا عدم سازش و هماهنگی آنها، بحثی نیست که بهتازگی وارد حوزههای علم و تحقیق شده باشد، بلکه از دیرباز با طرح پرسشهایی مورد تأمل و دقت اندیشمندان دینی و غیردینی قرار داشته است؛ از جمله اینکه: آیا عقل بهتنهایی منبع و منشأ شناخت و معرفت است؟ آیا ایمان و وحی بهتنهایی منبع شناخت و معرفتاند؟ آیا عقل و ایمان مکمل یکدیگرند و در امر شناخت همدیگر را یاری میرسانند یا اینکه هیچ نسبتی میان آن دو برقرار نیست؟ به راستی میان عقل و ایمان چه نسبتی را میتوان برقرار کرد؟ آیا عقل میتواند به درک کنه و ذات خداوند دست یابد؟ آیا برای عقل راهی به دریافت همه معارف الهی وجود دارد؟ این کتاب بـرای پاسخ به پرسشهای یادشده، نگاه ملاصدرا (حکمت متعالیه) و میرزامهدی اصفهانی (مکتب تفکیک) را به عقل و ایمان معرفی و تحلیل میکند؛ نقاط قوّت و کاستی و نیز مشترکات و تمایزات هر دیدگاه را بیان میکند و به مقایسه آنها میپردازد. | ||
[[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] قائل به اصالت وجود و تشکیک و اشتداد در وجود اشیاست؛ از اینرو برای عقل هم جهت وجودشناسی قائل است و هم از جهت معرتفشناسی به آن توجه دارد. برای این عقل تحلیلگر که از مراتب و شئونات نفس میداند، قائل به مراتب است که گسترۀ آن از عقل هیولانی تا عقل مستفاد را دربر میگیرد؛ همچنین [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] معتقد است عقل از مراتب نفس است و با حرکت در جوهر نفس به تجرد میرسد؛ درحالیکه عقل از منظر [[میرزا مهدی اصفهانی]] (1303-1365ق)، موجودی نوری است که از سوی خداوند افاضه میشود و چون عقل را از مراتب نفس انسانی نمیداند، قائل به مراتب برای آن نیست، ولی قائل به اقسام عقل است. | [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] قائل به اصالت وجود و تشکیک و اشتداد در وجود اشیاست؛ از اینرو برای عقل هم جهت وجودشناسی قائل است و هم از جهت معرتفشناسی به آن توجه دارد. برای این عقل تحلیلگر که از مراتب و شئونات نفس میداند، قائل به مراتب است که گسترۀ آن از عقل هیولانی تا عقل مستفاد را دربر میگیرد؛ همچنین [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملاصدرا]] معتقد است عقل از مراتب نفس است و با حرکت در جوهر نفس به تجرد میرسد؛ درحالیکه عقل از منظر [[میرزا مهدی اصفهانی]] (1303-1365ق)، موجودی نوری است که از سوی خداوند افاضه میشود و چون عقل را از مراتب نفس انسانی نمیداند، قائل به مراتب برای آن نیست، ولی قائل به اقسام عقل است. | ||