پرش به محتوا

رسالتان في ماء الشعیر (الفقاع) و ملت الشعير: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (Hbaghizadeh صفحهٔ رسالتان فی ماء الشعیر (الفقاع) و ملت الشعیر را بدون برجای‌گذاشتن تغییرمسیر به رسالتان في ماء الشعیر (الفقاع) و ملت الشعير منتقل کرد)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۵: خط ۲۵:
| پیش از =  
| پیش از =  
}}
}}
'''رسالتان فی ماءالشعیر (الفقاع) و ملت الشعیر''' تقریر مباحث درس خارج [[سند، محمد|آیت‌الله شیخ محمد سند]] (متولد 1382ق) در موضوع «الفقاع» یا «ماء الشعیر» و «ملت الشعیر» است که به قلم [[ربیعی، محمد|محمد ربیعی]]، به رشته تحریر درآمده است.
'''سالتان في ماء الشعیر (الفقاع) و ملت الشعير''' تقریر مباحث درس خارج [[سند، محمد|آیت‌الله شیخ محمد سند]] (متولد 1382ق) در موضوع «الفقاع» یا «ماء الشعیر» و «ملت الشعیر» است که به قلم [[ربیعی، محمد|محمد ربیعی]]، به رشته تحریر درآمده است.


نویسنده در مقدمه، به بیان این موضوع پرداخته است که یکی از موادری که اخیرا کشورهای اسلامی بدان مبتلا شده‌اند، خرید و فروش فقاع حرام (معروف به ماءالشعیر یا آبجو) است که علمای مکتب امامیه، متفق القول با منع آن موافقت کرده و معتقدند نصوص و متون دینی، بر ممنوعیت آن تأکید دارند هرچند تحت عناوینی مختلفی همچون آبجوی حلال، طبی، بدون الکل و... قرار گیرد. وی به این نکته اشاره دارد که خرید و فروش این نوشیدنی حرام در بازارهای مسلمانان و مؤمنان رواج یافته و مصرف آن در میان مردم شیوع پیدا کرده است، اما هر کس اخبار و روایات را مرور و بررسی نموده و در آنها دقت کرده و روایات نهی از مصرف آن را مورد توجه قرار دهد، درمی یابد که ائمه(ع) در امر نهی از این موضوع، چقدر سختگیر بوده‌اند. تا جایی که چنین روایت شده است که: «لو کان الدار داري لجلدت شاربه ولقتلت بائعه» (اگر خانه خانه من بود، شارب آن را شلاق می‌زدم و فروشنده آن را می‌کشتم)<ref>مقدمه، ص3</ref>.
نویسنده در مقدمه، به بیان این موضوع پرداخته است که یکی از موادری که اخیرا کشورهای اسلامی بدان مبتلا شده‌اند، خرید و فروش فقاع حرام (معروف به ماءالشعیر یا آبجو) است که علمای مکتب امامیه، متفق القول با منع آن موافقت کرده و معتقدند نصوص و متون دینی، بر ممنوعیت آن تأکید دارند هرچند تحت عناوینی مختلفی همچون آبجوی حلال، طبی، بدون الکل و... قرار گیرد. وی به این نکته اشاره دارد که خرید و فروش این نوشیدنی حرام در بازارهای مسلمانان و مؤمنان رواج یافته و مصرف آن در میان مردم شیوع پیدا کرده است، اما هر کس اخبار و روایات را مرور و بررسی نموده و در آنها دقت کرده و روایات نهی از مصرف آن را مورد توجه قرار دهد، درمی یابد که ائمه(ع) در امر نهی از این موضوع، چقدر سختگیر بوده‌اند. تا جایی که چنین روایت شده است که: «لو کان الدار داري لجلدت شاربه ولقتلت بائعه» (اگر خانه خانه من بود، شارب آن را شلاق می‌زدم و فروشنده آن را می‌کشتم)<ref>مقدمه، ص3</ref>.