رسالة في أصول الفقه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'شیرازی، ابراهیم بن علی' به 'ابواسحاق شیرازی، ابراهیم بن علی'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'شیرازی، ابراهیم بن علی' به 'ابواسحاق شیرازی، ابراهیم بن علی')
خط ۳۳: خط ۳۳:
پرسش دیگر، در باره انتساب این رساله به عکبری است. برخی در پاسخ و در تأیید این نسبت، به نقل‌قول بزرگانی از این رساله استناد ‌کرده و می‌گویند: عالمی چون ابن مفلح در کتاب اصول فقه و عالمی مانند مرداوی در کتاب «تخییر» عبارت‌های رساله را با نام عکبری نقل کرده‌اند.<ref>ر.ک: همان، ص10</ref>‏
پرسش دیگر، در باره انتساب این رساله به عکبری است. برخی در پاسخ و در تأیید این نسبت، به نقل‌قول بزرگانی از این رساله استناد ‌کرده و می‌گویند: عالمی چون ابن مفلح در کتاب اصول فقه و عالمی مانند مرداوی در کتاب «تخییر» عبارت‌های رساله را با نام عکبری نقل کرده‌اند.<ref>ر.ک: همان، ص10</ref>‏


برخی نیز در رد نسبت کتاب به [[عکبری الحنبلی، ابی‌علي الحسن‌ بن‌ شها‌ب‌ الحسن‌|عکبری]] گفته‌اند: شیوۀ نوشتاری «رساله» به سیاق مختصر نامه‌ها و متن‌هایی است که در سده‌های اخیر نوشته می‌شود به‌گونه‌ای که در عبارت‌های آن شباهتی با متن‌های کهن به چشم نمی‌‎آید. در پاسخ، گفته می‌شود که این ادعا پذیرفته نیست چرا که بسیاری از جاهای رساله با نوشته‌های قُدمایی چون «قاضی ابو یعلی» در کتاب «العُدة»، و دو اصولی دیگر به نام باجی و شیرازی -که هم قرن [[عکبری الحنبلی، ابی‌علي الحسن‌ بن‌ شها‌ب‌ الحسن‌|عکبری]] بوده‌اند- سازگار است. این، در حالی است که مثلاً سیاق عبارت‌های عکبری در ارائۀ تعاریف با کلام آن دو، در بیست و هفت مورد مطابقت دارد. در عبارت‌های دیگر نیز این مشابهت دیده می‌شود.<ref>ر.ک: همان، ص11</ref>‏دلیل دیگری که رساله را به قرن چهارم و به عکبری منتسب می‌کند، سخنی است که او در باره احکام فقه گفته و آن را به هفت قسمت بخش نموده است درحالی‌که متأخران (اعم از جمهور و حنبلیان) احکام فقه را پنج قسمت نموده‌اند. این تقسیم‌بندی عکبری با نوشتۀ [[امام‌الحرمین، عبدالملک بن عبدالله|عطاءالملک جوینی]](419-478ق) در کتاب «ورقات» و [[شیرازی، ابراهیم بن علی|ابواسحاق شیرازی]](393-476ق) در «شرح لامع» که مقارن اویند، مطابقت دارد.<ref>ر.ک: همان، ص12-11</ref>‏
برخی نیز در رد نسبت کتاب به [[عکبری الحنبلی، ابی‌علي الحسن‌ بن‌ شها‌ب‌ الحسن‌|عکبری]] گفته‌اند: شیوۀ نوشتاری «رساله» به سیاق مختصر نامه‌ها و متن‌هایی است که در سده‌های اخیر نوشته می‌شود به‌گونه‌ای که در عبارت‌های آن شباهتی با متن‌های کهن به چشم نمی‌‎آید. در پاسخ، گفته می‌شود که این ادعا پذیرفته نیست چرا که بسیاری از جاهای رساله با نوشته‌های قُدمایی چون «قاضی ابو یعلی» در کتاب «العُدة»، و دو اصولی دیگر به نام باجی و شیرازی -که هم قرن [[عکبری الحنبلی، ابی‌علي الحسن‌ بن‌ شها‌ب‌ الحسن‌|عکبری]] بوده‌اند- سازگار است. این، در حالی است که مثلاً سیاق عبارت‌های عکبری در ارائۀ تعاریف با کلام آن دو، در بیست و هفت مورد مطابقت دارد. در عبارت‌های دیگر نیز این مشابهت دیده می‌شود.<ref>ر.ک: همان، ص11</ref>‏دلیل دیگری که رساله را به قرن چهارم و به عکبری منتسب می‌کند، سخنی است که او در باره احکام فقه گفته و آن را به هفت قسمت بخش نموده است درحالی‌که متأخران (اعم از جمهور و حنبلیان) احکام فقه را پنج قسمت نموده‌اند. این تقسیم‌بندی عکبری با نوشتۀ [[امام‌الحرمین، عبدالملک بن عبدالله|عطاءالملک جوینی]](419-478ق) در کتاب «ورقات» و [[ابواسحاق شیرازی، ابراهیم بن علی|ابواسحاق شیرازی]](393-476ق) در «شرح لامع» که مقارن اویند، مطابقت دارد.<ref>ر.ک: همان، ص12-11</ref>‏


همچنین، گفته شده است که در شرح‌حال عکبری، او را از عالمان دانش اصول نشمرده‌اند. پاسخ این است که عالمان دورۀ متقدم (همچون ابن حامد در تهذیب الأجوبة و هاشمی در الإرشاد) در آثارشان میان دانش فقه و اصول جدایی نیفکنده‌اند. [[عکبری الحنبلی، ابی‌علي الحسن‌ بن‌ شها‌ب‌ الحسن‌|عکبری]] نیز در کتاب آشکارا بیان کرده است که رساله‌اش را از کتاب دیگر خود «المبسوط» که در آن، میان مباحث فقهی و اصولی گردآورده، فراهم نموده است.<ref>ر.ک: همان، ص14-13-12</ref>‏
همچنین، گفته شده است که در شرح‌حال عکبری، او را از عالمان دانش اصول نشمرده‌اند. پاسخ این است که عالمان دورۀ متقدم (همچون ابن حامد در تهذیب الأجوبة و هاشمی در الإرشاد) در آثارشان میان دانش فقه و اصول جدایی نیفکنده‌اند. [[عکبری الحنبلی، ابی‌علي الحسن‌ بن‌ شها‌ب‌ الحسن‌|عکبری]] نیز در کتاب آشکارا بیان کرده است که رساله‌اش را از کتاب دیگر خود «المبسوط» که در آن، میان مباحث فقهی و اصولی گردآورده، فراهم نموده است.<ref>ر.ک: همان، ص14-13-12</ref>‏