۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'محقق خوانسارى' به 'محقق خوانسارى ') |
جز (جایگزینی متن - 'جاحظ' به 'جاحظ ') |
||
| خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
تأليف اين اثر به خواهش شاه سلطان حسين بوده است كه از آقا جمال خوانسارى درخواست كرده كه غررالحكم را به فارسى شرح كند تا فارسى زبانان نيز بتوانند از آن گنج گهر استفاده كنند. | تأليف اين اثر به خواهش شاه سلطان حسين بوده است كه از آقا جمال خوانسارى درخواست كرده كه غررالحكم را به فارسى شرح كند تا فارسى زبانان نيز بتوانند از آن گنج گهر استفاده كنند. | ||
عبدالواحد بن محمد بن عبدالواحد تميمى آمدى، از عالمان بزرگ شيعى قرن پنجم، با ديدن صد سخن گزيده جاحظ، آن را براى بيان بلاغت حضرت كافى ندانست و خود دست به جمعآورى سخنان آن حضرت زد و با آنكه چندين و چند برابر آن را گرد آورد؛ امّا خود را در انجام وظيفهاش ناتوان ديد و اين سخنان را «نمى از يمى» دانست. از آن پس، اين كتاب به دست ناسخان و شارحان افتاد و هر يك، فراخور حال خويش، چيزى بر آن افزود و به ارجمندى اين مجموعه افزود. | عبدالواحد بن محمد بن عبدالواحد تميمى آمدى، از عالمان بزرگ شيعى قرن پنجم، با ديدن صد سخن گزيده [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] ، آن را براى بيان بلاغت حضرت كافى ندانست و خود دست به جمعآورى سخنان آن حضرت زد و با آنكه چندين و چند برابر آن را گرد آورد؛ امّا خود را در انجام وظيفهاش ناتوان ديد و اين سخنان را «نمى از يمى» دانست. از آن پس، اين كتاب به دست ناسخان و شارحان افتاد و هر يك، فراخور حال خويش، چيزى بر آن افزود و به ارجمندى اين مجموعه افزود. | ||
ترتيب سخنان امام در «غررالحكم»، بسيار ساده و براساس حروف الفباست كه شيوهاى است آسانياب. | ترتيب سخنان امام در «غررالحكم»، بسيار ساده و براساس حروف الفباست كه شيوهاى است آسانياب. | ||
| خط ۹۳: | خط ۹۳: | ||
آمدى، از اين تنوّع و گونهگونى سخن كه لازمه محبوبيت و پايايى آن است، غفلت ورزيده و حدود يازده هزار سخن را نقل مىكند كه غالباً تقطيع شده و جدا از بافت فكرى و جغرافياى خاصّ خود است. لذا كتاب او امكان رقابت با كتابى چون «نهجالبلاغه» را از دست داده است. | آمدى، از اين تنوّع و گونهگونى سخن كه لازمه محبوبيت و پايايى آن است، غفلت ورزيده و حدود يازده هزار سخن را نقل مىكند كه غالباً تقطيع شده و جدا از بافت فكرى و جغرافياى خاصّ خود است. لذا كتاب او امكان رقابت با كتابى چون «نهجالبلاغه» را از دست داده است. | ||
ضعف اساسى كار آمدى، آن است كه پنداشته هر چه كميّت چنين سخنانى بيشتر شود، قوّت آن افزايش مىيابد؛ حال آنكه انتخاب دقيق جاحظ و گزينشگرى او و اكتفا به تنها يكصد سخن و يا شيوه شريف رضى و ارائه سخنان گوناگون حضرت، بيان كننده آن است كه قوّت تأثير، نتيجه ايجاز و اختصار است. | ضعف اساسى كار آمدى، آن است كه پنداشته هر چه كميّت چنين سخنانى بيشتر شود، قوّت آن افزايش مىيابد؛ حال آنكه انتخاب دقيق [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] و گزينشگرى او و اكتفا به تنها يكصد سخن و يا شيوه شريف رضى و ارائه سخنان گوناگون حضرت، بيان كننده آن است كه قوّت تأثير، نتيجه ايجاز و اختصار است. | ||
از اينرو، به نظر مىرسد كه اين كتاب عظيم و ارجمند، علىرغم ارزش ادبى و تاريخى خود، نيازمند بازآفرينى است. كسى چونان خود مؤلف، بايد دست به كار شود و از اين مجموعه گرانسنگ، احاديثى را برگزيند و آن را با نظمى درونى و فكرى - نه به ترتيب الفبايى - عرضه كند. البته تاكنون كتابهايى تحت عنوان «تصنيف غررالحكم»، «معجم غررالحكم» و... منتشر شده است؛ اما هنوز كار در همان افق است و بايد همّتى ديگر ورزيد و طرحى نو در افكند. بايد روح «نهجالبلاغه» را در كالبد «غررالحكم» دميد و آن را در قالبى جديد عرضه كرد. | از اينرو، به نظر مىرسد كه اين كتاب عظيم و ارجمند، علىرغم ارزش ادبى و تاريخى خود، نيازمند بازآفرينى است. كسى چونان خود مؤلف، بايد دست به كار شود و از اين مجموعه گرانسنگ، احاديثى را برگزيند و آن را با نظمى درونى و فكرى - نه به ترتيب الفبايى - عرضه كند. البته تاكنون كتابهايى تحت عنوان «تصنيف غررالحكم»، «معجم غررالحكم» و... منتشر شده است؛ اما هنوز كار در همان افق است و بايد همّتى ديگر ورزيد و طرحى نو در افكند. بايد روح «نهجالبلاغه» را در كالبد «غررالحكم» دميد و آن را در قالبى جديد عرضه كرد. | ||
ویرایش