آیین خرد و شادی؛ نگاهی به جهان‌بینی خیام: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۲: خط ۳۲:
اما درون‌مایۀ برخی از رباعیات خیام مانند این رباعی به گونه‌ای است که می‌توان از آنها به پرسش‌های بنیادی رسید و به جهان‌بینی‌اش نزدیک شد:  
اما درون‌مایۀ برخی از رباعیات خیام مانند این رباعی به گونه‌ای است که می‌توان از آنها به پرسش‌های بنیادی رسید و به جهان‌بینی‌اش نزدیک شد:  


قومی متفکرند اندر ره دین * قومی به گمان فتاده در راه یقین * می‌ترسم از آنکه بانگ آید روزی * کای بی‌خبران، راه نه آن است و نه این!.
{{شعر}}
{{ب|''قومی متفکرند اندر ره دین''|2=''قومی به گمان فتاده در راه یقین''}}
{{ب|''می‌ترسم از آنکه بانگ آید روزی''|2='' کای بی‌خبران، راه نه آن است و نه این!''}}
{{پایان شعر}}


آیا برای [[خیام، عمر بن ابراهیم|خیام]] راه سومی وجود دارد، وقتی می‌گوید «راه نه آن است و نه این؟» آیا می‌خواهد آزاداندیشانه بر همۀ باورهای زمانه خط بطلان بکشد تا بگوید هیچ راهی وجود ندارد، و تا بدین‌گونه به خودیابی یا فردیتی ورای همۀ باورها برسد، یا به قول [[خیام، عمر بن ابراهیم|خیام]] «از آن خود» باشد؟ یعنی هدف یا راه دیگری اگر هست، رسیدن به «خود» یا خودیابی است، نه خدایابی؟ آیا شناخت او از «راهی دیگر»، همان شناخت هستی در همین کرۀ خاکی (هستی شناختی) است، در تضاد با شناخت دین‌مداران که در پی شناخت یا تفسیر آن‌جهانی‌اند؟
آیا برای [[خیام، عمر بن ابراهیم|خیام]] راه سومی وجود دارد، وقتی می‌گوید «راه نه آن است و نه این؟» آیا می‌خواهد آزاداندیشانه بر همۀ باورهای زمانه خط بطلان بکشد تا بگوید هیچ راهی وجود ندارد، و تا بدین‌گونه به خودیابی یا فردیتی ورای همۀ باورها برسد، یا به قول [[خیام، عمر بن ابراهیم|خیام]] «از آن خود» باشد؟ یعنی هدف یا راه دیگری اگر هست، رسیدن به «خود» یا خودیابی است، نه خدایابی؟ آیا شناخت او از «راهی دیگر»، همان شناخت هستی در همین کرۀ خاکی (هستی شناختی) است، در تضاد با شناخت دین‌مداران که در پی شناخت یا تفسیر آن‌جهانی‌اند؟