۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ابن قتيبه' به 'ابن قتيبه ') |
جز (جایگزینی متن - 'جاحظ' به 'جاحظ ') |
||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
محتواى كتاب، عبارت است از آنچه توحيدى از مجالس به ياد داشته و به اصطلاح از سماع و استماع به دست آورده است و با اين قبيل جملهها مشخص مىنمايد: «هكذا حفظته من المجالس» يا«قد حفظت من غير معرفة ثم سألت العلماء فوضح الجواب» يا«سألت رجلا كان يتعاطى هذا النّمط» و... | محتواى كتاب، عبارت است از آنچه توحيدى از مجالس به ياد داشته و به اصطلاح از سماع و استماع به دست آورده است و با اين قبيل جملهها مشخص مىنمايد: «هكذا حفظته من المجالس» يا«قد حفظت من غير معرفة ثم سألت العلماء فوضح الجواب» يا«سألت رجلا كان يتعاطى هذا النّمط» و... | ||
البته مؤلف، مطالب را بعد از آزمون و تحقيق نقل كرده است. گذشته از اين، منتخبات مفصلى را از آثار جاحظ(كه توحيدى، ارادت بىقيد و شرطى بدو دارد) و نيز از كتب«النوادر» ابن الاعرابى، «الكامل» [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]]، «عيون الاخبار» [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتيبه]] ، «مجالس» ثعلب، «المنظوم و المنثور» ابن ابى طاهر، «الاوراق» صولى، «الوزاء» ابن عبدوس جهشيارى و «الحيوانات» قدامه در كتاب خود آورده و به شيوه استادش جاحظ، جدّ و هزل را به هم آميخته و از اين شاخ به آن شاخ پريده كه خواننده دچار ملال نگردد. | البته مؤلف، مطالب را بعد از آزمون و تحقيق نقل كرده است. گذشته از اين، منتخبات مفصلى را از آثار [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] (كه توحيدى، ارادت بىقيد و شرطى بدو دارد) و نيز از كتب«النوادر» ابن الاعرابى، «الكامل» [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]]، «عيون الاخبار» [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتيبه]] ، «مجالس» ثعلب، «المنظوم و المنثور» ابن ابى طاهر، «الاوراق» صولى، «الوزاء» ابن عبدوس جهشيارى و «الحيوانات» قدامه در كتاب خود آورده و به شيوه استادش [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] ، جدّ و هزل را به هم آميخته و از اين شاخ به آن شاخ پريده كه خواننده دچار ملال نگردد. | ||
مىتوان گفت كه همه فرهنگ عربى از خلال اين كتاب مىگذرد. مؤلف، فرهنگ عربى را نيك هضم كرده و همه فرهنگ فلسفى رايج در قرن چهارم هجرى و همچنين فرهنگ تصوف را در كتاب آورده است. | مىتوان گفت كه همه فرهنگ عربى از خلال اين كتاب مىگذرد. مؤلف، فرهنگ عربى را نيك هضم كرده و همه فرهنگ فلسفى رايج در قرن چهارم هجرى و همچنين فرهنگ تصوف را در كتاب آورده است. | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
شمار اندكى از نويسندگان عرب مىتوانند در شيوه و گيرايى تعبير با او همسنگ آيند. بىترديد وى يكى از بزرگان نثر عربى در گذار عصرهاست. | شمار اندكى از نويسندگان عرب مىتوانند در شيوه و گيرايى تعبير با او همسنگ آيند. بىترديد وى يكى از بزرگان نثر عربى در گذار عصرهاست. | ||
كتاب، داراى بار انتقادى - اجتماعى است و در پوشش لطيفه و حكايت، آسيبپذيرترين نقاط نابسامانىهاى روزگار را مورد حمله قرار داده است. اين حكايتها كه بعضا در كتب ادب تكرار شده و به ادب فارسى هم راه يافته است، فى الواقع ثروت مشترك ادب اسلامى است. اين اثر، بيش از همه رنگ و بوى آثار جاحظ را دارد. | كتاب، داراى بار انتقادى - اجتماعى است و در پوشش لطيفه و حكايت، آسيبپذيرترين نقاط نابسامانىهاى روزگار را مورد حمله قرار داده است. اين حكايتها كه بعضا در كتب ادب تكرار شده و به ادب فارسى هم راه يافته است، فى الواقع ثروت مشترك ادب اسلامى است. اين اثر، بيش از همه رنگ و بوى آثار [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] را دارد. | ||
ابو حيان در«البصائر و الذخائر» نسبت به صوفيه، نظر انتقادآميز دارد و در عين حال، علاقه نشان مىدهد. انتقادش به تندروىهاى اعتقادى بعضى صوفيان يا صوفىنمايان است، ولى پرمدعايى عوام متصوفه را به مسخره مىگيرد كه اگر هر چه دارى براى يكىشان خرج كنى، مىگويد: تو كى هستى؟ اين همه را به تو امر كردهاند. | ابو حيان در«البصائر و الذخائر» نسبت به صوفيه، نظر انتقادآميز دارد و در عين حال، علاقه نشان مىدهد. انتقادش به تندروىهاى اعتقادى بعضى صوفيان يا صوفىنمايان است، ولى پرمدعايى عوام متصوفه را به مسخره مىگيرد كه اگر هر چه دارى براى يكىشان خرج كنى، مىگويد: تو كى هستى؟ اين همه را به تو امر كردهاند. | ||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
مايه اصلى اين اثر، يادداشتهايى است كه ابو حيان هنگام استنساخ براى خود برمىداشته است و از منابع اصلى كتاب خود، آثارى چون«النوادر» ابن اعرابى، «الكامل» [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]]، «عيون الاخبار» [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتيبه]] ، «مجالس» ثعلب، «المنظوم و المنثور» ابن ابى طاهر و... را برمىشمارد. | مايه اصلى اين اثر، يادداشتهايى است كه ابو حيان هنگام استنساخ براى خود برمىداشته است و از منابع اصلى كتاب خود، آثارى چون«النوادر» ابن اعرابى، «الكامل» [[مبرد، محمد بن یزید|مبرد]]، «عيون الاخبار» [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتيبه]] ، «مجالس» ثعلب، «المنظوم و المنثور» ابن ابى طاهر و... را برمىشمارد. | ||
روش كتاب، همان روش جاحظ در«البيان» است كه موضوعات مختلف، بهطور پراكنده و بدون هيچ نظم خاصى در كنار يكديگر قرار گرفتهاند. گر چه اين اثر، بر نقل و روايت استوار است، اما نقل با نقد همراه است و گاه پرسشهاى تفكرانگيز به ميان مىآيد. مؤلف، در اين اثر، اطلاعات سودمندى هم در باره فرق مختلف كلامى، همچون اماميه و صوفيه آورده و مغتنم است. ضمن بيان مطالب، گاه ازحدود ادب و اخلاق فراتر مىرود و مسائلى ركيك و سخيف بيان مىدارد. | روش كتاب، همان روش [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] در«البيان» است كه موضوعات مختلف، بهطور پراكنده و بدون هيچ نظم خاصى در كنار يكديگر قرار گرفتهاند. گر چه اين اثر، بر نقل و روايت استوار است، اما نقل با نقد همراه است و گاه پرسشهاى تفكرانگيز به ميان مىآيد. مؤلف، در اين اثر، اطلاعات سودمندى هم در باره فرق مختلف كلامى، همچون اماميه و صوفيه آورده و مغتنم است. ضمن بيان مطالب، گاه ازحدود ادب و اخلاق فراتر مىرود و مسائلى ركيك و سخيف بيان مىدارد. | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش