پرش به محتوا

قرآن و کیهان شناسی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'محمدعلى رضايى اصفهانى' به 'محمدعلى رضايى اصفهانى ')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۳: خط ۵۳:
در باره محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است:
در باره محتواى اين اثر چند نكته گفتنى است:


1. دكتر [[رضایی اصفهانی، محمدعلی|محمدعلى رضايى اصفهانى]]  در مقدمه مختصرش - كه آن را در تاريخ 1387/6/7ش، به‌صورت تقريظ بر كتاب حاضر نوشته - تأكيد كرده است: «... مركز تحقيقات قرآن كريم المهدى(عج) بر خود لازم ديد كه مجموعه‌اى از تفاسير موضوعى را فراهم آورد كه پاسخگوى پرسش‌ها و نيازهاى زمان جوانان عصر خويش باشد. نوشتار حاضر يكى از سلسله تفاسير موضوعى از نوع دوم است؛ يعنى موضوعاتش را از متن اجتماع يا علوم و وقايع عصرى مى‌گيرد و به‌صورت پرسش به محضر قرآن عرضه مى‌كند، سپس مفسر، آيات موافق و مخالف را جمع‌آورى كرده و با در نظر گرفتن قرائن ديگر (مثل روايات و علوم و شواهد تاريخى و...) به نتيجه‌گيرى و استنباط مى‌پردازد و پاسخ پرسش زمان خويش را مى‌يابد و به مخاطبان قرآن ابلاغ مى‌كند. اين اثر با قلمى روان و مستند به آيات (و با توجه به قرائن روايى، علمى و...) به برخى از پرسش‌هاى زمان در باب قرآن و كيهان‌شناسى پاسخ مى‌دهد...» <ref>ر. ك.: مقدمه كتاب، ص 13 - 15</ref>.
#دكتر [[رضایی اصفهانی، محمدعلی|محمدعلى رضايى اصفهانى]]  در مقدمه مختصرش - كه آن را در تاريخ 1387/6/7ش، به‌صورت تقريظ بر كتاب حاضر نوشته - تأكيد كرده است: «... مركز تحقيقات قرآن كريم المهدى(عج) بر خود لازم ديد كه مجموعه‌اى از تفاسير موضوعى را فراهم آورد كه پاسخگوى پرسش‌ها و نيازهاى زمان جوانان عصر خويش باشد. نوشتار حاضر يكى از سلسله تفاسير موضوعى از نوع دوم است؛ يعنى موضوعاتش را از متن اجتماع يا علوم و وقايع عصرى مى‌گيرد و به‌صورت پرسش به محضر قرآن عرضه مى‌كند، سپس مفسر، آيات موافق و مخالف را جمع‌آورى كرده و با در نظر گرفتن قرائن ديگر (مثل روايات و علوم و شواهد تاريخى و...) به نتيجه‌گيرى و استنباط مى‌پردازد و پاسخ پرسش زمان خويش را مى‌يابد و به مخاطبان قرآن ابلاغ مى‌كند. اين اثر با قلمى روان و مستند به آيات (و با توجه به قرائن روايى، علمى و...) به برخى از پرسش‌هاى زمان در باب قرآن و كيهان‌شناسى پاسخ مى‌دهد...» <ref>ر. ك.: مقدمه كتاب، ص 13 - 15</ref>.
 
#نويسنده در مقدمه‌اش كه آن را در قم در تاريخ 1387/6/6ش، نوشته، تأكيد كرده است كه: «اگر ما مى‌گوييم: «نجوم در قرآن»، به اين معنا نيست كه قرآن را كتاب نجوم و هيئت مى‌دانيم، بلكه بر آنيم تا برخى از اصطلاحات و تعابير مربوط به علم نجوم را كه در قرآن آمده است را بازگو كنيم و شرح و تفسير دانشمندان در باره آن را بررسى و نقد نماييم. هدف ما در اين نوشته، اين است كه قرآن را از بُعد علمى‌اش نظاره كنيم، اما نه آن‌چنان‌كه خداى نكرده بخواهيم همانند برخى نويسندگان، نظريات و آراى بى‌پايه و اساس را بر آن تحميل نماييم، بلكه هدفمان به‌استخدام درآوردن علم براى فهم بهتر آيات است. ما در اين تحقيق مى‌خواهيم بيان كنيم كه دين تعارض و مخالفتى با قواعد و قوانين مسلّم علمى ندارد، بلكه هرچه دانش بشرى پيشرفت مى‌كند، بر مجد و عظمت اين كتاب آسمانى افزوده مى‌شود...» <ref>همان، ص 17 - 19</ref>.
2. نويسنده در مقدمه‌اش كه آن را در قم در تاريخ 1387/6/6ش، نوشته، تأكيد كرده است كه: «اگر ما مى‌گوييم: «نجوم در قرآن»، به اين معنا نيست كه قرآن را كتاب نجوم و هيئت مى‌دانيم، بلكه بر آنيم تا برخى از اصطلاحات و تعابير مربوط به علم نجوم را كه در قرآن آمده است را بازگو كنيم و شرح و تفسير دانشمندان در باره آن را بررسى و نقد نماييم. هدف ما در اين نوشته، اين است كه قرآن را از بُعد علمى‌اش نظاره كنيم، اما نه آن‌چنان‌كه خداى نكرده بخواهيم همانند برخى نويسندگان، نظريات و آراى بى‌پايه و اساس را بر آن تحميل نماييم، بلكه هدفمان به‌استخدام درآوردن علم براى فهم بهتر آيات است. ما در اين تحقيق مى‌خواهيم بيان كنيم كه دين تعارض و مخالفتى با قواعد و قوانين مسلّم علمى ندارد، بلكه هرچه دانش بشرى پيشرفت مى‌كند، بر مجد و عظمت اين كتاب آسمانى افزوده مى‌شود...» <ref>همان، ص 17 - 19</ref>.
#نويسنده تأكيد كرده است كه در قرآن كريم، 310 بار از آسمان، 461 بار از زمين، 300 بار از روز و 100 بار از شب، 30 بار از خورشيد و نزديك همين تعداد از ماه، ستارگان و شهاب‌ها و ديگر موضوعات نجومى نام برده شده است و اگر مواردى كه غير مستقيم از اين پديده‌ها سخن مى‌گويد را به اين مجموعه اضافه كنيم، تعداد، از اين هم فراتر مى‌رود و در بسيارى از اين آيات، جنبه‌ى مادى اين مخلوقات، مراد بوده و به آن توجه شده است <ref>متن كتاب، ص 46</ref>.
 
#نويسنده با يادآورى اينكه بسيارى از انديشمندان و صاحب‌نظران، از دو ويژگى زمين كه در قرآن ذكر شده، حركت وضعى و انتقالى زمين را استفاده نموده‌اند، افزوده است كه ما در بيان ويژگى «طحو» و «دحو»، به اين بحث پرداخته‌ايم. او به نقل از [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] نوشته است كه هزار سال پيش از آنكه گاليله از حركت زمين به دور خود سخن گويد، قرآن به‌صراحت از چرخش زمين بحث كرده است <ref>ر. ك.: همان، ص 251 - 252</ref>.
3. نويسنده تأكيد كرده است كه در قرآن كريم، 310 بار از آسمان، 461 بار از زمين، 300 بار از روز و 100 بار از شب، 30 بار از خورشيد و نزديك همين تعداد از ماه، ستارگان و شهاب‌ها و ديگر موضوعات نجومى نام برده شده است و اگر مواردى كه غير مستقيم از اين پديده‌ها سخن مى‌گويد را به اين مجموعه اضافه كنيم، تعداد، از اين هم فراتر مى‌رود و در بسيارى از اين آيات، جنبه‌ى مادى اين مخلوقات، مراد بوده و به آن توجه شده است <ref>متن كتاب، ص 46</ref>.
#نويسنده در توضيح آيه ''' «وَ السَّماءَ بَنَيْناها بِأَيْدٍ وَ إِنَّا لَمُوسِعُون» ''' <ref>ذاريات / 47</ref>، با ذكر ديدگاه‌هاى ابن عباس، فخر رازى، [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]]، [[مکارم شیرازی، ناصر|آيت‌الله مكارم شيرازى]]، آيت‌الله معرفت، دكتر [[رضایی اصفهانی، محمدعلی|محمدعلى رضايى اصفهانى]] ، دكتر موريس بوكاى و... تأكيد كرده است كه مطابقت ظاهر اين آيه با يافته‌هاى اخير كيهان‌شناسى، كه گسترش آسمان‌ها را اظهار مى‌دارد، برخى را بر آن داشته كه اين نظريه علمى را به قرآن استناد دهند و از آنجايى كه اين مطلب علمى در زمان نزول و حتى تا قرون اخير بر همگان پوشيده بود، بيان آن توسط قرآن را اعجاز علمى بدانند. ولى به نظر مى‌رسد تا زمانى كه نظريه توسعه جهان و آسمان‌ها به‌طور قطعى به اثبات نرسد، نسبت دادن آن به قرآن صحيح نباشد؛ اگرچه مى‌تواند به‌عنوان احتمالى در تفسير آيه ارائه گردد و در صورت اثبات قطعى اين نظريه، مى‌توان آن را اعجازى علمى از قرآن دانست <ref>همان، ص 280 - 289</ref>.
 
#نويسنده يادآور شده است: قرآن اين كتاب آسمانى در راستاى هدف اساسى و اصلى خويش؛ يعنى هدايت بشر به‌سوى سعادت، گاهى برخى مطالب علمى را مطرح كرده كه اعجاب دانشمندان و بزرگان علم را برانگيخته است و بسيارى از آنان به معجزه و مافوق بشرى بودن آن اذعان كرده‌اند و در برخى موارد باعث اسلام آوردن دانشمندان غير مسلمان شده است. چند نمونه مختصر از اين مطالب كه در اين كتاب مورد بررسى قرار گرفت، شاهد اين مدعاست <ref>همان، ص 359</ref>.
4. نويسنده با يادآورى اينكه بسيارى از انديشمندان و صاحب‌نظران، از دو ويژگى زمين كه در قرآن ذكر شده، حركت وضعى و انتقالى زمين را استفاده نموده‌اند، افزوده است كه ما در بيان ويژگى «طحو» و «دحو»، به اين بحث پرداخته‌ايم. او به نقل از [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] نوشته است كه هزار سال پيش از آنكه گاليله از حركت زمين به دور خود سخن گويد، قرآن به‌صراحت از چرخش زمين بحث كرده است <ref>ر. ك.: همان، ص 251 - 252</ref>.
 
5. نويسنده در توضيح آيه ''' «وَ السَّماءَ بَنَيْناها بِأَيْدٍ وَ إِنَّا لَمُوسِعُون» ''' <ref>ذاريات / 47</ref>، با ذكر ديدگاه‌هاى ابن عباس، فخر رازى، [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]]، [[مکارم شیرازی، ناصر|آيت‌الله مكارم شيرازى]]، آيت‌الله معرفت، دكتر [[رضایی اصفهانی، محمدعلی|محمدعلى رضايى اصفهانى]] ، دكتر موريس بوكاى و... تأكيد كرده است كه مطابقت ظاهر اين آيه با يافته‌هاى اخير كيهان‌شناسى، كه گسترش آسمان‌ها را اظهار مى‌دارد، برخى را بر آن داشته كه اين نظريه علمى را به قرآن استناد دهند و از آنجايى كه اين مطلب علمى در زمان نزول و حتى تا قرون اخير بر همگان پوشيده بود، بيان آن توسط قرآن را اعجاز علمى بدانند. ولى به نظر مى‌رسد تا زمانى كه نظريه توسعه جهان و آسمان‌ها به‌طور قطعى به اثبات نرسد، نسبت دادن آن به قرآن صحيح نباشد؛ اگرچه مى‌تواند به‌عنوان احتمالى در تفسير آيه ارائه گردد و در صورت اثبات قطعى اين نظريه، مى‌توان آن را اعجازى علمى از قرآن دانست <ref>همان، ص 280 - 289</ref>.
 
6. نويسنده يادآور شده است: قرآن اين كتاب آسمانى در راستاى هدف اساسى و اصلى خويش؛ يعنى هدايت بشر به‌سوى سعادت، گاهى برخى مطالب علمى را مطرح كرده كه اعجاب دانشمندان و بزرگان علم را برانگيخته است و بسيارى از آنان به معجزه و مافوق بشرى بودن آن اذعان كرده‌اند و در برخى موارد باعث اسلام آوردن دانشمندان غير مسلمان شده است. چند نمونه مختصر از اين مطالب كه در اين كتاب مورد بررسى قرار گرفت، شاهد اين مدعاست <ref>همان، ص 359</ref>.


گفتنى است كه نويسنده در پايان، چند پيشنهاد پژوهشى را در زمينه كيهان‌شناسى و نجوم از ديدگاه قرآن مطرح كرده است <ref>همان</ref>.
گفتنى است كه نويسنده در پايان، چند پيشنهاد پژوهشى را در زمينه كيهان‌شناسى و نجوم از ديدگاه قرآن مطرح كرده است <ref>همان</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش