۵۳٬۳۲۷
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== وابستهها == [[' به '== وابستهها == {{وابستهها}} [[') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
تفرشى همواره از سوى علماى دورههاى بعد، براى دقت علمى و دانش فراوان، ستايش شده است. سيرهنويسان شيعى از تفرشى به بزرگى ياد كرده و وى را به تبحر در علم رجال، رفعت شأن علمى و ژرفنگرى ستودهاند. خوانسارى او را از پيشتازان سرشناس در دانش رجال حديث دانسته و وى را به كمال وثاقت، عدالت و دقت در ضبط، ستوده است. | تفرشى همواره از سوى علماى دورههاى بعد، براى دقت علمى و دانش فراوان، ستايش شده است. سيرهنويسان شيعى از تفرشى به بزرگى ياد كرده و وى را به تبحر در علم رجال، رفعت شأن علمى و ژرفنگرى ستودهاند. خوانسارى او را از پيشتازان سرشناس در دانش رجال حديث دانسته و وى را به كمال وثاقت، عدالت و دقت در ضبط، ستوده است. | ||
اشتهار تفرشى بيشتر مرهون كتاب «نقد الرّجال» اوست كه دربارۀ شناخت راويان حديث نوشته و در 1015ق آن را به پايان برده است. هدف وى از تأليف اين اثر، به گفتۀ خودش | اشتهار تفرشى بيشتر مرهون كتاب «نقد الرّجال» اوست كه دربارۀ شناخت راويان حديث نوشته و در 1015ق آن را به پايان برده است. هدف وى از تأليف اين اثر، به گفتۀ خودش <ref>ج 1، ص 34</ref>، تدوين كتابى بوده كه جامع تمامى راويان حديث، به دور از خطا، همراه با نظم و ترتيب و دربردارنده آراى دانشمندان اين علم باشد تا كمبود تأليفات پيشينيان را جبران كند. رجاليان مشهور، كتاب وى را بسيار سودمند و دقيق و از بهترين آثار در رجالشناسى دانستهاند. | ||
گفتهاند كه وى با دانشمندانى چون شيخ محمد تقى مجلسى، شيخ بهاءالدين عاملى و ميرزا محمد رجالى استرآبادى معاصر بوده و از آنان حديث نقل كرده است. مهمترين استاد وى مولى عبداللّه تُستَرى بوده كه تفرشى در كتاب خود (ج 3، ص 99) او را بسيار ستوده و بيشترين نكات تحقيقى آن را از او دانسته و در 1019ق. از وى اجازه روايى گرفته است. وى همچنين از محضر عبدالعالى بن على كَرَكى، فرزند محقق ثانى، بهره برده و از او روايت كرده است. خوانسارى احتمال داده است كه سيد فيضاللّه بن عبدالقاهر حسينى نيز از جمله استادان وى بوده باشد. | گفتهاند كه وى با دانشمندانى چون شيخ محمد تقى مجلسى، شيخ بهاءالدين عاملى و ميرزا محمد رجالى استرآبادى معاصر بوده و از آنان حديث نقل كرده است. مهمترين استاد وى مولى عبداللّه تُستَرى بوده كه تفرشى در كتاب خود (ج 3، ص 99) او را بسيار ستوده و بيشترين نكات تحقيقى آن را از او دانسته و در 1019ق. از وى اجازه روايى گرفته است. وى همچنين از محضر عبدالعالى بن على كَرَكى، فرزند محقق ثانى، بهره برده و از او روايت كرده است. خوانسارى احتمال داده است كه سيد فيضاللّه بن عبدالقاهر حسينى نيز از جمله استادان وى بوده باشد. | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
نظر به آنكه تفرشى خود گزارش مىكند كه عبدالعالى بن على كركى (د 993ق) را درك كرده، كتاب نقد الرجال را نيز در 1015ق به پايان رسانيده و هم آنكه در اجازه شوشترى به تفرشى در 1020ق، با الفاظى در شأن يك جوان از وى ياد شده است، مىتوان زندگى او را از حدود سال هاى دهه 980ق. تا حدود سالهاى دهه 1050ق دانست. | نظر به آنكه تفرشى خود گزارش مىكند كه عبدالعالى بن على كركى (د 993ق) را درك كرده، كتاب نقد الرجال را نيز در 1015ق به پايان رسانيده و هم آنكه در اجازه شوشترى به تفرشى در 1020ق، با الفاظى در شأن يك جوان از وى ياد شده است، مىتوان زندگى او را از حدود سال هاى دهه 980ق. تا حدود سالهاى دهه 1050ق دانست. | ||
==پانويس == | |||
<references /> | |||
== منابع== | == منابع== | ||
1- رهايى، يحيى، «دانشنامه جهان اسلام»، ج7، ص613-614. | 1- رهايى، يحيى، «دانشنامه جهان اسلام»، ج7، ص613-614. |
ویرایش