۱۱۱٬۴۸۵
ویرایش
A-esmaeili (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR66647J1.jpg | عنوان = عيون المسائل(ابن قصار، علیبن عمر) | عنوانهای دیگر = عیون الأدلة في مسائل الخلاف بین فقهاء الأمة. برگزیده ** و هو اختصار لکتاب «عيون الأدلة في مسائل الخلاف بين فقهاء الأمة» للقاضي أ...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''عيون المسائل'''، نوشته ابومحمد عبدالوهاب بن علی بن نصر بغدادی مالکی (درگذشته 422ق) است. او کتاب «عيون الأدلة» استادش قاضی ابوالحسن بن قصّار (درگذشته 397ق) را، که یک دوره فقه مالکی است، مختصر نموده است. علی محمد ابراهیم | '''عيون المسائل'''، نوشته [[قاضی عبد الوهاب، عبد الوهاب بن علی|ابومحمد عبدالوهاب بن علی بن نصر بغدادی مالکی]] (درگذشته 422ق) است. او کتاب «عيون الأدلة» استادش [[ابن قصار، علیبن عمر|قاضی ابوالحسن بن قصّار]] (درگذشته 397ق) را، که یک دوره فقه مالکی است، مختصر نموده است. [[بورویبة، علی محمد ابراهیم|علی محمد ابراهیم بورویبه]]، پژوهش کتاب را انجام داده است. | ||
نخست، شایسته است که به تفاوت سبک نگارش این کتاب با اصل آن (عيون الأدلة) اشاره شود؛ در «عيون الأدلة» نویسنده با ارائه فقه مقارن، به اسباب اختلاف فقهی و ادله مسائل و راههای احتجاج به آنها و نیز به ترجیحها و کشمکشهای فقهی پرداخته است. این سبک، بهترین روشی است که به یاری آن میتوان راههای استدلال و مناقشههای فقهی را در تکوین فقه مالکی شناخت. اما عبدالوهاب در «عيون المسائل» مسئلههای اختلافی را میآورد و آرای صحابه، تابعین و مذاهب فقیهان را بررسی میکند. او این کار را بدون درج استدلالها و ترجیحات فقهی انجام داده است. ازاینرو، «عيون المسائل» بهمثابه نمایهای برای شناخت مسئلههای اختلافی است. البته، هر دو روش به کار طلاب، فقیهان و مفتیان میآید و کسی بدون کاربست آنها فقیه نمیشود؛ زیرا شناخت مسائل اختلافی درون یک مذهب فقهی و ترجیح قویترین روایتها و بیان فتواهایی که بر مبنای آنها صادر شده است، به مهارت فقیه در استنباط احکام میافزاید<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص11-10</ref>. | نخست، شایسته است که به تفاوت سبک نگارش این کتاب با اصل آن (عيون الأدلة) اشاره شود؛ در «عيون الأدلة» نویسنده با ارائه فقه مقارن، به اسباب اختلاف فقهی و ادله مسائل و راههای احتجاج به آنها و نیز به ترجیحها و کشمکشهای فقهی پرداخته است. این سبک، بهترین روشی است که به یاری آن میتوان راههای استدلال و مناقشههای فقهی را در تکوین فقه مالکی شناخت. اما [[قاضی عبد الوهاب، عبد الوهاب بن علی|عبدالوهاب]] در «عيون المسائل» مسئلههای اختلافی را میآورد و آرای صحابه، تابعین و مذاهب فقیهان را بررسی میکند. او این کار را بدون درج استدلالها و ترجیحات فقهی انجام داده است. ازاینرو، «عيون المسائل» بهمثابه نمایهای برای شناخت مسئلههای اختلافی است. البته، هر دو روش به کار طلاب، فقیهان و مفتیان میآید و کسی بدون کاربست آنها فقیه نمیشود؛ زیرا شناخت مسائل اختلافی درون یک مذهب فقهی و ترجیح قویترین روایتها و بیان فتواهایی که بر مبنای آنها صادر شده است، به مهارت فقیه در استنباط احکام میافزاید<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص11-10</ref>. | ||
عيون الأدلة، گردآوری و نگارش استدلالی مسئلههایی است که بر سر آنها مالک بن انس با فقیهان دیگر اختلاف دارد<ref>ر.ک: همان، ص37</ref> و عبدالوهاب با خلاصه این کتاب، خواسته است که مطالب فقهی بهتر در حافظه بماند و جستجوی مسائل آن سادهتر شود که این خود، کمکی به حفظ مذهب مالکی است. همچنین در این کتاب مسائل اختلافی عرضه شده است (هرچند که باید برای وقوف به دلایل آنها به اصل کتاب «عيون الأدلة» بازگشت). روش تلخیص عبدالوهاب چنین است که او برای مراعات نسَق اصل کتاب، مَطلع هر مسئلهای (بهجز برخی مسائل) را که ابن قصار برایش فرعی نوشته است، میآورد. گاهی نیز عبارتهای یک مسئله را، بدون آسیب رساندن به معنای آن، پس و پیش نموده است و گاهی «فصولی» را، که مهم نبوده و در مسائل دیگر به چشم میآمده، واگذارده و نام برخی از «فصول» را بهمناسبت طرح مسئلههای اختلافی که در آنها است، به «مسائل» تغییر داده است<ref>ر.ک: همان، ص41-39</ref>. | عيون الأدلة، گردآوری و نگارش استدلالی مسئلههایی است که بر سر آنها مالک بن انس با فقیهان دیگر اختلاف دارد<ref>ر.ک: همان، ص37</ref> و عبدالوهاب با خلاصه این کتاب، خواسته است که مطالب فقهی بهتر در حافظه بماند و جستجوی مسائل آن سادهتر شود که این خود، کمکی به حفظ مذهب مالکی است. همچنین در این کتاب مسائل اختلافی عرضه شده است (هرچند که باید برای وقوف به دلایل آنها به اصل کتاب «عيون الأدلة» بازگشت). روش تلخیص عبدالوهاب چنین است که او برای مراعات نسَق اصل کتاب، مَطلع هر مسئلهای (بهجز برخی مسائل) را که ابن قصار برایش فرعی نوشته است، میآورد. گاهی نیز عبارتهای یک مسئله را، بدون آسیب رساندن به معنای آن، پس و پیش نموده است و گاهی «فصولی» را، که مهم نبوده و در مسائل دیگر به چشم میآمده، واگذارده و نام برخی از «فصول» را بهمناسبت طرح مسئلههای اختلافی که در آنها است، به «مسائل» تغییر داده است<ref>ر.ک: همان، ص41-39</ref>. | ||
محقق، شرح حالی از هر دو نویسنده اصل و فرع، «ابن قصّار» و «عبدالوهاب» نوشته است<ref>ر.ک: همان، ص37-15</ref> و بهمناسبت روش این دو نویسنده، به دو سبک نگارش کتابهای فقهی مالکی اشاره میکند: طریق مغربی و طریق عراقی؛ در روش پژوهشی مغربی (مصر و مغرب) آرای مالک و یارانش تنقیح میشود و پیراسته و مختصر میگردد. این شیوه در نخستین طبقه از شاگردان مالک (مانند عثمان بن حَکم «163ق»، زیاد بن عثمان «193ق») مرسوم بوده است و بنای آن بر سماعات از مالک و شاگردان او و نیز بر مطالب تدوینشده و فتواهایی است که از استدلال و تعلیل تُهی میباشد. آنان دو رویکرد در نگارش حدیث داشتهاند: یکی اینکه، کتابهایی را در سماعات (بدون درج استدلال و تعلیل برای آنها) مینوشتند و دیگر اینکه برای آن سماعات و مدوّنات، به «مختصرنویسی» دست میزدند. همچنین، کتابهای شاخص و مختصری را برای اِفتا و کار قضاوت تهیه میکردند. از سوی دیگر، در پژوهش عراقی تلاش بر گسترش و کِش دادن بحث بوده است. در این روش، استدلال و تعلیل ارائه میشده است. محدثان بزرگ آنان، که کتاب موطّأ را از مالک آموختهاند، عبارتند از سلیمان بن بلال (درگذشته 176ق) و عبدالله بن مسلمه قعنبی (درگذشته 221ق). کسانی هم مانند عبدالله بن ماجشون (درگذشته 212ق) بودهاند که از شاگردان «مالک» فقه و حدیث را میآموختند و به وراثت میبردند. قاضی عبدالوهاب این سنت پژوهشی عراقی را (بهویژه در «التلقين» که مختصرترین کتاب فقهی مالکی است) پی گرفته است. این سبک از نوشتار، کاستیهای مدارس فقهی دیگر را جبران میکرد، تا اینکه با رفتن او به مصر، شکست در این سبک آغاز شد و تا پایان قرن پنجم و مرگ آخرین نماینده آن «ابویعلی احمد بن محمد عبدی بصری» (درگذشته 489ق) دوام نیاورد<ref>ر.ک: همان، ص8-5</ref>. | محقق، شرح حالی از هر دو نویسنده اصل و فرع، «ابن قصّار» و «عبدالوهاب» نوشته است<ref>ر.ک: همان، ص37-15</ref> و بهمناسبت روش این دو نویسنده، به دو سبک نگارش کتابهای فقهی مالکی اشاره میکند: طریق مغربی و طریق عراقی؛ در روش پژوهشی مغربی (مصر و مغرب) آرای مالک و یارانش تنقیح میشود و پیراسته و مختصر میگردد. این شیوه در نخستین طبقه از شاگردان مالک (مانند عثمان بن حَکم «163ق»، زیاد بن عثمان «193ق») مرسوم بوده است و بنای آن بر سماعات از مالک و شاگردان او و نیز بر مطالب تدوینشده و فتواهایی است که از استدلال و تعلیل تُهی میباشد. آنان دو رویکرد در نگارش حدیث داشتهاند: یکی اینکه، کتابهایی را در سماعات (بدون درج استدلال و تعلیل برای آنها) مینوشتند و دیگر اینکه برای آن سماعات و مدوّنات، به «مختصرنویسی» دست میزدند. همچنین، کتابهای شاخص و مختصری را برای اِفتا و کار قضاوت تهیه میکردند. از سوی دیگر، در پژوهش عراقی تلاش بر گسترش و کِش دادن بحث بوده است. در این روش، استدلال و تعلیل ارائه میشده است. محدثان بزرگ آنان، که کتاب [[موطأ الإمام مالك|موطّأ]] را از [[مالک بن انس|مالک]] آموختهاند، عبارتند از [[سلیمان بن بلال]] (درگذشته 176ق) و [[عبدالله بن مسلمه قعنبی]] (درگذشته 221ق). کسانی هم مانند [[عبدالله بن ماجشون]] (درگذشته 212ق) بودهاند که از شاگردان «مالک» فقه و حدیث را میآموختند و به وراثت میبردند. قاضی عبدالوهاب این سنت پژوهشی عراقی را (بهویژه در «التلقين» که مختصرترین کتاب فقهی مالکی است) پی گرفته است. این سبک از نوشتار، کاستیهای مدارس فقهی دیگر را جبران میکرد، تا اینکه با رفتن او به مصر، شکست در این سبک آغاز شد و تا پایان قرن پنجم و مرگ آخرین نماینده آن «ابویعلی احمد بن محمد عبدی بصری» (درگذشته 489ق) دوام نیاورد<ref>ر.ک: همان، ص8-5</ref>. | ||
محقق برای کتاب از چهار عنوان «عيون المسائل»، «عيون المجالس»، «مختصر عيون المجالس» و «رؤوس المسائل» نام برده است و در بررسیهای خود، عنوان نخست را ترجیح میدهد<ref>ر.ک: همان، ص41-39</ref>. | محقق برای کتاب از چهار عنوان «عيون المسائل»، «عيون المجالس»، «مختصر عيون المجالس» و «رؤوس المسائل» نام برده است و در بررسیهای خود، عنوان نخست را ترجیح میدهد<ref>ر.ک: همان، ص41-39</ref>. |