پرش به محتوا

سوانح: تفاوت میان نسخه‌ها

۱ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۲ دسامبر ۲۰۲۴
جز
جایگزینی متن - ' .' به '.'
جز (جایگزینی متن - ' .' به '.')
 
خط ۳۶: خط ۳۶:
[[عین‌القضات همدانی، عبدالله بن محمد|عین‌القضات همدانی]] 21 ساله بود که احمد را دید. [[غزالی، احمد بن محمد|احمد غزالی]] فقط بیست روز در همدان بود؛ اما آن نهالی که در همان بیست‌روز در دل این مرید جوانش کاشت، تازه بعد از رفتنش بود که جوانه زد. [[عین‌القضات همدانی، عبدالله بن محمد|عین‌القضات]] که تا پیش از این تاریخ سرسپرده [[غزالی، محمد بن محمد|محمد غزالی]] بود؛ حتی در کتابی هم که سه سال بعد از دیدار با [[غزالی، احمد بن محمد|احمد]] نوشت، همچنان به محمد اقتدا می‌کند؛ اما در کتابی که سه ـ چهار سال بعد نوشت، از عقاید [[غزالی، محمد بن محمد|امام محمد غزالی]] فاصلۀ زیادی گرفت. «تمهیدات» محصول دوران بلوغ و پختگی قاضی و نتیجۀ چند سال سیروسلوک او در عوالم عرفانی بود و پیداست که حشرونشر او با [[غزالی، احمد بن محمد|احمد]] تا چه اندازه در این تحول فکری تعیین‌کننده بوده است.
[[عین‌القضات همدانی، عبدالله بن محمد|عین‌القضات همدانی]] 21 ساله بود که احمد را دید. [[غزالی، احمد بن محمد|احمد غزالی]] فقط بیست روز در همدان بود؛ اما آن نهالی که در همان بیست‌روز در دل این مرید جوانش کاشت، تازه بعد از رفتنش بود که جوانه زد. [[عین‌القضات همدانی، عبدالله بن محمد|عین‌القضات]] که تا پیش از این تاریخ سرسپرده [[غزالی، محمد بن محمد|محمد غزالی]] بود؛ حتی در کتابی هم که سه سال بعد از دیدار با [[غزالی، احمد بن محمد|احمد]] نوشت، همچنان به محمد اقتدا می‌کند؛ اما در کتابی که سه ـ چهار سال بعد نوشت، از عقاید [[غزالی، محمد بن محمد|امام محمد غزالی]] فاصلۀ زیادی گرفت. «تمهیدات» محصول دوران بلوغ و پختگی قاضی و نتیجۀ چند سال سیروسلوک او در عوالم عرفانی بود و پیداست که حشرونشر او با [[غزالی، احمد بن محمد|احمد]] تا چه اندازه در این تحول فکری تعیین‌کننده بوده است.


رسالۀ «سوانح» [[غزالی، احمد بن محمد|غزالی]] یک رسالۀ مستقل دربارۀ عشق است و کهن‌ترین رسالۀ برجای‌مانده با موضوع عشق به زبان فارسی، به موجزترین و فشرده‌ترین وجه ممکن نوشته شده و بدون به‌کاربردن تعبیرات عالمانه و استدلال‌های فلسفی پیچیده، و روایت منسجمی که از مراحل و منازل مختلف سلوک به دست داده است، این اثر را به یک داستان بلند تبدیل کرده است. قهرمان این داستان همان شاگرد نوآموزی است که در ابتدای رساله می‌گوید گاهی خَزَفی یا مهرۀ بی‌ارزشی به دست ناشناس او می‌افتد و گاهی دُرّ ثمینی یا گوهری که دست هیچ استادی به آن نرسیده است و این همان عاشق سرگشته‌ای است که قدم به قدم ما را به دنبال خودش می‌کشد تا به وصال می‌رسد. اما این داستان برخلاف داستان‌های عاشقانۀ دیگر، با رسیدن عاشق به معشوق به پایان نمی‌رسد، بلکه به فنای عاشق و یکی‌شدن او با معشوق منجر می‌شود و به جایی می‌رسد که دیگر عیچ عاشق و معشوقی در کار نیست. آنچه در پایان رساله به آن می‌رسیم چیزی نیست جز سلطنت «عشق» و به گفتۀ راوی «جبری است که در او هیچ کسب و اراده نیست ... اختیار از او و از ولایت او معزول است و مرغ اختیار در ولایت او نپرد».
رسالۀ «سوانح» [[غزالی، احمد بن محمد|غزالی]] یک رسالۀ مستقل دربارۀ عشق است و کهن‌ترین رسالۀ برجای‌مانده با موضوع عشق به زبان فارسی، به موجزترین و فشرده‌ترین وجه ممکن نوشته شده و بدون به‌کاربردن تعبیرات عالمانه و استدلال‌های فلسفی پیچیده، و روایت منسجمی که از مراحل و منازل مختلف سلوک به دست داده است، این اثر را به یک داستان بلند تبدیل کرده است. قهرمان این داستان همان شاگرد نوآموزی است که در ابتدای رساله می‌گوید گاهی خَزَفی یا مهرۀ بی‌ارزشی به دست ناشناس او می‌افتد و گاهی دُرّ ثمینی یا گوهری که دست هیچ استادی به آن نرسیده است و این همان عاشق سرگشته‌ای است که قدم به قدم ما را به دنبال خودش می‌کشد تا به وصال می‌رسد. اما این داستان برخلاف داستان‌های عاشقانۀ دیگر، با رسیدن عاشق به معشوق به پایان نمی‌رسد، بلکه به فنای عاشق و یکی‌شدن او با معشوق منجر می‌شود و به جایی می‌رسد که دیگر عیچ عاشق و معشوقی در کار نیست. آنچه در پایان رساله به آن می‌رسیم چیزی نیست جز سلطنت «عشق» و به گفتۀ راوی «جبری است که در او هیچ کسب و اراده نیست... اختیار از او و از ولایت او معزول است و مرغ اختیار در ولایت او نپرد».


این ویرایش از متن «سوانح» بر اساس تصحیح هلموت ریتر و روایت‌های مختلف همۀ نسخه‌هایی است که در اختیار او و همۀ مصححین بعد از او بوده است و به سیاق همۀ ویرایش‌های مجموعۀ «بازخوانی متون» تلاش شده است تا از طریق همۀ روایت‌ها با زدودن همۀ آثار دست‌کاری‌ها و دخالت‌های کاتبان و مصححان به روایتی هرچه نزدیک‌تر به اصل خود متن دست پیدا شود. مجموعه‌ای از نامه‌های [[عین‌القضات همدانی، عبدالله بن محمد|عین‌القضات همدانی]] هم که در ترکیب و ترتیبی که ارائه شده است به منزلۀ تفسیر و تکمله‌ای بر رسالۀ «سوانح» قلمداد می‌شود، به پیوست متن اصلی نقل شده است تا تصویر هرچه روشن‌تر و گویاتری از ادامۀ راهی که آن برادر رفته‌اند به دست داده شود. ویرایش از نامه‌های [[عین‌القضات همدانی، عبدالله بن محمد|عین‌القضات]] هم با درنظرگرفتن همۀ اختلاف نسخه‌ها و به قصد رسیدن به روایتی هرچه نزدیک‌تر به متن اصلی صورت گرفته است.<ref> [https://literaturelib.com/books/7146 ر.ک: کتابخانه تخصصی ادبیات] </ref>
این ویرایش از متن «سوانح» بر اساس تصحیح هلموت ریتر و روایت‌های مختلف همۀ نسخه‌هایی است که در اختیار او و همۀ مصححین بعد از او بوده است و به سیاق همۀ ویرایش‌های مجموعۀ «بازخوانی متون» تلاش شده است تا از طریق همۀ روایت‌ها با زدودن همۀ آثار دست‌کاری‌ها و دخالت‌های کاتبان و مصححان به روایتی هرچه نزدیک‌تر به اصل خود متن دست پیدا شود. مجموعه‌ای از نامه‌های [[عین‌القضات همدانی، عبدالله بن محمد|عین‌القضات همدانی]] هم که در ترکیب و ترتیبی که ارائه شده است به منزلۀ تفسیر و تکمله‌ای بر رسالۀ «سوانح» قلمداد می‌شود، به پیوست متن اصلی نقل شده است تا تصویر هرچه روشن‌تر و گویاتری از ادامۀ راهی که آن برادر رفته‌اند به دست داده شود. ویرایش از نامه‌های [[عین‌القضات همدانی، عبدالله بن محمد|عین‌القضات]] هم با درنظرگرفتن همۀ اختلاف نسخه‌ها و به قصد رسیدن به روایتی هرچه نزدیک‌تر به متن اصلی صورت گرفته است.<ref> [https://literaturelib.com/books/7146 ر.ک: کتابخانه تخصصی ادبیات] </ref>