۱۱۲٬۴۹۴
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' .' به '.') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
چرا عارفان مسلمان هیچگاه در مکاشفاتشان مسیح را با تاجی از خار بر سر و زخمِ صلیب بر دست و پا نمیبینند؟ چگونه است که عارفان مسیحی هیچگاه سخن از نور محمدی نمیگویند؟ آیا تجربۀ فناء فی الله صوفیان همان تجربۀ نیروانای راهبان بودایی است؟ آیا همۀ عارفان نهایتا از یک حقیقت، اما به زبانهای گونان، سخن میگویند؟ استیون کتز در دو مقالۀ جریانساز، بحثبرانگیز و دامنهدارش تلاش میکند با تحلیل ساختار سنتهای عرفانی شرق و غرب به این پرسشهای مهم و بنیادین پاسخ دهد. از نظر وی تجربههای عرفانی، همچون سایر تجارب ادراکی بشر، به شدت متأثر از زمینههای زیستی عارفان هستند، از نظر معرفتشناختی نیز هیچ راهی برای زدودنِ اثر این زمینهها در شکلگیری تجارب عرفانی نیست. | چرا عارفان مسلمان هیچگاه در مکاشفاتشان مسیح را با تاجی از خار بر سر و زخمِ صلیب بر دست و پا نمیبینند؟ چگونه است که عارفان مسیحی هیچگاه سخن از نور محمدی نمیگویند؟ آیا تجربۀ فناء فی الله صوفیان همان تجربۀ نیروانای راهبان بودایی است؟ آیا همۀ عارفان نهایتا از یک حقیقت، اما به زبانهای گونان، سخن میگویند؟ استیون کتز در دو مقالۀ جریانساز، بحثبرانگیز و دامنهدارش تلاش میکند با تحلیل ساختار سنتهای عرفانی شرق و غرب به این پرسشهای مهم و بنیادین پاسخ دهد. از نظر وی تجربههای عرفانی، همچون سایر تجارب ادراکی بشر، به شدت متأثر از زمینههای زیستی عارفان هستند، از نظر معرفتشناختی نیز هیچ راهی برای زدودنِ اثر این زمینهها در شکلگیری تجارب عرفانی نیست. | ||
برساختگرایان تأکید میکنند که شرایط و قیود پیشین، تجربه را به انحای مختلفی تحت تأثیر قرار میدهند. برای مثال عملکردهای کلی انسان، ادارک و از جمله ادراکات عرفانی را به شکل خاصی ممکن میسازند؛ مثلاً لحظهای بودن تجربۀ عرفانی، جریان یافتن عملیات خاص ذهنی مثل تلفیق و بازشناسی، پیوندزدن تجارب به یکدیگر و .... . این جنبۀ منطقی ـ مفهومی مربوط به پژوهشهای اساسیتر فیلسوفان ذهن و معرفتشناسان است. این محدودیتهای اساسی ذهنی، هم تعیین میکنند چه نوع تجربهای برای انسان ممکن است و هم به تبع آن، نوع تجارب ناممکن برای انسان از دایرۀ تجارب عرفانی خارج میکنند. کتز تصریح میکند که تجربۀ عرفانی، با واسطۀ سنخ وجودی بشری ما حاصل میشود. لحظهای و گذرابودن تجربۀ عرفانی، مدخلیت فرایندهای ذهنی همچون حافظه، انتظارات، زبان و انباشت تجارب و مفاهیم قبلی در ساخته شدن تجربۀ عرفانی مؤید این ادعا تلقی میشود. | برساختگرایان تأکید میکنند که شرایط و قیود پیشین، تجربه را به انحای مختلفی تحت تأثیر قرار میدهند. برای مثال عملکردهای کلی انسان، ادارک و از جمله ادراکات عرفانی را به شکل خاصی ممکن میسازند؛ مثلاً لحظهای بودن تجربۀ عرفانی، جریان یافتن عملیات خاص ذهنی مثل تلفیق و بازشناسی، پیوندزدن تجارب به یکدیگر و..... این جنبۀ منطقی ـ مفهومی مربوط به پژوهشهای اساسیتر فیلسوفان ذهن و معرفتشناسان است. این محدودیتهای اساسی ذهنی، هم تعیین میکنند چه نوع تجربهای برای انسان ممکن است و هم به تبع آن، نوع تجارب ناممکن برای انسان از دایرۀ تجارب عرفانی خارج میکنند. کتز تصریح میکند که تجربۀ عرفانی، با واسطۀ سنخ وجودی بشری ما حاصل میشود. لحظهای و گذرابودن تجربۀ عرفانی، مدخلیت فرایندهای ذهنی همچون حافظه، انتظارات، زبان و انباشت تجارب و مفاهیم قبلی در ساخته شدن تجربۀ عرفانی مؤید این ادعا تلقی میشود. | ||
اما فراتر از این فرایندهای بنیادین شناختی، آنچه برساختگرایانی همچون کتز را دلمشغول میکند، همانا بررسی تأثیر چارچوبها و مجموعههای مفهومی فرهنگی ـ اجتماعی خاصی است که عارف در طول تعلیم عرفانی ـ دینی خویش پذیرفته است. این چارچوبها خود حاوی عناصر گوناگونی هستند و شکل تجربۀ نهایی را نیز به دو معنای مهم مقید و محدود میکنند: اول اینکه مشخص میکنند چه چیزی قابل تجربه نیست و آن را از دایرۀ طلب و آگاهی عارف خارج میکنند؛ دوم اینکه مشخص میکنند چرا عارف پا در مسیر طلب عرفانی میگذارد. از همینرو کتز میگوید تجربۀ نهایی عرفانی در هر سنتی مقید است به «انتظار عارف» از آنچه تجربه خواهد کرد. | اما فراتر از این فرایندهای بنیادین شناختی، آنچه برساختگرایانی همچون کتز را دلمشغول میکند، همانا بررسی تأثیر چارچوبها و مجموعههای مفهومی فرهنگی ـ اجتماعی خاصی است که عارف در طول تعلیم عرفانی ـ دینی خویش پذیرفته است. این چارچوبها خود حاوی عناصر گوناگونی هستند و شکل تجربۀ نهایی را نیز به دو معنای مهم مقید و محدود میکنند: اول اینکه مشخص میکنند چه چیزی قابل تجربه نیست و آن را از دایرۀ طلب و آگاهی عارف خارج میکنند؛ دوم اینکه مشخص میکنند چرا عارف پا در مسیر طلب عرفانی میگذارد. از همینرو کتز میگوید تجربۀ نهایی عرفانی در هر سنتی مقید است به «انتظار عارف» از آنچه تجربه خواهد کرد. |