۱۴۷٬۱۸۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'کاشفی، حسین' به 'کاشفی، حسین بن علی') |
||
| خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
اهل نظر اغلب [[مثنوی معنوی|مثنوی]] را به دلیل عظمت، گستردگی و ژرفا به دریا تشبیه کردهاند که البته تشبیهی است درست و قابل درک، اما از نگاهی دیگر میتوان این اثر عظیم را به جنگلی بسیار پهناور و بیکرانه نیز مانند کرد که در سراسر اقلیمها دامن گسترده است؛ جنگلی که در هر نقطۀ آن که فرود آییم، همانطور که [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]] خود اشاره کرده است، با گلها و گیاهان و میوهها و نباتاتی تازهتر و متفاوتتر از نقاط دیگر روبرو میشویم. | اهل نظر اغلب [[مثنوی معنوی|مثنوی]] را به دلیل عظمت، گستردگی و ژرفا به دریا تشبیه کردهاند که البته تشبیهی است درست و قابل درک، اما از نگاهی دیگر میتوان این اثر عظیم را به جنگلی بسیار پهناور و بیکرانه نیز مانند کرد که در سراسر اقلیمها دامن گسترده است؛ جنگلی که در هر نقطۀ آن که فرود آییم، همانطور که [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]] خود اشاره کرده است، با گلها و گیاهان و میوهها و نباتاتی تازهتر و متفاوتتر از نقاط دیگر روبرو میشویم. | ||
ورود به [[مثنوی معنوی|دیوان مثنوی]] ـ چه به دریا تشبیه شود یا جنگل ـ آسان نیست؛ چه رسد به اینکه کسی بخواهد به عمق آن نیز وارد شود و از مائدههای معنوی آن برخوردار گردد. در واقع این اثر شگفت، چنان توبرتو و درهمتنیده روایت شده که هنگام خواندن حتی یک داستان آن، رشتۀ کلام از دست میرود و خواننده ـ بهویژه اگر مبتدی باشد و فقط بخواهد ماجرای داستان را دنبال کند ـ چهبسا خواندن را نیمه رها سازد و دیوان را به حال خود بگذارد. گذشته از این، کلام [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]]، کلامی عالمانه و دارای غوامض و پیچیدگیهای بسیار لغوی و معنایی است و گاه با خواندن صحیح پارهای از ابیات آن بهسادگی ممکن نیست و نیاز به معلم و راهنما دارد. از همینرو از گذشته تا امروز، کسانی در پی منتخب کردن و گزیدهساختن مثنوی برآمده و در این زمینه آثاری پرداختهاند که از گذشتگان باید به «[[لب لباب مثنوی]]» اثر [[کاشفی، حسین|ملاحسین واعظ کاشفی]] اشاره کرد و از معاصران به «آفتاب معنوی» اثر دکتر [[نادر وزینپور]]. | ورود به [[مثنوی معنوی|دیوان مثنوی]] ـ چه به دریا تشبیه شود یا جنگل ـ آسان نیست؛ چه رسد به اینکه کسی بخواهد به عمق آن نیز وارد شود و از مائدههای معنوی آن برخوردار گردد. در واقع این اثر شگفت، چنان توبرتو و درهمتنیده روایت شده که هنگام خواندن حتی یک داستان آن، رشتۀ کلام از دست میرود و خواننده ـ بهویژه اگر مبتدی باشد و فقط بخواهد ماجرای داستان را دنبال کند ـ چهبسا خواندن را نیمه رها سازد و دیوان را به حال خود بگذارد. گذشته از این، کلام [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]]، کلامی عالمانه و دارای غوامض و پیچیدگیهای بسیار لغوی و معنایی است و گاه با خواندن صحیح پارهای از ابیات آن بهسادگی ممکن نیست و نیاز به معلم و راهنما دارد. از همینرو از گذشته تا امروز، کسانی در پی منتخب کردن و گزیدهساختن مثنوی برآمده و در این زمینه آثاری پرداختهاند که از گذشتگان باید به «[[لب لباب مثنوی]]» اثر [[کاشفی، حسین بن علی|ملاحسین واعظ کاشفی]] اشاره کرد و از معاصران به «آفتاب معنوی» اثر دکتر [[نادر وزینپور]]. | ||
این کتاب را نیز میتوان از سلسلۀ گزیدههای مثنوی دانست؛ با این تفاوت که به سبک و سیاق خاص خود که بسی متفاوتتر از دو اثر پیشگفته است، فراهم آمده است. این کتاب از تقطیع دیوان مثنوی به چهار قسمت و سپس گزینش پارههایی مناسب از هر قسمت تألیف شده است. [[مثنوی معنوی|دیوان مثنوی]] در نظر اول، مجموعهای از قصهها و تمثیلات است؛ به عبارت دیگر قصههای مثنوی ساختار کلی اثر را شکل میدهد؛ در حالی که اصل مثنوی را باید در ورای این ساختار جست که همانا معانی ژرف و عمیق نهفته در جایجای داستانهاست. همانگونه که مولوی خود اشاره میکند: | این کتاب را نیز میتوان از سلسلۀ گزیدههای مثنوی دانست؛ با این تفاوت که به سبک و سیاق خاص خود که بسی متفاوتتر از دو اثر پیشگفته است، فراهم آمده است. این کتاب از تقطیع دیوان مثنوی به چهار قسمت و سپس گزینش پارههایی مناسب از هر قسمت تألیف شده است. [[مثنوی معنوی|دیوان مثنوی]] در نظر اول، مجموعهای از قصهها و تمثیلات است؛ به عبارت دیگر قصههای مثنوی ساختار کلی اثر را شکل میدهد؛ در حالی که اصل مثنوی را باید در ورای این ساختار جست که همانا معانی ژرف و عمیق نهفته در جایجای داستانهاست. همانگونه که مولوی خود اشاره میکند: | ||