۱۴۴٬۸۴۰
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''المبدأ و المعاد''' تألیف ابوعلی حسین بن عبدالله | '''المبدأ و المعاد''' تألیف [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابوعلی حسین بن عبدالله ابنسینا]]، با مقدمه و تصحیح [[هاشمی، سید حامد|سید حامد هاشمی]]، [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]] این کتاب را بر اساس مبانی فیلسوفان مشایی دربارۀ مبدأ و معاد نگاشته است. او در فصول متعددی از مقالۀ اول این کتاب دربارۀ تعریف و ویژگیهای واجبالوجود و ممکن الوجود، اثبات واجبالوجود از راه «حال وجود» و حرکت وضعی افلاک سخن میگوید؛ درحالیکه این مسائل مورد توجه فیلسوفان مشایی پیش از او نبوده است. | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
آثار فلسفی | آثار فلسفی [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]] هم از حیث مبانی و آرای فلسفی مشاء و هم از منظر جامعیت، نوآوری و بیان نظریات و استدلالهای دقیق و منحصربهفرد ارزشمند است و به همین سبب متفکران و پژوهشگران فلسفه در دورههای گوناگون، توجه ویژهای به این آثار داشتهاند که منجر به نگاشتن شروح و تعلیقات فراوان بر آنها و نیز تأثیرپذیری وافر ایشان در نظریات مطرحشده در این آثار شده است. از آثار ابنسینا کتاب «الشفا» جامعترین و مفصلترین اثر اوست و نیز کتاب «[[الإشارات و التنبيهات|الاشارات والتنبیهات]]» آخرین نوشتۀ مهم برجایمانده از اوست که سبب شده است دیگر کتابها و رسالههای [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]] در نزد فلاسفۀ بعد از او، تحتالشعاع این دو اثر واقع شوند. | ||
کتاب «المبدأ والمعاد» از جمله آثار | کتاب «المبدأ والمعاد» از جمله آثار [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]]<nowiki/>ست که شواهد فراوانی برای صحت انتساب آن به وی وجود دارد. او این کتاب را در گرگان نوشته و چون او در حدود سال 403 تا 404 قمری در گرگان زندگی میکرد، تاریخ تألیف این کتاب در این محدودۀ زمانی و پیش از نگارش آثاری چون «[[الشفاء]]»، «[[النجاة في المنطق و الإلهیات|النجاة]]» و «[[دانشنامۀ علایی]]» خواهد بود. | ||
ابنسینا در این کتاب برای ارائۀ نظام فلسفی خویش از آموزههای قرآن و سنت بهره جسته و سعی کرده است این آموزهها را با زبان فلسفی بیان کند. از دیگر منابع او در این کتاب، آثار فیلسوفان یونان و شارحان آنهاست. | [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابنسینا]] در این کتاب برای ارائۀ نظام فلسفی خویش از آموزههای قرآن و سنت بهره جسته و سعی کرده است این آموزهها را با زبان فلسفی بیان کند. از دیگر منابع او در این کتاب، آثار فیلسوفان یونان و شارحان آنهاست. | ||
او در این کتاب اولاً از میان علوم حکمی، تنها به طبیعیات و مابعدالطبیعه به عنوان دو علم بزرگ در علوم فلسفی نظر دارد؛ ثانیاً نمیخواهد بحث جامعی از مباحث و مسائل مطرحشده در این دو علم ارائه بدهد، بلکه به دنبال حاصل و ثمرۀ دو علم مذکور است. او ثمرۀ علم مابعدالطبیعه را بخشی میداند که «اثولوجیا» خوانده میشود و شامل شناخت مبدأ اول و نسبت موجودات بر اساس ترتیبشان به اوست و ثمرۀ علم طبیعیات را شناخت بقای نفس انسانی و معاد آن میداند. مهمترین هدف ابن سینا در این کتاب، شناخت دو چیز است که عبارتاند از: خدا و نفس ناطقه. اما او نمیخواهد این دو را به صورت جدا از هم بشناسد، بلکه به دنبال شناخت خدا و نفس ناطقهای است که در ارتباط و اتصال با هم هستند. «المبدأ والمعاد» با وجود ایجاز میتواند نمایندۀ آثار پیشین ابنسینا باشد و در تکمیل منظومۀ فکری او بسیار مؤثر واقع شود. | او در این کتاب اولاً از میان علوم حکمی، تنها به طبیعیات و مابعدالطبیعه به عنوان دو علم بزرگ در علوم فلسفی نظر دارد؛ ثانیاً نمیخواهد بحث جامعی از مباحث و مسائل مطرحشده در این دو علم ارائه بدهد، بلکه به دنبال حاصل و ثمرۀ دو علم مذکور است. او ثمرۀ علم مابعدالطبیعه را بخشی میداند که «اثولوجیا» خوانده میشود و شامل شناخت مبدأ اول و نسبت موجودات بر اساس ترتیبشان به اوست و ثمرۀ علم طبیعیات را شناخت بقای نفس انسانی و معاد آن میداند. مهمترین هدف ابن سینا در این کتاب، شناخت دو چیز است که عبارتاند از: خدا و نفس ناطقه. اما او نمیخواهد این دو را به صورت جدا از هم بشناسد، بلکه به دنبال شناخت خدا و نفس ناطقهای است که در ارتباط و اتصال با هم هستند. «المبدأ والمعاد» با وجود ایجاز میتواند نمایندۀ آثار پیشین ابنسینا باشد و در تکمیل منظومۀ فکری او بسیار مؤثر واقع شود. | ||
ابنسینا این کتاب را بر اساس مبانی فیلسوفان مشایی دربارۀ مبدأ و معاد نگاشته است. او در فصول متعددی از مقالۀ اول این کتاب دربارۀ تعریف و ویژگیهای واجبالوجود و ممکن الوجود، اثبات واجبالوجود از راه «حال وجود» و حرکت وضعی افلاک سخن میگوید؛ درحالیکه این مسائل مورد توجه فیلسوفان مشایی پیش از او نبوده است. | [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابنسینا]] این کتاب را بر اساس مبانی فیلسوفان مشایی دربارۀ مبدأ و معاد نگاشته است. او در فصول متعددی از مقالۀ اول این کتاب دربارۀ تعریف و ویژگیهای واجبالوجود و ممکن الوجود، اثبات واجبالوجود از راه «حال وجود» و حرکت وضعی افلاک سخن میگوید؛ درحالیکه این مسائل مورد توجه فیلسوفان مشایی پیش از او نبوده است. | ||
یکی از مسائل مهم مطرحشده در این کتاب، مسئلۀ اتحاد عاقل و معقول است. او در این کتاب برهانی را برای اثبات این مسئله اقامه میکند و آن را آشکارترین برهان در میان برهانهای موجود میشمارد. وحدت مفهومی صفات واجبالوجود از دیگر موضوعات مهمی است که ابنسینا در این کتاب مطرح میکند. حرکت در جوهر، اقدم حرکات، توجیهی برای مثل افلاطونی و ... از دیگر مسائل مهم مطرحشده در این کتاب هستند. | یکی از مسائل مهم مطرحشده در این کتاب، مسئلۀ اتحاد عاقل و معقول است. او در این کتاب برهانی را برای اثبات این مسئله اقامه میکند و آن را آشکارترین برهان در میان برهانهای موجود میشمارد. وحدت مفهومی صفات واجبالوجود از دیگر موضوعات مهمی است که ابنسینا در این کتاب مطرح میکند. حرکت در جوهر، اقدم حرکات، توجیهی برای مثل افلاطونی و ... از دیگر مسائل مهم مطرحشده در این کتاب هستند. | ||
| خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
این تصحیح بر اساس هفت نسخه انجام گرفته است که این هفت نسخه از میان نسخههای متعدد به دلیل قدمت و اهمیت انتخاب شدهاند.<ref> [https://literaturelib.com/books/13180 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | این تصحیح بر اساس هفت نسخه انجام گرفته است که این هفت نسخه از میان نسخههای متعدد به دلیل قدمت و اهمیت انتخاب شدهاند.<ref> [https://literaturelib.com/books/13180 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == | ||