۱۱۲٬۵۷۵
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURبا عینالقضات و آیین فرافرقهایJ1.jpg | عنوان =با عینالقضات و آیین فرافرقهای | عنوانهای دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = ثبوت، اکبر (نویسنده) |زبان | زبان = | کد کنگره =2ث9ع / 279 BP | موضوع =عين القضاه، عبد الله بن...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''با عینالقضات و آیین فرافرقهای''' تألیف اکبر | '''با عینالقضات و آیین فرافرقهای''' تألیف [[ثبوت، اکبر|اکبر ثبوت]]، در کتاب حاضر اندیشههای عینالقضات به عنوان «آیین فرافرقهای» معرفی شده و ضمن ارائۀ گزارشی فشرده از آن، به سخنان برخی از اندیشمندان همدل پس از او تا زمان حاضر اشاره شده است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
عینالقضات همدانی (492 ـ 525 ق) با وجود زندگی بسیار کوتاه و دشواریهایی که مانع از پیشرفتهای فکری و نوآوری در عرصۀ معرفت بود، از مرحلۀ قشرگرایی به عرفانگرایی و از آنجا به مرحلۀ خردگرایی رسید. برترین نمونههای حقیقتپژوهی و مقابله با تعصّبات دینی و دفاع از حقوق انسانها و صراحت و شجاعت در برابر زورمداران و تزویرپیشگان و خردستیزان را میتوان در آثار وی بهوضوح نشان داد. در کتاب حاضر اندیشههای عینالقضات به عنوان «آیین فرافرقهای» معرفی شده و ضمن ارائۀ گزارشی فشرده از آن، به سخنان برخی از اندیشمندان همدل پس از او تا زمان حاضر اشاره شده است. | [[عینالقضات همدانی، عبدالله بن محمد|عینالقضات همدانی]] (492 ـ 525 ق) با وجود زندگی بسیار کوتاه و دشواریهایی که مانع از پیشرفتهای فکری و نوآوری در عرصۀ معرفت بود، از مرحلۀ قشرگرایی به عرفانگرایی و از آنجا به مرحلۀ خردگرایی رسید. برترین نمونههای حقیقتپژوهی و مقابله با تعصّبات دینی و دفاع از حقوق انسانها و صراحت و شجاعت در برابر زورمداران و تزویرپیشگان و خردستیزان را میتوان در آثار وی بهوضوح نشان داد. در کتاب حاضر اندیشههای عینالقضات به عنوان «آیین فرافرقهای» معرفی شده و ضمن ارائۀ گزارشی فشرده از آن، به سخنان برخی از اندیشمندان همدل پس از او تا زمان حاضر اشاره شده است. | ||
عینالقضات در مکتوبی که ظاهراً برای یکی از جماعت حاکمان (شاید یک وزیر) نوشته، او را مانند شاگرد خود به باد سرزنش میگیرد و شیوۀ او در غصب اموال تودههای ستمدیده و ریختن آن به کیسۀ فرمانروایان بیدادگر را نکوهش میکند. در بخش نخست فصل اول، نمونههایی از برخورد عینالقضات با ارباب قدرت و کارگزاران آنان از خلال نامههای او بررسی شده است. بخش دوم این فصل به بررسی دیدگاه عینالقضات در برابر عالمنمایان و دینگرایان دارد؛ در این صحنه او میان دانش ظاهری که تنها یادگرفتن و برزبانراندن مشتی الفاظ است، با علم حقیقی که یقین قلبی به حقایق متعالی و انعکاس آن در عمل صالح است، جدایی مینهد؛ همچنین عالمنمایان عصر خود را محکوم میکند که از دانش راستین بیبهرهاند و هنرشان فقط زبانبازی و عرضۀ سخنان بیمعنی است که آن را دستاویز وصول به خواستههای حقیر دنیوی و منافع مادی گرفتهاند. | [[عینالقضات همدانی، عبدالله بن محمد|عینالقضات]] در مکتوبی که ظاهراً برای یکی از جماعت حاکمان (شاید یک وزیر) نوشته، او را مانند شاگرد خود به باد سرزنش میگیرد و شیوۀ او در غصب اموال تودههای ستمدیده و ریختن آن به کیسۀ فرمانروایان بیدادگر را نکوهش میکند. در بخش نخست فصل اول، نمونههایی از برخورد عینالقضات با ارباب قدرت و کارگزاران آنان از خلال نامههای او بررسی شده است. بخش دوم این فصل به بررسی دیدگاه عینالقضات در برابر عالمنمایان و دینگرایان دارد؛ در این صحنه او میان دانش ظاهری که تنها یادگرفتن و برزبانراندن مشتی الفاظ است، با علم حقیقی که یقین قلبی به حقایق متعالی و انعکاس آن در عمل صالح است، جدایی مینهد؛ همچنین عالمنمایان عصر خود را محکوم میکند که از دانش راستین بیبهرهاند و هنرشان فقط زبانبازی و عرضۀ سخنان بیمعنی است که آن را دستاویز وصول به خواستههای حقیر دنیوی و منافع مادی گرفتهاند. | ||
آنچه در گفتار اول کتاب از عینالقضات بررسی میشود، در میان برجستگیهای فراوان فکری و شخصیتی او نشان از تکثرگرایی و نگاه فرافرقهای اوست و به تعبیر دیگر پرهیز از تعصب و باور به آیینی برتر از دین ظاهرگرایان. برای آنکه اندیشهها و اقوال او در اینباره غریب ننماید، در گفتار دوم کتاب، آنچه برخی از عارفان دیگر در اینباره و از نگاه آنان به دو مقولۀ متضاد کفر و دین و مقولات مرتبط به این دو به دیدۀ تأمل نگریسته شده است؛ عارفانی چون شیخ بهایی، ابنفارض | آنچه در گفتار اول کتاب از عینالقضات بررسی میشود، در میان برجستگیهای فراوان فکری و شخصیتی او نشان از تکثرگرایی و نگاه فرافرقهای اوست و به تعبیر دیگر پرهیز از تعصب و باور به آیینی برتر از دین ظاهرگرایان. برای آنکه اندیشهها و اقوال او در اینباره غریب ننماید، در گفتار دوم کتاب، آنچه برخی از عارفان دیگر در اینباره و از نگاه آنان به دو مقولۀ متضاد کفر و دین و مقولات مرتبط به این دو به دیدۀ تأمل نگریسته شده است؛ عارفانی چون [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شیخ بهایی]]، [[ابن فارض، عمر بن علی|ابنفارض مصری]]، [[ابن عربی، محمد بن علی|محییالدین ابنعربی]]، [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]]، [[تلمسانی، سلیمان بن علی|عفیفالدین تملسانی]]، [[شبستری، محمود|شیخ محمود شبستری]]، [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالدین شیرازی]] و [[نوری، علی بن جمشید|ملاعلی نوری]]. | ||
گفتار آخر کتاب اختصاص به ذکر خیری از زندهیاد علی گلزاده غفوری دارد و برشهایی از کتاب «شناخت اسلام» او بررسی شده است. در پیوست کتاب نیز گفتارهایی دربارۀ وقف برای غیرمسلمانان از دیدگاه فقه بررسی شده است.<ref> [https://literaturelib.com/books/13154 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | گفتار آخر کتاب اختصاص به ذکر خیری از زندهیاد علی گلزاده غفوری دارد و برشهایی از کتاب «شناخت اسلام» او بررسی شده است. در پیوست کتاب نیز گفتارهایی دربارۀ وقف برای غیرمسلمانان از دیدگاه فقه بررسی شده است.<ref> [https://literaturelib.com/books/13154 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> |