۱۱۱٬۸۲۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''فضايح الصوفية''' تألیف محمدجعفر | '''فضايح الصوفية''' تألیف [[بهبهانی، محمدجعفر بن محمدعلی|محمدجعفر بهبهانی]]، نویسنده پس از بیان اصل مذهب صوفیه و ذکر بعضی از فروع مذهب آنها، به بیان عقاید بیستویک فرقه و نقد آنها میپردازد. این کتاب با تصحیح و تحقیق [[جدی، اکبر|اکبر جدی]] و [[مختاری خویی، رضا|رضا مختاری خویی]] به چاپ رسیده است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
محمدجعفر بن محمدعلی بهبهانی فرزند ارشد آیتالله محمدعلی بهبهانی در سال 1178 قمری در کربلا به دنیا آمد. او نزد پدرش و نیز نزد میرزای قمی به تحصیل پرداخت و در عراق نیز نزد | [[بهبهانی، محمدجعفر بن محمدعلی|محمدجعفر بن محمدعلی بهبهانی]] فرزند ارشد آیتالله محمدعلی بهبهانی در سال 1178 قمری در کربلا به دنیا آمد. او نزد پدرش و نیز نزد [[میرزای قمی، ابوالقاسم بن محمدحسن|میرزای قمی]] به تحصیل پرداخت و در عراق نیز نزد [[طباطبایی کربلایی، علی بن محمدعلی|سید علی طباطبایی]] و [[کاشفالغطاء، جعفر بن خضر|شیخ جعفر کبیر]] تحصیل کرد. وی پس از مرگ پدرش، عهدهدار شئون دینی و اجتماعی در کرمانشاه شد. ترجمهنویسانی مانند [[قمی، عباس|محدث قمی]]، [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|آقابزرگ تهرانی]] و ... بر دو نکته دربارۀ او اتفاق و اجماع دارند: یکی حسن معاشرت و اخلاق پسندیده و دیگری احاطۀ او به علوم متداول عصر بهویژه فقاهت و دقت نظر در مسائل فقهی که این مسئله از کثرت تألیفات ایشان نیز بهخوبی استفاده میشود. | ||
با وجود اینکه کتابخانۀ این عالم بزرگ نزدیک صدسال بعد از وفاتش در سال 1352 قمری طعمۀ حریق شد و بهیقین آثاری از ایشان نیز به شهادت کتابهای نیمهسوختۀ موجود نابود گردید، ولی باز هم بیش از سی اثر از ایشان به این شرح برجای مانده است: الانسان الکامل فی الاخلاق، انیس الطلاب، انیس العوام، تحفة الابرار، التحفة الجعفریه، التذکره فی شرح التبصره، حاشیه بر وافیة الاصول، حاشیه شرح باب حادی عشر، رساله ارث، شرح مختصر النافع، العطایا والمروان و ... . | با وجود اینکه کتابخانۀ این عالم بزرگ نزدیک صدسال بعد از وفاتش در سال 1352 قمری طعمۀ حریق شد و بهیقین آثاری از ایشان نیز به شهادت کتابهای نیمهسوختۀ موجود نابود گردید، ولی باز هم بیش از سی اثر از ایشان به این شرح برجای مانده است: الانسان الکامل فی الاخلاق، انیس الطلاب، انیس العوام، تحفة الابرار، التحفة الجعفریه، التذکره فی شرح التبصره، حاشیه بر وافیة الاصول، حاشیه شرح باب حادی عشر، رساله ارث، شرح مختصر النافع، العطایا والمروان و ... . | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
نویسنده در مقدمه درباره کتاب مینویسد: «اما بعد: این چند کلمه در بیان احوال خسرانمآل طوایف صوفیه و عقاید فاسده ایشان قلمی میگردد تا برادران دینی از آن منتفع گردند». | نویسنده در مقدمه درباره کتاب مینویسد: «اما بعد: این چند کلمه در بیان احوال خسرانمآل طوایف صوفیه و عقاید فاسده ایشان قلمی میگردد تا برادران دینی از آن منتفع گردند». | ||
وی دربارۀ پیدایش تصوف و استناد این جریان به اهل سنت و مخترع تصوف یعنی ابوهاشم کوفی و نامهای گوناگون صوفیه (متصوّفه، متصلّفه، مبتدعه، زراقیه، غلات، غالیه و حلاجیه) مطالب فراوانی بیان میکند. روایات و احادیث پیامبر اکرم و ائمه اطهار پیرامون تصوف نیز در این مقدمه بیان شده است؛ از جمله روایتی که امام رضا(ع) به سند صحیح از بزنطی فرمود: «کسی که مذکور شود نزد او صوفیان و انکار نکند ایشان را به زبان یا دل، پس نیست از ما، و کسی که انکار کند ایشان را، پس گویا جهاد کرده است با کفار در پیشروی حضرت رسول(ص)». | وی دربارۀ پیدایش تصوف و استناد این جریان به اهل سنت و مخترع تصوف یعنی [[ابوهاشم کوفی]] و نامهای گوناگون صوفیه (متصوّفه، متصلّفه، مبتدعه، زراقیه، غلات، غالیه و حلاجیه) مطالب فراوانی بیان میکند. روایات و احادیث پیامبر اکرم و ائمه اطهار پیرامون تصوف نیز در این مقدمه بیان شده است؛ از جمله روایتی که [[امام رضا علیهالسلام|امام رضا(ع)]] به سند صحیح از بزنطی فرمود: «کسی که مذکور شود نزد او صوفیان و انکار نکند ایشان را به زبان یا دل، پس نیست از ما، و کسی که انکار کند ایشان را، پس گویا جهاد کرده است با کفار در پیشروی حضرت رسول(ص)». | ||
وی دربارۀ اصول فرقههای تصوف مینویسد: مذاهب صوفیه بسیار است؛ بعضی گفتهاند از آن جمله چهار مذهب یکی مذهب حلولیّه است، دویم: مدهب اتحادیّه، سیم: مذهب واصلیه، چهارم: مذهب عشّاقیّه و بعضی اصول را شش گرفته اند به اضافۀ تلقینیّه و رزّاقیه و بعضی هفت گفتهاند: به اضافۀ وحدتیّه و بعضی گفتهاند که اصل دو بود، پس جمعی ازمتأخرین صوفیه، مذهب دیگر اختراع نمودهاند و آن قایلبودن به وحدت وجوداست. | وی دربارۀ اصول فرقههای تصوف مینویسد: مذاهب صوفیه بسیار است؛ بعضی گفتهاند از آن جمله چهار مذهب یکی مذهب حلولیّه است، دویم: مدهب اتحادیّه، سیم: مذهب واصلیه، چهارم: مذهب عشّاقیّه و بعضی اصول را شش گرفته اند به اضافۀ تلقینیّه و رزّاقیه و بعضی هفت گفتهاند: به اضافۀ وحدتیّه و بعضی گفتهاند که اصل دو بود، پس جمعی ازمتأخرین صوفیه، مذهب دیگر اختراع نمودهاند و آن قایلبودن به وحدت وجوداست. | ||
نویسنده پس از بیان اصل مذهب صوفیه و ذکر بعضی از فروع مذهب آنها، به بیان عقاید بیستویک فرقه و نقد آنها میپردازد. این فرقهها عبارتاند از: وحدتیه، واصلیه، حبیبیه، ولائیه، مشارکیه، شمراخیه، مباحیه، ملامتیه، حالیه، حوریه، واقفیه، تسلیمیه، تلقینیه، کاملیه، الهامیه، نوریه، باطنیه، جوریه، عشاقیه، جمهوریه، زراقیه. مذمت گرایش به عقاید صوفیه، استشهاد به برخی از سخنان صوفیه، اخبار وارده در مذمت حسن | نویسنده پس از بیان اصل مذهب صوفیه و ذکر بعضی از فروع مذهب آنها، به بیان عقاید بیستویک فرقه و نقد آنها میپردازد. این فرقهها عبارتاند از: وحدتیه، واصلیه، حبیبیه، ولائیه، مشارکیه، شمراخیه، مباحیه، ملامتیه، حالیه، حوریه، واقفیه، تسلیمیه، تلقینیه، کاملیه، الهامیه، نوریه، باطنیه، جوریه، عشاقیه، جمهوریه، زراقیه. مذمت گرایش به عقاید صوفیه، استشهاد به برخی از سخنان صوفیه، اخبار وارده در مذمت [[بصری، حسن|حسن بصری]]، حلاج از دیدگاه حدیث، عشق از دیدگاه صوفیه و فلاسفه، ساختگیبودن حدیث "من عشق...."، گفتار دانشمندان دربارۀ صوفیه، حرمت شرب خمر و زنا و لواط و غنا و موسیقی، عقاید باطلۀ صوفیه، نشانههای شیعیان [[امام علی علیهالسلام|علی(ع)]]، مبارزۀ علما با صوفیه، فضیلت دانش و دانشمند، لزوم متابعت علما، ذم مصاحبت اهل بدعت، وظایف علما و فرومانروایان سوء، سپاس از فرمانروایان دادگر، کیستی اولوالامر، نشانههای پایداری نعمت، دلهای فرمانروایان، مسئولیت فرمانروایان از دیگرمباحثی است که نویسنده به آنها پرداخته است. | ||
<ref> [https://literaturelib.com/books/13140 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | <ref> [https://literaturelib.com/books/13140 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == | ||
<references /> | <references /> |