۱۴۶٬۵۰۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' (ص)' به '(ص)') |
||
| خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''معنویت محمد(ص) در عرفان اسلامی''' تألیف [[کمپانی زارع، مهدی|مهدی کمپانی زارع]]، این کتاب به برخی از ابعاد معنویت پیامبر (ص) توجه دارد و میکوشد آن را از منظر پیروان و فرزندان معنوی وی یعنی عارفان و اهل معرفت مورد بررسی قرار دهد. | '''معنویت محمد(ص) در عرفان اسلامی''' تألیف [[کمپانی زارع، مهدی|مهدی کمپانی زارع]]، این کتاب به برخی از ابعاد معنویت پیامبر(ص) توجه دارد و میکوشد آن را از منظر پیروان و فرزندان معنوی وی یعنی عارفان و اهل معرفت مورد بررسی قرار دهد. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
| خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
کسانی که در حوزۀ معنویت کار کردهاند، گفتهاند محورهای مشترک همۀ معنویتها پنج چیز است و این در تعالیم انبیا حضور کامل دارد: معنویت با رویکردی کاملاً یکپارچه به زندگی (کلنگری) پیوند دارد؛ متضمن کاوش دربارۀ امر مقدس است؛ اساس گرایش به معناداری را شکل میدهد؛ بر درکی از هویت انسان، هدف و کامیاب شدن او اشاره دارد؛ ناظر بر گرایش به ارزشهای غایی است و جستجوی آگاهانۀ شیوۀ زندگی مبتنی بر اصول اخلاقی به جای شیوۀ صرفاً عملگرایانه را دربر میگیرد. | کسانی که در حوزۀ معنویت کار کردهاند، گفتهاند محورهای مشترک همۀ معنویتها پنج چیز است و این در تعالیم انبیا حضور کامل دارد: معنویت با رویکردی کاملاً یکپارچه به زندگی (کلنگری) پیوند دارد؛ متضمن کاوش دربارۀ امر مقدس است؛ اساس گرایش به معناداری را شکل میدهد؛ بر درکی از هویت انسان، هدف و کامیاب شدن او اشاره دارد؛ ناظر بر گرایش به ارزشهای غایی است و جستجوی آگاهانۀ شیوۀ زندگی مبتنی بر اصول اخلاقی به جای شیوۀ صرفاً عملگرایانه را دربر میگیرد. | ||
این کتاب به برخی از ابعاد معنویت پیامبر (ص) توجه دارد و میکوشد آن را از منظر پیروان و فرزندان معنوی وی یعنی عارفان و اهل معرفت مورد بررسی قرار دهد. عارفان بیش از همه متوجه این مطلب بودند که اصیلترین میراث پیامبر و دیگر پیامبران و نیز ماندگارترین آوردههای ایشان، همان معنویتشان است. از اینرو میکوشیدند این میراث را با تمرکز و جدیت بیشتری برای دیگران معرفی کنند. همۀ فصول این کتاب بیانگر این مطلب است که پیامبر (ص) در ارتباطی معنوی با خدا و خلق همواره در رفتوآمد به زمین و آسمان است و این کار بزرگ با مرگ وی پایان نمیپذیرد و میراث او همواره ماناست و میتوان در هر موقعیتی از آن بهرهمند شد. | این کتاب به برخی از ابعاد معنویت پیامبر(ص) توجه دارد و میکوشد آن را از منظر پیروان و فرزندان معنوی وی یعنی عارفان و اهل معرفت مورد بررسی قرار دهد. عارفان بیش از همه متوجه این مطلب بودند که اصیلترین میراث پیامبر و دیگر پیامبران و نیز ماندگارترین آوردههای ایشان، همان معنویتشان است. از اینرو میکوشیدند این میراث را با تمرکز و جدیت بیشتری برای دیگران معرفی کنند. همۀ فصول این کتاب بیانگر این مطلب است که پیامبر(ص) در ارتباطی معنوی با خدا و خلق همواره در رفتوآمد به زمین و آسمان است و این کار بزرگ با مرگ وی پایان نمیپذیرد و میراث او همواره ماناست و میتوان در هر موقعیتی از آن بهرهمند شد. | ||
هر تصویری از حضرت محمد (ص) در قرآن دو رو دارد؛ تصویری رو به خدا و عالم غیب و تصویری رو به خلق و عالم شهادت؛ در فصل نخست کوشیده شده هر دو تصویر به اجمال از دیدگاه متون عرفانی بررسی شود. | هر تصویری از حضرت محمد(ص) در قرآن دو رو دارد؛ تصویری رو به خدا و عالم غیب و تصویری رو به خلق و عالم شهادت؛ در فصل نخست کوشیده شده هر دو تصویر به اجمال از دیدگاه متون عرفانی بررسی شود. | ||
جایگاه حضرت محمد (ص) در نظام هستی از نظر عارفان در فصل دوم بررسی شده است. در روایتی از پیامبر نقل شده که من پیامبر بودم، در حالی که آدم (ع) میان آب و گل بود؛ یعنی خلقتش به پایان نرسیده بود. بسیاری از عرفا این روایت را نقل کرده و دلالت آن را مرتبط با جان و وجود معنوی پیامبر دانستهاند. به باور ایشان جان حضرت محمد (ص) بیش از همۀ انسانها نزد خداوند موجود بوده است. روزبهان بقلی ذیل آیۀ «و أنا اول المسلمین» همین روایت را نقل کرده و میگوید این روایت اشاره به تقدم روح و گوهر محمد (ص) بر هستی و اهل آن دارد. | جایگاه حضرت محمد(ص) در نظام هستی از نظر عارفان در فصل دوم بررسی شده است. در روایتی از پیامبر نقل شده که من پیامبر بودم، در حالی که آدم (ع) میان آب و گل بود؛ یعنی خلقتش به پایان نرسیده بود. بسیاری از عرفا این روایت را نقل کرده و دلالت آن را مرتبط با جان و وجود معنوی پیامبر دانستهاند. به باور ایشان جان حضرت محمد(ص) بیش از همۀ انسانها نزد خداوند موجود بوده است. روزبهان بقلی ذیل آیۀ «و أنا اول المسلمین» همین روایت را نقل کرده و میگوید این روایت اشاره به تقدم روح و گوهر محمد(ص) بر هستی و اهل آن دارد. | ||
یکی از واژگان کلیدی و محوری در اندیشۀ اسلامی که ارتباط مستکمی با وجود رسول خدا (ص) دارد، وحی است. او فصل تمایزبخش خود با دیگر انسانها را تنها در همین وحی میدانست. مسائل مربوط به وحی از قبیل واژهشناسی، مفهومشناسی آن در ذهنیت عرب، ضرورت وحی، الهام و وحی، ویژگیهای اقسام وحی نبوی و .... در فصل سوم مورد بررسی قرار گرفته است. | یکی از واژگان کلیدی و محوری در اندیشۀ اسلامی که ارتباط مستکمی با وجود رسول خدا(ص) دارد، وحی است. او فصل تمایزبخش خود با دیگر انسانها را تنها در همین وحی میدانست. مسائل مربوط به وحی از قبیل واژهشناسی، مفهومشناسی آن در ذهنیت عرب، ضرورت وحی، الهام و وحی، ویژگیهای اقسام وحی نبوی و .... در فصل سوم مورد بررسی قرار گرفته است. | ||
نقطهای که دین و عرفان در آن به گونۀ تام و تمامی به یکدیگر میرسند، باور به امکان معراج برای انسان است. علت و حکمت معراج، معراج محمد (ص) و دیگر پیامبران، ادلۀ معراج، معنای روحانی بودن معراج و ... از مباحثی است که در فصل چهارم بدان پرداخته شده است. | نقطهای که دین و عرفان در آن به گونۀ تام و تمامی به یکدیگر میرسند، باور به امکان معراج برای انسان است. علت و حکمت معراج، معراج محمد(ص) و دیگر پیامبران، ادلۀ معراج، معنای روحانی بودن معراج و ... از مباحثی است که در فصل چهارم بدان پرداخته شده است. | ||
[[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] میگوید پیامبران نایبان و خلفای حق متعالاند و چون امکان تجسم و تجسد خداوند وجود ندارد، آنان عظمت ذات و اسماء و صفات و افعال الهی را نمایندگی میکنند. این نیابت صرف انتقال پیام از طریق گفتار نیست و اعم از پیام گفترای و پیام کرداری است. اخلاق حضرت محمد (ص) اخلاق الهی است؛ زیرا خودش فرمود پروردگارم مرا به بهترین صورت ادب و تربیت کرد. دربارۀ اخلاق پیامبر و چیستی اخلاق و مباحث مربوط به آن در فصل پنجم بحث و بررسی صورت گرفته است. | [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] میگوید پیامبران نایبان و خلفای حق متعالاند و چون امکان تجسم و تجسد خداوند وجود ندارد، آنان عظمت ذات و اسماء و صفات و افعال الهی را نمایندگی میکنند. این نیابت صرف انتقال پیام از طریق گفتار نیست و اعم از پیام گفترای و پیام کرداری است. اخلاق حضرت محمد(ص) اخلاق الهی است؛ زیرا خودش فرمود پروردگارم مرا به بهترین صورت ادب و تربیت کرد. دربارۀ اخلاق پیامبر و چیستی اخلاق و مباحث مربوط به آن در فصل پنجم بحث و بررسی صورت گرفته است. | ||
در فصل ششم ابتدا به بحثی لغوی دربارل ختم و نبوت پرداخته شده و سپس ادلۀ ختم نبوت بیان شده است. معنای خاتمیت نزد عارفان دیگر موضوعی است که در این فصل بدان پرداخته شده است. | در فصل ششم ابتدا به بحثی لغوی دربارل ختم و نبوت پرداخته شده و سپس ادلۀ ختم نبوت بیان شده است. معنای خاتمیت نزد عارفان دیگر موضوعی است که در این فصل بدان پرداخته شده است. | ||