۱۱۲٬۳۴۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''تذکرة الملوک (قرن سیزدهم هجری)''' تألیف میرزا محمدهاشم آصف شهیر به رستمالحکما [رضاقلیخان هدایت]؛ این کتاب دربارۀ تاریخ عمومی ایران است و در این موضوع به کتابهای همموضوع پیش از خود شباهتهای بسیار و با آنها تفاوتهای آشکاری دارد. در نوع نگاه به تاریخ و روایت بیشترین شباهت آن با «رستم التواریخ» از همین نویسنده است. | '''تذکرة الملوک (قرن سیزدهم هجری)''' تألیف [[رستمالحکما، محمدهاشم|میرزا محمدهاشم آصف شهیر به رستمالحکما]] [<nowiki/>[[هدایت، رضاقلی|رضاقلیخان هدایت]]]؛ این کتاب دربارۀ تاریخ عمومی ایران است و در این موضوع به کتابهای همموضوع پیش از خود شباهتهای بسیار و با آنها تفاوتهای آشکاری دارد. در نوع نگاه به تاریخ و روایت بیشترین شباهت آن با «رستم التواریخ» از همین نویسنده است. | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
این کتاب دربارۀ تاریخ عمومی ایران است و در این موضوع به کتابهای همموضوع پیش از خود شباهتهای بسیار و با آنها تفاوتهای آشکاری دارد. در نوع نگاه به تاریخ و روایت بیشترین شباهت آن با | این کتاب دربارۀ تاریخ عمومی ایران است و در این موضوع به کتابهای همموضوع پیش از خود شباهتهای بسیار و با آنها تفاوتهای آشکاری دارد. در نوع نگاه به تاریخ و روایت بیشترین شباهت آن با «[[رستم التواريخ|رستم التواریخ]]» از همین نویسنده است. هر دو دارای روایتهای دستاول و داستانهایی هستند که در هیچ منبع دیگری مانند آنها یافت نمیشود و با گفتمان و از زاویۀ دید خاص نویسنده بیان میشوند. تفاوت آنها در این است که «تذکرة الملوک» تاریخ ایران را از پیشدادیان شروع میکند و تا واگذاری هرات در زمان محمدشاه قاجار ادامه میدهد؛ در حالی که «[[رستم التواريخ|رستم التواریخ]]» تنها از زمان شاه سلطان حسین صفوی تا زمان معاصر نویسنده را روایت میکند. وجه تمایز این کتاب با «[[تاریخ روضة الصفا في سیرة الانبياء و الملوك و الخلفا|روضة الصفا]]» و «[[حبیب السیر]]» در مختصربودن گزارشات آن از هر دورۀ حکومتی است. تفاوت آن با «[[فهرس التواريخ|فهرس التواریخ]]» از [[هدایت، رضاقلی|رضاقلی خان هدایت]] در آن است که دومی سالشمار است، حال آنکه این کتاب دورهشمار است. همچنین شروع «[[فهرس التواريخ|فهرس التواریخ]]» از سال اول هجری است؛ اما این کتاب با پیشدادیان آغاز میکند. از بین سه کتاب تاریخ رضاقلیخان هدایت، یعنی تکملۀ روضة الصفا، فهرس التواریخ و نژادنامه به آخری مانندتر است؛ هم در اشتراک موضوع و هم در طبقهبندی دورهها، اما مختصرتر از آن است. همچنین «نژادنامه» تاریخ ایران را با دوران مهآبادیان که از برساختههای دساتیری است، میآغازد و این کتاب با کیومرث. | ||
این کتاب با کتابهای دیگری در عنوان مشترک و در محتوا متفاوت است. یک نسخۀ «تذکرة الملوک» متعلق به موزۀ بریتانیا از مؤلفی ناشناخته را مینورسکی به صورت عکسی و همراه با حواشی و تعلیقات منتشر کرد. پس از آن دبیرسیاقی بخش متن همان کتاب را با چاپ حروفی منتشر نمود. دو سال بعد از آن، ترجمۀ فارسی حواشی و تعلیقات مینورسکی بر این نسخه با برگردان مسعود رجبنیا به عنوان بخش دوم کتاب گفتهشده منتشر شد. زندهیاد دانشپژوه که نسخههای خطی «تذکرة الملوک» و «دستور الملوک» را بررسی کرده، به نسخهای از کتاب «تذکرة الملوک» در کتابخانه ملک به خط نسخ اشاره میکند که به سال 1257 قمری نوشته شده است. | این کتاب با کتابهای دیگری در عنوان مشترک و در محتوا متفاوت است. یک نسخۀ «تذکرة الملوک» متعلق به موزۀ بریتانیا از مؤلفی ناشناخته را [[مینورسکی، ولادیمیر فدورویچ|مینورسکی]] به صورت عکسی و همراه با حواشی و تعلیقات منتشر کرد. پس از آن [[دبیرسیاقی، سید محمد|دبیرسیاقی]] بخش متن همان کتاب را با چاپ حروفی منتشر نمود. دو سال بعد از آن، ترجمۀ فارسی حواشی و تعلیقات [[مینورسکی، ولادیمیر فدورویچ|مینورسکی]] بر این نسخه با برگردان [[رجبنیا، مسعود|مسعود رجبنیا]] به عنوان بخش دوم کتاب گفتهشده منتشر شد. زندهیاد [[دانشپژوه، محمدتقی|دانشپژوه]] که نسخههای خطی «تذکرة الملوک» و «دستور الملوک» را بررسی کرده، به نسخهای از کتاب «تذکرة الملوک» در کتابخانه ملک به خط نسخ اشاره میکند که به سال 1257 قمری نوشته شده است. | ||
«تذکرة الملوک» از نمونههای طنز خوب فارسی است. بسیاری از حکایات و روایتها چنان طبیعی و روان بیان شده که وجه طنزآلود آنها در نگاه اول به چشم نمیآید. متن همچنین از نظر طرح اندیشههای اصلاح دینی هم مهم است. مانند کتاب | «تذکرة الملوک» از نمونههای طنز خوب فارسی است. بسیاری از حکایات و روایتها چنان طبیعی و روان بیان شده که وجه طنزآلود آنها در نگاه اول به چشم نمیآید. متن همچنین از نظر طرح اندیشههای اصلاح دینی هم مهم است. مانند کتاب «[[رستم التواريخ|رستم التواریخ]]» که جا به جا به ادیان دیگر اشاره میکند و حرفهایی در دهان کریمخان زند میگذارد، در اینجا از هلاکوخان مغول استفاده میکند تا حرفهایی را بزند. | ||
اهمیت دیگر کتاب از نظر گوشههایی است که به بیگانگان میزند. در موضوع تسلیم هرات، نویسنده عملکرد محمدشاه قاجار را در جهت کسب رضایت انگلیس میداند. | اهمیت دیگر کتاب از نظر گوشههایی است که به بیگانگان میزند. در موضوع تسلیم هرات، نویسنده عملکرد محمدشاه قاجار را در جهت کسب رضایت انگلیس میداند. |