۱۰۶٬۸۲۲
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR راه و روش ارسطوییJ1.jpg | عنوان =راه و روش ارسطویی: چطور حکمتی کهن میتواند زندگیمان را تغییر دهد | عنوانهای دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = هال، ایدیت (نویسنده) کاظمی یزدی، حسین (مترجم) |زبان | زبان = | کد کنگر...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''راه و روش ارسطویی: چطور حکمتی کهن میتواند زندگیمان را تغییر دهد''' تألیف ایدیت | '''راه و روش ارسطویی: چطور حکمتی کهن میتواند زندگیمان را تغییر دهد''' تألیف [[هال، ایدیت|ایدیت هال]]، ترجمه [[کاظمی یزدی، حسین|حسین کاظمی یزدی]]؛ این کتاب اخلاق [[ارسطو]] را که به دلیل قدمتش بسیار مورد احترام است، به زبانی معاصر ارائه داده و درسهای [[ارسطو]] را برای چالشهای عملی در زندگی واقعی به کار گرفته است؛ تصمیمگیری، نوشتن درخواستی برای کار، ارتباط در یک مصاحبه، استفاده از نمودار ارسطو در باب فضایل و رذایل برای تحلیل شخصیت، مقاومت در برابر وسوسه و انتخاب دوست و شریک. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
بیشتر کتابهایی که دربارۀ سعادت نوشته شدهاند، به معنی «خوب بودن» برای این واژه رجوع میکنند، مثل مطالعاتی که دولتها برای سنجش شادی (سعادت) شهروندانشان بر مبنای ملاکهای بینالمللی ترتیب میدهند. اما در سوی دیگر فیلسوفانی هستند که این تعریف عینی را رد کرده و در مقابل درکی ذهنی از سعادت دارند. از نظر آنها سعادت نه با «خوب بودن» که با «رضایت» و «سرور» یکسان است. بر طبق این نگاه هیچ ناظری نمیتواند دریابد که دیگری شاد است یا نه و این امکان وجود دارد که شخصی که در ظاهر بسیار خشن است، در دل دچار سودازدگی باشد. این سعادت ذهنی را میتوان توصیف کرد؛ ولی برای سنجش آن ناتوانیم. | بیشتر کتابهایی که دربارۀ سعادت نوشته شدهاند، به معنی «خوب بودن» برای این واژه رجوع میکنند، مثل مطالعاتی که دولتها برای سنجش شادی (سعادت) شهروندانشان بر مبنای ملاکهای بینالمللی ترتیب میدهند. اما در سوی دیگر فیلسوفانی هستند که این تعریف عینی را رد کرده و در مقابل درکی ذهنی از سعادت دارند. از نظر آنها سعادت نه با «خوب بودن» که با «رضایت» و «سرور» یکسان است. بر طبق این نگاه هیچ ناظری نمیتواند دریابد که دیگری شاد است یا نه و این امکان وجود دارد که شخصی که در ظاهر بسیار خشن است، در دل دچار سودازدگی باشد. این سعادت ذهنی را میتوان توصیف کرد؛ ولی برای سنجش آن ناتوانیم. | ||
ارسطو اولین فیلسوفی بود که این نوع دوم از سعادت ذهنی را بررسی کرد. او برنامهای انسانی و پیچیده را برای بدل شدن به انسانی سعادتمند بسط داد که تا امروز نیز معتبر است. ارسطو هر چیزی که لازم داشته باشیم تا ما را از تحقق شخصیت رو به مرگ «مرگ ایوان ایلیچ» تولستوی دور کند، در اختیارمان قرار میدهد؛ شخصیتی که همۀ عمرش را هدر داد تا از نردبان اجتماعی بالا رود و منفعت فردیاش را نسبت به دلسوزی و ارزشهای اجتماعی در اولویت قرار داد و در عین حال با زنی ازدواج کرد که دوستش نداشت. او با مرگ قریبالوقوعش روبروست. از نزدیکترین اعضای خانوادهاش که با او دربارۀ مرگش حرف نمیزنند، متنفر است. اخلاق ارسطویی هرآنچه را که متفکران مدرن در نسبت با سعادت ذهنی میدانند، احاطه کرده است؛ درک نفس، یافتن «معنی» و «جریان» درگیری خلاقه با زندگی یا «احساسات مثبت». | [[ارسطو]] اولین فیلسوفی بود که این نوع دوم از سعادت ذهنی را بررسی کرد. او برنامهای انسانی و پیچیده را برای بدل شدن به انسانی سعادتمند بسط داد که تا امروز نیز معتبر است. ارسطو هر چیزی که لازم داشته باشیم تا ما را از تحقق شخصیت رو به مرگ «مرگ ایوان ایلیچ» تولستوی دور کند، در اختیارمان قرار میدهد؛ شخصیتی که همۀ عمرش را هدر داد تا از نردبان اجتماعی بالا رود و منفعت فردیاش را نسبت به دلسوزی و ارزشهای اجتماعی در اولویت قرار داد و در عین حال با زنی ازدواج کرد که دوستش نداشت. او با مرگ قریبالوقوعش روبروست. از نزدیکترین اعضای خانوادهاش که با او دربارۀ مرگش حرف نمیزنند، متنفر است. اخلاق ارسطویی هرآنچه را که متفکران مدرن در نسبت با سعادت ذهنی میدانند، احاطه کرده است؛ درک نفس، یافتن «معنی» و «جریان» درگیری خلاقه با زندگی یا «احساسات مثبت». | ||
ارسطو اصرار دارد که ایجاد سعادت مستلزم بهکاربردن قوانین و اصول سخت و بزرگ نیست، بلکه مستلزم درگیری با بافت زندگی در هر موقعیتی است؛ درگیری با اسبهایی که چهارنعل میروند؛ چراکه ما با جزئیات زندگی سروکار داریم. چند راهنمای کلی وجود دارد؛ همانطور که در پزشکی یا کشتیرانی، پزشک یا ناخدا از معرفت اصولی مشخص بهرهمند است، ولی بیمار یا هر مسافری مشکلات اندک متفاوت دارد که نیازمند راهحلهایی متفاوت است. | [[ارسطو]] اصرار دارد که ایجاد سعادت مستلزم بهکاربردن قوانین و اصول سخت و بزرگ نیست، بلکه مستلزم درگیری با بافت زندگی در هر موقعیتی است؛ درگیری با اسبهایی که چهارنعل میروند؛ چراکه ما با جزئیات زندگی سروکار داریم. چند راهنمای کلی وجود دارد؛ همانطور که در پزشکی یا کشتیرانی، پزشک یا ناخدا از معرفت اصولی مشخص بهرهمند است، ولی بیمار یا هر مسافری مشکلات اندک متفاوت دارد که نیازمند راهحلهایی متفاوت است. | ||
او تجربۀ انسانی را در مرکز اندیشهاش قرار داد. تامس مور، فرانسیس بیکن، چارلز داروین، کارل مارکس و جیمز جویس همگی او را برای این کارش عمیقاً ستایش میکردند. فیلسوفان مدرن از جمله زنان برجستهای که در سدۀ بیستم به دنیا آمدند ـ هانا آرنت، فیلیپا فوت، مارتا نوسباوم، سارا برودی و شارلون ویت ـ آثار برجستهای نوشتهاند که عمیقاً متأثر از ارسطو بوده یا کاملاً به وی اختصاص داشته است. | او تجربۀ انسانی را در مرکز اندیشهاش قرار داد. تامس مور، فرانسیس بیکن، چارلز داروین، کارل مارکس و جیمز جویس همگی او را برای این کارش عمیقاً ستایش میکردند. فیلسوفان مدرن از جمله زنان برجستهای که در سدۀ بیستم به دنیا آمدند ـ هانا آرنت، فیلیپا فوت، مارتا نوسباوم، سارا برودی و شارلون ویت ـ آثار برجستهای نوشتهاند که عمیقاً متأثر از ارسطو بوده یا کاملاً به وی اختصاص داشته است. | ||
این کتاب اخلاق ارسطو را که به دلیل قدمتش بسیار مورد احترام است، به زبانی معاصر ارائه داده و درسهای ارسطو را برای چالشهای عملی در زندگی واقعی به کار گرفته است؛ تصمیمگیری، نوشتن درخواستی برای کار، ارتباط در یک مصاحبه، استفاده از نمودار ارسطو در باب فضایل و رذایل برای تحلیل شخصیت، مقاومت در برابر وسوسه و انتخاب دوست و شریک.<ref> [https://literaturelib.com/books/4871 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | این کتاب اخلاق [[ارسطو]] را که به دلیل قدمتش بسیار مورد احترام است، به زبانی معاصر ارائه داده و درسهای [[ارسطو]] را برای چالشهای عملی در زندگی واقعی به کار گرفته است؛ تصمیمگیری، نوشتن درخواستی برای کار، ارتباط در یک مصاحبه، استفاده از نمودار [[ارسطو]] در باب فضایل و رذایل برای تحلیل شخصیت، مقاومت در برابر وسوسه و انتخاب دوست و شریک.<ref> [https://literaturelib.com/books/4871 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | ||