پرش به محتوا

الاجتهاد و التقليد في علم الرجال و أثره في التراث العقائدي: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ابن بابویه، ابوجعفر، محمد بن علی' به 'ابن بابویه، محمد بن علی'
جز (جایگزینی متن - 'الاجتهاد و التقليد (ابهام زدایی)' به 'الاجتهاد و التقليد (ابهام‌زدایی)')
جز (جایگزینی متن - 'ابن بابویه، ابوجعفر، محمد بن علی' به 'ابن بابویه، محمد بن علی')
 
خط ۴۵: خط ۴۵:
طبیعتا برخی از علما در آن زمان مسلک رجالی خاص خودشان در توثیق و تضعیف را داشتند؛ مثلا فضل بن شاذان چنین بوده و شیوه خاص خودش را داشته که با شیوه دیگران مخالف بوده و از جانب [[امام رضا علیه‌السلام|امام رضا(ع)]] به‌خاطر این مسلک، مورد عتاب قرار گرفته است.
طبیعتا برخی از علما در آن زمان مسلک رجالی خاص خودشان در توثیق و تضعیف را داشتند؛ مثلا فضل بن شاذان چنین بوده و شیوه خاص خودش را داشته که با شیوه دیگران مخالف بوده و از جانب [[امام رضا علیه‌السلام|امام رضا(ع)]] به‌خاطر این مسلک، مورد عتاب قرار گرفته است.


این اختلافات مسلک در جرح و تعدیل تا زمان غیبت کبری وجود داشته و [[کلینی، محمد بن یعقوب|کلینی]] و [[ابن بابویه، ابوجعفر، محمد بن علی|صدوق]] و [[کشی، محمد بن عمر|کشی]] و [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ]] و [[ابن غضائری، احمد بن حسین|ابن غضائری]] و [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشی]] و [[برقی، احمد بن محمد|برقی]] هرکدام شیوه‌ای در رجال داشته‌اند و اختلافاتی در مباحث رجالی داشته‌اند؛ همان طور که در سایر علوم نیز چنین بوده است. گاه تغییر نظر آنان در رجال، بر نظراتشان در سایر علوم مانند فقه نیز تأثیر داشته است. گاه، شخصی را که [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشی]] یا [[ابن شاذان، فضل بن شاذان|فضل بن شاذان]]، ضعیف یا کذاب و جاعل و... دانسته‌اند، توسط [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ]] و [[کلینی، محمد بن یعقوب|کلینی]] و [[ابن بابویه، ابوجعفر، محمد بن علی|صدوق]]، معتبر و معتمد دانسته شده و به ثقه عدل و ضبط توصیف شده است. از اینجاست که باب اجتهاد در جرح و تعدیل که از اهم فصول رجال است، گشوده می‌شود.
این اختلافات مسلک در جرح و تعدیل تا زمان غیبت کبری وجود داشته و [[کلینی، محمد بن یعقوب|کلینی]] و [[ابن بابویه، محمد بن علی|صدوق]] و [[کشی، محمد بن عمر|کشی]] و [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ]] و [[ابن غضائری، احمد بن حسین|ابن غضائری]] و [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشی]] و [[برقی، احمد بن محمد|برقی]] هرکدام شیوه‌ای در رجال داشته‌اند و اختلافاتی در مباحث رجالی داشته‌اند؛ همان طور که در سایر علوم نیز چنین بوده است. گاه تغییر نظر آنان در رجال، بر نظراتشان در سایر علوم مانند فقه نیز تأثیر داشته است. گاه، شخصی را که [[نجاشی، احمد بن علی|نجاشی]] یا [[ابن شاذان، فضل بن شاذان|فضل بن شاذان]]، ضعیف یا کذاب و جاعل و... دانسته‌اند، توسط [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ]] و [[کلینی، محمد بن یعقوب|کلینی]] و [[ابن بابویه، محمد بن علی|صدوق]]، معتبر و معتمد دانسته شده و به ثقه عدل و ضبط توصیف شده است. از اینجاست که باب اجتهاد در جرح و تعدیل که از اهم فصول رجال است، گشوده می‌شود.


مقرران سپس از تقلید کثیری از علما در مبحث جرح و تعدیل، از گذشتگان بحث کرده‌اند و خاطرنشان نموده‌اند که بسیاری از علمای ما، دچار تقلید از آرای کسانی که در قرن 4 و 5 کتاب‌هایی نوشته‌اند شده‌اند و نظرات علمای دیگر که اقدم از آنان بوده و اعرف به حال راویان بوده‌اند را نادیده انگاشته‌اند. چه‌بسیار است معارف ارزشمندی در تراث اهل‌بیت(ع) که به‌خاطر عدم اجتهاد در جرح و تعدیل راویان و تقلید از یک شخص خاص در جرح و تعدیل، باب ورود به آنها بسته شده است.
مقرران سپس از تقلید کثیری از علما در مبحث جرح و تعدیل، از گذشتگان بحث کرده‌اند و خاطرنشان نموده‌اند که بسیاری از علمای ما، دچار تقلید از آرای کسانی که در قرن 4 و 5 کتاب‌هایی نوشته‌اند شده‌اند و نظرات علمای دیگر که اقدم از آنان بوده و اعرف به حال راویان بوده‌اند را نادیده انگاشته‌اند. چه‌بسیار است معارف ارزشمندی در تراث اهل‌بیت(ع) که به‌خاطر عدم اجتهاد در جرح و تعدیل راویان و تقلید از یک شخص خاص در جرح و تعدیل، باب ورود به آنها بسته شده است.