پرش به محتوا

آرزو، سراج‌الدین علی بن حسام‌الدین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۸: خط ۵۸:
طبق گفتۀ خود خان آرزو، از «بدو شعور» به تحصيل علوم اشتغال داشته است و تا چهاردە سالگی داخل جرگۀ طلبۀ علم بود؛ از اولین استادان او میر غلامعلی احسنی گوالیاری بود که به گفتۀ خود آرزو در دوران کودکی اشعار اۆلیه‌اش را از نظر او گذرانیده است. حدود یک سال نیز شاگرد میرصاحب سخن بود. [[میر عبدالصمد]](متوفای 1141ق) معروف به سخن از سادات اکبرآباد بود و در شعر گویی شاگرد [[میرزا عبدالقادر بیدل]] محسوب می‌شود.  
طبق گفتۀ خود خان آرزو، از «بدو شعور» به تحصيل علوم اشتغال داشته است و تا چهاردە سالگی داخل جرگۀ طلبۀ علم بود؛ از اولین استادان او میر غلامعلی احسنی گوالیاری بود که به گفتۀ خود آرزو در دوران کودکی اشعار اۆلیه‌اش را از نظر او گذرانیده است. حدود یک سال نیز شاگرد میرصاحب سخن بود. [[میر عبدالصمد]](متوفای 1141ق) معروف به سخن از سادات اکبرآباد بود و در شعر گویی شاگرد [[میرزا عبدالقادر بیدل]] محسوب می‌شود.  


خان آرزو مانند دیگر معاصرانش علوم رسمی آن زمان را تحصيل کرد و كتب متداولۀ درسی زمان خود که عبارت از بوستان و گلستان سعدی و نام حق باشد را نزد پدرش خواند. امّا بيشترين حوزۀ تحصيل آرزو به آموختن زبان عربى مربوط می‌شود. وی حدود ۵ سال زبان عربی را براساس كتب معمول آن زمان در نزد شيخ عمادالدين معروف به «[[درویش محمّد]]» آموخت و ضمن معاشرت با شاعران مشهور آن حوزه در آن زمان چون شاه گلشن، حاتم، عظمه الله كامل، محمّدمقيم آزاد وعلى عظيم از سرودن شعر و تكميل معلومات لغوى خود غافل نماند.
خان آرزو مانند دیگر معاصرانش علوم رسمی آن زمان را تحصيل کرد و كتب متداولۀ درسی زمان خود که عبارت از [[بوستان]] و [[گلستان|گلستان سعدی]] و نام حق باشد را نزد پدرش خواند. امّا بيشترين حوزۀ تحصيل آرزو به آموختن زبان عربى مربوط می‌شود. وی حدود ۵ سال زبان عربی را براساس كتب معمول آن زمان در نزد شيخ عمادالدين معروف به «[[درویش محمّد]]» آموخت و ضمن معاشرت با شاعران مشهور آن حوزه در آن زمان چون شاه گلشن، حاتم، عظمه الله كامل، محمّدمقيم آزاد وعلى عظيم از سرودن شعر و تكميل معلومات لغوى خود غافل نماند.


در تذکرۀ صبح گلشن از فردی به نام «تمکین» اسم برده شده است که گویا از حوالی کرمان و از احفاد [[نعمت‌الله ولی|شاه نعمت‌الله ولی]] است که در زمان حکومت فرّخ سیر وارد هند گردیده و مورد احترام پادشاه مذکور و بعد از وى مورد احترام محمّد شاه قرار گرفته است. ظاهراً آرزو نیز از محضر او کسب فیض کرده است.<ref> ر.ک: رحیم‌پور، مهدی، ص9</ref>
در تذکرۀ صبح گلشن از فردی به نام «تمکین» اسم برده شده است که گویا از حوالی کرمان و از احفاد [[نعمت‌الله ولی|شاه نعمت‌الله ولی]] است که در زمان حکومت فرّخ سیر وارد هند گردیده و مورد احترام پادشاه مذکور و بعد از وى مورد احترام محمّد شاه قرار گرفته است. ظاهراً آرزو نیز از محضر او کسب فیض کرده است.<ref> ر.ک: رحیم‌پور، مهدی، ص9</ref>