۱۰۸٬۹۹۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''التشریح''' تألیف عمادالدین محمود | '''التشریح''' تألیف [[عمادالدین شیرازی، محمود بن مسعود|عمادالدین محمود شیرازی]]، این کتاب حجیمترین و بزرگترین نوشته نسبت به کتابهای پیشینیان و پیشگامان [[عمادالدین شیرازی، محمود بن مسعود|عمادالدین محمود شیرازی]] در این دانش و میان آیندگان تا پیش از آغاز دورۀ دارالفنون است که از یکسو به بررسی استخوانها، غضروفها، ماهیچهها، رباط و وترها، اعصاب مغزی و نخاعی، سرخرگها و سیاهرگها در بخش آناتومی و از سوی دیگر به گزاره کردن چگونگی کارکرد اندامها پرداخته است و در گروهی از اندامها بهویژه چشم، بیماریهای هر لایه را بازگو میکند. | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
عمادالدین محمود شیرازی در خانوادهای پزشک زاده شد. پدرش محمودبکر چشمپزشک دربار شاه عباس بزرگ است. او کتابی دربارۀ گزارش بیماریهیا عادی چشم شاه عباس نوشته است که این شاهر بزرگ صفوی دچار چنین آسیبهای چشمی در زمان لشکرکشی او به تبریز برای بازگشودن آن در سال 1011 قمری شده است. عمادالدین بعد از پایان دانشاندوزی در پزشکی به سوی خراسان شتافت و به دربار | [[عمادالدین شیرازی، محمود بن مسعود|عمادالدین محمود شیرازی]] در خانوادهای پزشک زاده شد. پدرش محمودبکر چشمپزشک دربار شاه عباس بزرگ است. او کتابی دربارۀ گزارش بیماریهیا عادی چشم شاه عباس نوشته است که این شاهر بزرگ صفوی دچار چنین آسیبهای چشمی در زمان لشکرکشی او به تبریز برای بازگشودن آن در سال 1011 قمری شده است. عمادالدین بعد از پایان دانشاندوزی در پزشکی به سوی خراسان شتافت و به دربار عبداللهخان استاجلو فرمانروای شیروان درآمد و به دنبال کوتاهی در تیمارگری، او را در یک شب سرد زمستانی در استخر یخزده نگاه داشتند؛ ولی او با خوردن تریاک توانست جان خود برهاند و تا پگاه خود را زنده نگاه دارد که این خود انگیزهای برای خوگرفتن او به این مادۀ روانگردان گشت و پیامد آن نوشتن کتابی به نام «افیونیه» بود. او پس از آن و به روایتی دیگر بعد از برکنارشدن از ریاست بیمارستانی در زادگاهش، راهی مشهد معلی گشت و به آرامگاه [[امام رضا علیهالسلام|امام رضا(ع)]] پناهنده شد و رئیس بیمارستان آستان قدس رضوی گشت. تاریخ درست درگذشت او آشکار نیست؛ ولی گویا تا اوایل سدۀ یازدهم هجری میزیسته است. | ||
شیخ بهایی، ابوالفتح | [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شیخ بهایی]]، [[ابوالفتح گیلانی]]، میرزا قاضی فرزند کاشفالدین حمویی یزدی از جمله شاگردان او هستند. عمادالدین بیش از سی کتاب و رساله به نگارش درآورد که در سه گروه پارسینویسی، پارسیعربینویسی و عربینویسی دستهبندی میشوند. رسالۀ آتشک، احکام فصد و حجامت، ادویه، رسالۀ آطریلال، افیونیه، بدل افیون، پادزهر فادزهر سنگ تریاق، تدبیر مشایخ، رساله دربارۀ جدوار، رسالۀ چوب چینی، ذخیره در استعمال قهوه، خواص الاشیاء، رسالۀ قلعیه، رسالۀ ینبوع، مجربات، مضرات افیون، معرفت حمیات مرکبه و ربع و خمس و .... . | ||
عمادالدین یکی از پزشکان برجستۀ برهۀ زمانی خود به شمار میآید که پارسینویسی را در دانش پزشکی و رشتههای وابسته بدان دنبال کرد. او کوشش داشت این دانش را بدون دانستن زبان و ادبیات عرب میان پارسیزبانان فراگیر سازد. ارزشمندی کتاب «التشریح» او یکی به دلیل گستردهنویسی بودن و دیگر داشتن بخش فیزیولوژی اندامها یا منافع الاعضاء است. کتاب «التشریح» حجیمترین و بزرگترین نوشته نسبت به کتابهای پیشینیان و پیشگامان او در این دانش و میان آیندگان تا پیش از آغاز دورۀ دارالفنون است که از یکسو به بررسی استخوانها، غضروفها، ماهیچهها، رباط و وترها، اعصاب مغزی و نخاعی، سرخرگها و سیاهرگها در بخش آناتومی و از سوی دیگر به گزاره کردن چگونگی کارکرد اندامها پرداخته است و در گروهی از اندامها بهویژه چشم، بیماریهای هر لایه را بازگو میکند. کتاب دارای هفت جزء است؛ دربرگیرندۀ آناتومی سر و گردن، سینه، پشت و دل، اندامهای درونی فضای شکم، دست، پا، مفصل، غضروف، پوست، ناخن و مو. | عمادالدین یکی از پزشکان برجستۀ برهۀ زمانی خود به شمار میآید که پارسینویسی را در دانش پزشکی و رشتههای وابسته بدان دنبال کرد. او کوشش داشت این دانش را بدون دانستن زبان و ادبیات عرب میان پارسیزبانان فراگیر سازد. ارزشمندی کتاب «التشریح» او یکی به دلیل گستردهنویسی بودن و دیگر داشتن بخش فیزیولوژی اندامها یا منافع الاعضاء است. کتاب «التشریح» حجیمترین و بزرگترین نوشته نسبت به کتابهای پیشینیان و پیشگامان او در این دانش و میان آیندگان تا پیش از آغاز دورۀ دارالفنون است که از یکسو به بررسی استخوانها، غضروفها، ماهیچهها، رباط و وترها، اعصاب مغزی و نخاعی، سرخرگها و سیاهرگها در بخش آناتومی و از سوی دیگر به گزاره کردن چگونگی کارکرد اندامها پرداخته است و در گروهی از اندامها بهویژه چشم، بیماریهای هر لایه را بازگو میکند. کتاب دارای هفت جزء است؛ دربرگیرندۀ آناتومی سر و گردن، سینه، پشت و دل، اندامهای درونی فضای شکم، دست، پا، مفصل، غضروف، پوست، ناخن و مو. | ||
تصحیح این کتاب بر اساس چهار نسخۀ خطی موجود در کتابخانۀ ملک به شمارۀ 4207، دو دستنوشتۀ کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی، و دستنوشتۀ کتابخانۀ آیتالله مرعشی صورت گرفته است.<ref> [https://literaturelib.com/books/5149 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | تصحیح این کتاب بر اساس چهار نسخۀ خطی موجود در کتابخانۀ ملک به شمارۀ 4207، دو دستنوشتۀ کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی، و دستنوشتۀ کتابخانۀ آیتالله مرعشی صورت گرفته است.<ref> [https://literaturelib.com/books/5149 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == | ||
<references /> | <references /> |