۱۴۶٬۵۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURدستگاه نظری جرج هربرت میدJ1.jpg | عنوان =دستگاه نظری جرج هربرت مید | عنوانهای دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = تنهایی، حسین ابوالحسن (نویسنده) |زبان | زبان = | کد کنگره = | موضوع = |ناشر | ناشر =اندیشه احسان | مکان نشر...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''دستگاه نظری جرج هربرت مید: بنیانگزار تفسیرگرایی در آمریکا''' تألیف | '''دستگاه نظری جرج هربرت مید: بنیانگزار تفسیرگرایی در آمریکا''' تألیف [[تنهایی، حسین ابوالحسن|حسین ابوالحسن تنهایی (ح.ا. تنهایی)]]؛ یکی از اصطلاحات مهم در شاخۀ جامعهشناسی نظری، دستگاه نظری است. اصطلاح دستگاه نظری، شامل مجموعه عناصر مهم و حساس یک نظریه است که در چهار جستار اصلی هستیشناسی، روششناسی، ایستاییشناسی و پویاییشناسی، شکل و محتوای تخیل جامعهشناسی نظری هر نظریه یا پارادایم را میسازند. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
| خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
یکی از اصطلاحات مهم در شاخۀ جامعهشناسی نظری، دستگاه نظری است. اصطلاح دستگاه نظری، شامل مجموعه عناصر مهم و حساس یک نظریه است که در چهار جستار اصلی هستیشناسی، روششناسی، ایستاییشناسی و پویاییشناسی، شکل و محتوای تخیل جامعهشناسی نظری هر نظریه یا پارادایم را میسازند. مفهوم دستگاه به سیستم متشکلی اشاره میکند که دربردارندۀ اجزاء و عناصری است که وجود هر کدام از آنها در فهم سیستم نظری مهم و جدی است؛ به گونهای که اگر هر کدام از آنها حذف یا نافهمیده رها شوند، درک درست از موضوع مخدوش میشود. | یکی از اصطلاحات مهم در شاخۀ جامعهشناسی نظری، دستگاه نظری است. اصطلاح دستگاه نظری، شامل مجموعه عناصر مهم و حساس یک نظریه است که در چهار جستار اصلی هستیشناسی، روششناسی، ایستاییشناسی و پویاییشناسی، شکل و محتوای تخیل جامعهشناسی نظری هر نظریه یا پارادایم را میسازند. مفهوم دستگاه به سیستم متشکلی اشاره میکند که دربردارندۀ اجزاء و عناصری است که وجود هر کدام از آنها در فهم سیستم نظری مهم و جدی است؛ به گونهای که اگر هر کدام از آنها حذف یا نافهمیده رها شوند، درک درست از موضوع مخدوش میشود. | ||
دستگاه نظری جرج هربرت مید در پارادایم نظری تفسیرگرایی آمریکایی قرار دارد و به عنوان آغازگر این رویکرد شناخته میشود. این دستگاه نظری نقطۀ عطفی در تاریخ تکوین پارادایم تفسیری و برآیندی از دستگاههای نظری | دستگاه نظری [[جرج هربرت مید]] در پارادایم نظری تفسیرگرایی آمریکایی قرار دارد و به عنوان آغازگر این رویکرد شناخته میشود. این دستگاه نظری نقطۀ عطفی در تاریخ تکوین پارادایم تفسیری و برآیندی از دستگاههای نظری [[مارکس]]، سیمل، وبر، کولی، داروین و دیویی است که با رویکرد دیالکتیک چند اسلوبی و پرگمتیستی پردازش شده است. مهمترین نکتۀ کانونی در پارادایم تفسیری آمریکایی که آن را با دیگر پارادایمهای تفسیری متفاوت میکند، نقش برسازی کنش در اشکال کنش اجتماعی، کنش نمادی و کنش پیوسته است که آدمی را در برابر تمامی جبرهایی که او را احاطه کردهاند، آزاد در تفسیر و آفرینش کنش میبیند. انجام کنش در جوامع پیشامدرن با پرداخت هزینۀ آزادی و رهایی میتواند رخ دهد؛ اگرچه به طور معمول چنین رخدادهایی تنها در سطوح افرادی خاص یا جنبشهایی نادر دیده میشود و عموم مردم برسازی کنش خویش را به صورت تکرار آنچه متعارف و کمهزینه است انجام میدهند؛ اما در برابر در جوامع مدرن برسازی کنش، بنا بر چگالی و میزان تفکیکیافتگی اجتماعی، میتواند با هزینههای بسیار کمتری رخ دهد. | ||
پارایم تفسیری آمریکایی، در هر دو نوع جوامع پیشامدرن و مدرن، هر کرداری را کنش میبیند؛ آفرینش رخداد و رویکردی که جامعه آن را ممکن است روا یا خلاف بداند. دستگاه نظری مید نخستین فضای نظری است که بهویژه با آفرینش نظریۀ بازتابی خود و نظریۀ نقشگیری، در همکنشی خود با خویشتن، توانسته است چنین تعبیری از برسازی کنش را مفهومسازی کرده و نمونه و مصادیق آن را در تاریخ جوامع بشری نشان دهد. چگونگی تحلیل اصطلاح «خود» به مثابۀ جامعه از دیگر عناصر حساس نگاه تفسیرگرایی مید است که نویسنده کوشیده آن را در جستارهای ایستاییشناسی و پویاییشناسی و در تحلیل تقابل دیالکتیکی نظم و تضاد در تحولات سیستمی و تاریخی شرحشده توسط مید توصیف کند. در این مطالعه تحول سیستم و سازمان اجتماعی تناقض به تضاد مهمترین عناصر تحلیل مؤثر در تحول جوامع ابتدایی به پیشرفته در دستگاه نظری مید شناخته شده است. | پارایم تفسیری آمریکایی، در هر دو نوع جوامع پیشامدرن و مدرن، هر کرداری را کنش میبیند؛ آفرینش رخداد و رویکردی که جامعه آن را ممکن است روا یا خلاف بداند. دستگاه نظری مید نخستین فضای نظری است که بهویژه با آفرینش نظریۀ بازتابی خود و نظریۀ نقشگیری، در همکنشی خود با خویشتن، توانسته است چنین تعبیری از برسازی کنش را مفهومسازی کرده و نمونه و مصادیق آن را در تاریخ جوامع بشری نشان دهد. چگونگی تحلیل اصطلاح «خود» به مثابۀ جامعه از دیگر عناصر حساس نگاه تفسیرگرایی مید است که نویسنده کوشیده آن را در جستارهای ایستاییشناسی و پویاییشناسی و در تحلیل تقابل دیالکتیکی نظم و تضاد در تحولات سیستمی و تاریخی شرحشده توسط مید توصیف کند. در این مطالعه تحول سیستم و سازمان اجتماعی تناقض به تضاد مهمترین عناصر تحلیل مؤثر در تحول جوامع ابتدایی به پیشرفته در دستگاه نظری مید شناخته شده است. | ||
| خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
در این کتاب، نویسنده کوشیده تا شرح کوتاه بنیان دستگاه نظری مید را در جستار هستیشناسی و روششناسی ارائه کند و سپس با استناد به نقلهای مستقیم مید و برخی شارحین وی، شرح تحلیل سیستم در نظریۀ مید و تحلیلهای اسنادی و مفهومی مرتبط با آن را در جستار ایستاییشناسی و سپس مدل تحلیل تاریخی مید، لوازم نظری و مفهومی مرتبط و همفراخوان با جستار پویاییشناسی وی را تقدیم نگاه خواننده کند.<ref> [https://literaturelib.com/books/5059 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | در این کتاب، نویسنده کوشیده تا شرح کوتاه بنیان دستگاه نظری مید را در جستار هستیشناسی و روششناسی ارائه کند و سپس با استناد به نقلهای مستقیم مید و برخی شارحین وی، شرح تحلیل سیستم در نظریۀ مید و تحلیلهای اسنادی و مفهومی مرتبط با آن را در جستار ایستاییشناسی و سپس مدل تحلیل تاریخی مید، لوازم نظری و مفهومی مرتبط و همفراخوان با جستار پویاییشناسی وی را تقدیم نگاه خواننده کند.<ref> [https://literaturelib.com/books/5059 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == | ||
<references /> | <references /> | ||