۱۰۶٬۳۳۳
ویرایش
A-esmaeili (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR21593J1.jpg | عنوان = فلسفه عرفان | عنوانهای دیگر = تحلیلی از اصول و مبانی و مسائل عرفان | پدیدآورندگان | پدیدآوران = یثربی، یحیی (نويسنده) |زبان | زبان = فارسی | کد کنگره = /ی2ف8 286 BP | موضوع =عرفان - نق...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''فلسفه عرفان (تحلیلی از اصول و مبانی و مسائل عرفان)'''، نوشته پژوهشگر معاصر فلسفه و عرفان اسلامی، [[سید یحیى یثربى]] (متولد 1321ش)، دانش عرفان بهخصوص عرفان اسلامی را از ابعاد گوناگون بررسی میکند و به چیستی، چگونگی و تبیینپذیری مسائل آن میپردازد. | '''فلسفه عرفان (تحلیلی از اصول و مبانی و مسائل عرفان)'''، نوشته پژوهشگر معاصر فلسفه و عرفان اسلامی، [[یثربی، سید یحیی|سید یحیى یثربى]] (متولد 1321ش)، دانش عرفان بهخصوص عرفان اسلامی را از ابعاد گوناگون بررسی میکند و به چیستی، چگونگی و تبیینپذیری مسائل آن میپردازد. | ||
==هدف و روش== | ==هدف و روش== | ||
* [[سید یحیى یثربى]]، با تأکید بر اینکه: موضوع بحث کتاب حاضر، «فلسفه عرفان» است، نه عرفان نظری یا عملی، توضیح داده است: | * [[یثربی، سید یحیی|سید یحیى یثربى]]، با تأکید بر اینکه: موضوع بحث کتاب حاضر، «فلسفه عرفان» است، نه عرفان نظری یا عملی، توضیح داده است: | ||
# هدف این کتاب، نه تعلیم اصول و مبانی جهانبینی عرفا، یعنی عرفان نظری و نه آموزش قواعد و قوانین سیر و سلوک، یعنی عرفان عملی است، بلکه منظور اصلی، تحلیل محتوای عرفان و مخصوصاً عرفان اسلامی است. | # هدف این کتاب، نه تعلیم اصول و مبانی جهانبینی عرفا، یعنی عرفان نظری و نه آموزش قواعد و قوانین سیر و سلوک، یعنی عرفان عملی است، بلکه منظور اصلی، تحلیل محتوای عرفان و مخصوصاً عرفان اسلامی است. | ||
# ازآنجاکه چنین تلاشی در زبان فارسی و عربی، بهصورت مستقلّ سابقهای ندارد، قطعاً خالی از نقص و اشکال نیست. | # ازآنجاکه چنین تلاشی در زبان فارسی و عربی، بهصورت مستقلّ سابقهای ندارد، قطعاً خالی از نقص و اشکال نیست. | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
* اساساً طرح مسئلهای با این عنوان که عرفان و موضوعات و مسائل مربوط به آن، قابل قبول است یا نه؟ به این معنا است که: آیا اینها از حقیقتی و واقعیتی برخوردارند؟ یا صرفاً جنبه خیالی و ذهنیت دارند؟ و این خود، عملاً ورود در «فلسفه عرفان» است. بیتردید کسانی در تاریخ از عرفان دفاع کردهاند و کسانی هم به انکار و ردّ آن پرداختهاند و طبعاً طرح این ارزیابی در حوزهای مشخص و مستقلّ و نقد و بررسی آنها با معیارهای قابل قبول، چیزی جز همان «فلسفه عرفان» نخواهد بود<ref>ر.ک: متن کتاب، ص67</ref>. | * اساساً طرح مسئلهای با این عنوان که عرفان و موضوعات و مسائل مربوط به آن، قابل قبول است یا نه؟ به این معنا است که: آیا اینها از حقیقتی و واقعیتی برخوردارند؟ یا صرفاً جنبه خیالی و ذهنیت دارند؟ و این خود، عملاً ورود در «فلسفه عرفان» است. بیتردید کسانی در تاریخ از عرفان دفاع کردهاند و کسانی هم به انکار و ردّ آن پرداختهاند و طبعاً طرح این ارزیابی در حوزهای مشخص و مستقلّ و نقد و بررسی آنها با معیارهای قابل قبول، چیزی جز همان «فلسفه عرفان» نخواهد بود<ref>ر.ک: متن کتاب، ص67</ref>. | ||
* به نظر من شطحگویی چنانکه در نظریه اول (شطحی خطابی) آمده، نه همیشه و بهطور کلی، بلکه در مواردی بهعنوان یک تفنّن ادبی و بهمنظور جلب توجه دیگران ممکن است بهکار رود....<ref>ر.ک: همان، ص394</ref>. | * به نظر من شطحگویی چنانکه در نظریه اول (شطحی خطابی) آمده، نه همیشه و بهطور کلی، بلکه در مواردی بهعنوان یک تفنّن ادبی و بهمنظور جلب توجه دیگران ممکن است بهکار رود....<ref>ر.ک: همان، ص394</ref>. | ||
* [[ابونصر سراج]] بحثی نسبتاً طولانی دارد در بیان و تعیین موارد غلط و اشتباه و انحراف صوفیه از لحاظ عقیده و عمل....<ref>ر.ک: همان، ص406</ref>. | * [[ابونصر سراج، عبدالله بن علی|ابونصر سراج]] بحثی نسبتاً طولانی دارد در بیان و تعیین موارد غلط و اشتباه و انحراف صوفیه از لحاظ عقیده و عمل....<ref>ر.ک: همان، ص406</ref>. | ||
==پانویس== | ==پانویس== |