۱۴۴٬۸۲۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURآیینه، حرف، نور در مکتب ابن عربیJ1.jpg | عنوان =آیینه، حرف، نور در مکتب ابن عربی | عنوانهای دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = اولویچ، طاهر (نویسنده) وفایی، داود (مترجم) |زبان | زبان = | کد کنگره = | موضوع = |ناشر | ناش...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''آیینه، حرف، نور در مکتب ابن عربی''' تألیف طاهر | '''آیینه، حرف، نور در مکتب ابن عربی''' تألیف [[اولویچ، طاهر|طاهر اولویچ]]، ترجمه [[وفایی، داود|داود وفایی]]، [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] نظریۀ وحدت وجود را در قالب تفسیر، فقه، کلام و عرفان تبیین و تدوین کرده که [[اولویچ، طاهر|طاهر اولویچ]] به وجوه ایننظریه پرداخته است. [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] در کار خود از زبان و اصطلاحات علمی بهره برده و این عناصر را به ساختار مدنظرش یعنی نظام نمادها تبدیل کرده است. به این ترتیب موفق شده فلسفۀ عرفانی خود را برای مخاطب «فتوحات» تشریح کند. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
| خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
محییالدین ابن عربی اندیشمند عارف گرانسنگی است که در زمان حیات خویش با آثار و افکارش نظرها را به سوی خود جلب کرد. او در سنین پایین با موضوعات عرفانی آشنا شد و به دلیل قابلیت و شایستگیهایی که از بدو تولد داشت، در مدتی اندک به کسب تجربیات و معارفی نائل آمد که عارفان دیگر اغلب با ریاضتهای مفصل کسب میکردند. ابن عربی افزون بر مزاج عارفانهاش از ذهنی درخشان و قدرت تخیلی فراخ برخوردار بود. او شایستگیهای هوشمندانهاش را با تحصیل علوم متداول دینی نزد عالمان مشهور زمانهاش و قابلیتهای عرفانی خود را در مصاحبت با تعداد کثیری از شیوخ پرورش داد. | [[ابن عربی، محمد بن علی|محییالدین ابن عربی]] اندیشمند عارف گرانسنگی است که در زمان حیات خویش با آثار و افکارش نظرها را به سوی خود جلب کرد. او در سنین پایین با موضوعات عرفانی آشنا شد و به دلیل قابلیت و شایستگیهایی که از بدو تولد داشت، در مدتی اندک به کسب تجربیات و معارفی نائل آمد که عارفان دیگر اغلب با ریاضتهای مفصل کسب میکردند. [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] افزون بر مزاج عارفانهاش از ذهنی درخشان و قدرت تخیلی فراخ برخوردار بود. او شایستگیهای هوشمندانهاش را با تحصیل علوم متداول دینی نزد عالمان مشهور زمانهاش و قابلیتهای عرفانی خود را در مصاحبت با تعداد کثیری از شیوخ پرورش داد. | ||
ابن عربی از اندلس شروع کرد و تقریباً به تمام سرزمینهای اسلامی به استثنای ترکستان سفر کرد. در مهمترین مراکز دینی و فرهنگی مناطقی چون شمال آفریقا، عربستان، مصر، آناتولی و سوریه اقامت نمود و با عالمان، اندیشمندان و صوفیان به دادوستد فکری پرداخت. سیاحتهای علمی و عرفانی یادشده که به ادعای خود او با اشاراتی از جانب حق آغاز شد و تا پایان عمرش ادامه یافت، پیشرفت ابن عربی در عرصۀ اندیشه و عرفان را در پی داشت و این امکان را به او داد که آموزههای عرفانی فلسفی همواره رو به رشدش را در مناطق مذکور گسترش دهد. | [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] از اندلس شروع کرد و تقریباً به تمام سرزمینهای اسلامی به استثنای ترکستان سفر کرد. در مهمترین مراکز دینی و فرهنگی مناطقی چون شمال آفریقا، عربستان، مصر، آناتولی و سوریه اقامت نمود و با عالمان، اندیشمندان و صوفیان به دادوستد فکری پرداخت. سیاحتهای علمی و عرفانی یادشده که به ادعای خود او با اشاراتی از جانب حق آغاز شد و تا پایان عمرش ادامه یافت، پیشرفت ابن عربی در عرصۀ اندیشه و عرفان را در پی داشت و این امکان را به او داد که آموزههای عرفانی فلسفی همواره رو به رشدش را در مناطق مذکور گسترش دهد. | ||
محییالدین نظریه مهمی در این حوزه دارد که به نام «وحدت وجود» معروف است. یکی از آثار معروفش هم کتاب | [[ابن عربی، محمد بن علی|محییالدین]] نظریه مهمی در این حوزه دارد که به نام «وحدت وجود» معروف است. یکی از آثار معروفش هم کتاب «[[الفتوحات المكية|فتوحات مکیه]]» است که فلسفه و نگاه اینعارف در آن با تمام جزئیاتش تشریح شده است. [[اولویچ، طاهر|طاهر اولویچ]] محقق و پژوهشگر ترک در این کتاب، «فتوحات مکیه» را بهعنوان منبع اصلی قرار داده و آن را شرح کرده است. ترجمۀ این کتاب نیز از زبان ترکی استانبولی به فارسی انجام شده است. [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] نظریۀ وحدت وجود را در قالب تفسیر، فقه، کلام و عرفان تبیین و تدوین کرده که [[اولویچ، طاهر|طاهر اولویچ]] به وجوه ایننظریه پرداخته است. [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] در کار خود از زبان و اصطلاحات علمی بهره برده و این عناصر را به ساختار مدنظرش یعنی نظام نمادها تبدیل کرده است. به این ترتیب موفق شده فلسفۀ عرفانی خود را برای مخاطب «فتوحات» تشریح کند. | ||
این کتاب دارای مدخل، سه بخش و یک نتیجهگیری است. در مدخل کوشیده شده به تبیین و تعابیر و اصطلاحاتی پرداخته شود که در بخشهای سهگانۀ کتاب مورد بحث قرار میگیرند. برای بیان معنای دقیق و اصطلاحشناسانۀ «عرفان»، تحول تاریخی، بازگونمودن تجربههای عرفانی و پیوند آن با تصوف تلاش شده است. به همین ترتیب اصطلاح «نماد» و موارد مرتبط با آن مانند «اشارات»، «تمثیل» و «استعاره» مورد بررسی قرار داده شده است. برای روشنتر شدن شخصیت عرفانی ابن عربی از چند تجربۀ عرفانی با او بحث شده است. کوشیده تأثیر این تجربیات را بر زبان و شیوۀ او در کتابهایش نشان داده شده است. همین طور پیوند نمادگرایی و پدیدهای که ابن عربی «علم اشارت» مینامد، نشان داده شده و سرانجام خطوط اصلی فلسفۀ ابن عربی بیان شده است. | این کتاب دارای مدخل، سه بخش و یک نتیجهگیری است. در مدخل کوشیده شده به تبیین و تعابیر و اصطلاحاتی پرداخته شود که در بخشهای سهگانۀ کتاب مورد بحث قرار میگیرند. برای بیان معنای دقیق و اصطلاحشناسانۀ «عرفان»، تحول تاریخی، بازگونمودن تجربههای عرفانی و پیوند آن با تصوف تلاش شده است. به همین ترتیب اصطلاح «نماد» و موارد مرتبط با آن مانند «اشارات»، «تمثیل» و «استعاره» مورد بررسی قرار داده شده است. برای روشنتر شدن شخصیت عرفانی ابن عربی از چند تجربۀ عرفانی با او بحث شده است. کوشیده تأثیر این تجربیات را بر زبان و شیوۀ او در کتابهایش نشان داده شده است. همین طور پیوند نمادگرایی و پدیدهای که [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] «علم اشارت» مینامد، نشان داده شده و سرانجام خطوط اصلی فلسفۀ [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] بیان شده است. | ||
در بخش اول به بررسی «نماد آیینه» پرداخته شده است. از سیر کاربردی این نماد در سنتهای دینی و عرفانی تا زمان ابن عربی یاد شده و سپس موضوعاتی مانند آفرینش، رابطۀ خدا و جهان، جایگاه ممکنات و انسان کامل که ابن عربی با نماد آیینه به بیان آنها میپردازد، مورد بررسی قرار گرفته است. | در بخش اول به بررسی «نماد آیینه» پرداخته شده است. از سیر کاربردی این نماد در سنتهای دینی و عرفانی تا زمان ابن عربی یاد شده و سپس موضوعاتی مانند آفرینش، رابطۀ خدا و جهان، جایگاه ممکنات و انسان کامل که [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] با نماد آیینه به بیان آنها میپردازد، مورد بررسی قرار گرفته است. | ||
در بخش دوم «نماد حرف» تحلیل شده است. از مفهوم حروف در سنتهای دینی و عرفانی گفته شده و به بررسی پیوند حروف و کلمات با شکلگیری موجودات و پدیدهها از نظر ابن عربی پرداخته شده است. در انتها نیز کوشیده شده تشابه موجود بین حروف و مراتب وجود تبیین شود. | در بخش دوم «نماد حرف» تحلیل شده است. از مفهوم حروف در سنتهای دینی و عرفانی گفته شده و به بررسی پیوند حروف و کلمات با شکلگیری موجودات و پدیدهها از نظر [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] پرداخته شده است. در انتها نیز کوشیده شده تشابه موجود بین حروف و مراتب وجود تبیین شود. | ||
در بخش سوم کوشیده شده «نماد نور» بررسی شود؛ فلسفۀ نور با نحوۀ کاربرد آن در سنتهای صوفیانه مورد بررسی قرار گیرد. سپس بر رابطۀ نور و هستی از منظر ابن عربی تمرکز شده و بالاخره به کارکرد نماد نور در رابطۀ خدا ـ جهان، نظریۀ صدور، جایگاه ممکنات و موضوعات روانشناختی پرداخته شده است. | در بخش سوم کوشیده شده «نماد نور» بررسی شود؛ فلسفۀ نور با نحوۀ کاربرد آن در سنتهای صوفیانه مورد بررسی قرار گیرد. سپس بر رابطۀ نور و هستی از منظر ابن عربی تمرکز شده و بالاخره به کارکرد نماد نور در رابطۀ خدا ـ جهان، نظریۀ صدور، جایگاه ممکنات و موضوعات روانشناختی پرداخته شده است. | ||