پرش به محتوا

رسالة لب اللباب في سير و سلوك أولی الألباب: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'محمدحسين حسينى طهرانى' به 'محمدحسين حسينى طهرانى ')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۲: خط ۴۲:




«رسالة لُبّ اللباب في سير و سلوك أولي الألباب»، ترجمه «رساله لُبّ اللّباب در سير و سلوك اولي الألباب» نوشته آيت‌الله سيد [[حسینی طهرانی، محمدحسین|محمدحسين حسينى طهرانى]]  (1345- 1416ق) است كه از زبان فارسى به عربى ترجمه شده است. متأسفانه نام مترجم مشخص نيست. اين اثر مطالب اوّلين دوره از درسهاى اخلاقى و عرفانى علامه سيّد محمّدحسين طباطبايى (تبريز 1282- 1360ش. قم) است كه در سالهاى 1368- 1369ق در حوزه مقدّسه علميّه قم براى طلّاب علوم اسلامى بيان شده و همراه با اضافاتى به رشته تحرير درآمده است.
'''رسالة لُبّ اللباب في سير و سلوك أولي الألباب'''، ترجمه «رساله لُبّ اللّباب در سير و سلوك اولي الألباب» نوشته آيت‌الله سيد [[حسینی طهرانی، محمدحسین|محمدحسين حسينى طهرانى]]  (1345- 1416ق) است كه از زبان فارسى به عربى ترجمه شده است. متأسفانه نام مترجم مشخص نيست. اين اثر مطالب اوّلين دوره از درسهاى اخلاقى و عرفانى علامه سيّد محمّدحسين طباطبايى (تبريز 1282- 1360ش. قم) است كه در سالهاى 1368- 1369ق در حوزه مقدّسه علميّه قم براى طلّاب علوم اسلامى بيان شده و همراه با اضافاتى به رشته تحرير درآمده است.


درباره اين ترجمه چند نكته گفتنى است:
درباره اين ترجمه چند نكته گفتنى است:


1. بررسى تفصيلى اين ترجمه از نظر مطابقت با متن فارسى، كارى مشكل و تخصصى است و زمانى طولانى مى‌طلبد و لكن با بررسى مختصر و اجمالى به نظر مى‌رسد كه ترجمه حاضر به زبان عربى فصيح برگردان شده و به‌طور كلى، اشكال مهمى در آن مشاهده نشد.
#بررسى تفصيلى اين ترجمه از نظر مطابقت با متن فارسى، كارى مشكل و تخصصى است و زمانى طولانى مى‌طلبد و لكن با بررسى مختصر و اجمالى به نظر مى‌رسد كه ترجمه حاضر به زبان عربى فصيح برگردان شده و به‌طور كلى، اشكال مهمى در آن مشاهده نشد.
 
#براى آشنا شدن با چگونگى ترجمه در اثر حاضر و سهولت مقابله آن با متن اصلى، مطلبى از نويسنده همراه با ترجمه آن در اينجا ذكر مى‌شود: نويسنده چنين نوشته است: «اكثر افرادى كه موفّق به نفى خواطر شده و توانسته‌اند ذهن خود را پاك و صاف نموده و از خواطر مصفّا كنند و بالاخره سلطان معرفت براى آنان طلوع نموده است در يكى از اين دو حال بوده است: اوّل در حين تلاوت قرآن مجيد و التفات به خواننده آن، كه چه كسى در حقيقت قارى قرآن است و در آن وقت بر آنان منكشف مى‌شده است كه قارى قرآن خداست جلّ جلاله. دوّم از راه توسّل به حضرت اباعبد الله الحسين(ع) زيرا آن‌حضرت را براى رفع حجاب و موانع طريق نسبت به سالكين راه خدا عنايتى عظيم است (رساله لُبّ اللّباب در سير و سلوك اولي الألباب، ص150) و مترجم اين‌گونه ترجمه كرده است: «و أكثر الذين وُفِّقُوا لنفي الخواطر، و استطاعوا أن يُطَهِّروا أنفسهم و يصفّوها حتّى ظهر فيها سلطان المعرفة، إنَّما كان ذلك منهم في إحدى حالتين: الاولى، حين تلاوة القرآن المجيد، و الالتفات إلى القارئ الحقيقي للقرآن، لينكشف لهم أنَّ قارئ القرآن هو الله جلّ جلاله. الثانية، عن طريق التوسّل بمقام أبي‌عبدالله(ع)، لأنّ له(ع) عنايات عظيمة في رفع الحجب و الموانع عن طريق سالكي طريق الله» <ref>متن كتاب، ص146</ref>. همان طور كه ملاحظه مى‌شود ترجمه عربى، رسا و درست و مطابق با متن فارسى است.
2. براى آشنا شدن با چگونگى ترجمه در اثر حاضر و سهولت مقابله آن با متن اصلى، مطلبى از نويسنده همراه با ترجمه آن در اينجا ذكر مى‌شود: نويسنده چنين نوشته است: «اكثر افرادى كه موفّق به نفى خواطر شده و توانسته‌اند ذهن خود را پاك و صاف نموده و از خواطر مصفّا كنند و بالاخره سلطان معرفت براى آنان طلوع نموده است در يكى از اين دو حال بوده است: اوّل در حين تلاوت قرآن مجيد و التفات به خواننده آن، كه چه كسى در حقيقت قارى قرآن است و در آن وقت بر آنان منكشف مى‌شده است كه قارى قرآن خداست جلّ جلاله. دوّم از راه توسّل به حضرت اباعبد الله الحسين(ع) زيرا آن‌حضرت را براى رفع حجاب و موانع طريق نسبت به سالكين راه خدا عنايتى عظيم است (رساله لُبّ اللّباب در سير و سلوك اولي الألباب، ص150) و مترجم اين‌گونه ترجمه كرده است: «و أكثر الذين وُفِّقُوا لنفي الخواطر، و استطاعوا أن يُطَهِّروا أنفسهم و يصفّوها حتّى ظهر فيها سلطان المعرفة، إنَّما كان ذلك منهم في إحدى حالتين: الاولى، حين تلاوة القرآن المجيد، و الالتفات إلى القارئ الحقيقي للقرآن، لينكشف لهم أنَّ قارئ القرآن هو الله جلّ جلاله. الثانية، عن طريق التوسّل بمقام أبي‌عبدالله(ع)، لأنّ له(ع) عنايات عظيمة في رفع الحجب و الموانع عن طريق سالكي طريق الله» <ref>متن كتاب، ص146</ref>. همان طور كه ملاحظه مى‌شود ترجمه عربى، رسا و درست و مطابق با متن فارسى است.
#هر چند توفيق بررسى تفصيلى اثر حاضر حاصل نشد ولى با بررسى اجمالى روشن شد كه ترجمه عربى حاضر با رعايت امانت ترجمه شده است و كاستى يا افزوده‌اى از جانب مترجم محترم مشاهده نشد؛ جز اينكه اشعار فارسى را در متن كتاب آورده و همچنين نام منبع مورد نظر و شماره صفحه و مشخصات چاپى آن را كه در متن فارسى نيامده، در اين اثر معين كرده است <ref>ر.ك: همان، ص22 پاورقى 1 و ص26 پاورقى 1 و ...</ref> و گاهى كه نويسنده، شعرى در پاورقى آورده، نويسنده نيز از او تبعيت كرده است <ref>به عنوان مثال ر.ك: همان، ص32 پاورقى 1</ref>.
 
#نمونه‌اى از ترجمه اشعار فارسى به عربى در اثر حاضر چنين است: در متن چنين آورده است: {{شعر}}
3. هر چند توفيق بررسى تفصيلى اثر حاضر حاصل نشد ولى با بررسى اجمالى روشن شد كه ترجمه عربى حاضر با رعايت امانت ترجمه شده است و كاستى يا افزوده‌اى از جانب مترجم محترم مشاهده نشد؛ جز اينكه اشعار فارسى را در متن كتاب آورده و همچنين نام منبع مورد نظر و شماره صفحه و مشخصات چاپى آن را كه در متن فارسى نيامده، در اين اثر معين كرده است <ref>ر.ك: همان، ص22 پاورقى 1 و ص26 پاورقى 1 و ...</ref> و گاهى كه نويسنده، شعرى در پاورقى آورده، نويسنده نيز از او تبعيت كرده است <ref>به عنوان مثال ر.ك: همان، ص32 پاورقى 1</ref>.
#:{{ب|''هرگز نميرد آنكه دلش زنده شد به عشق''|2=''ثبت است در جريده عالم دوام ما''}}{{پایان شعر}}
 
#:و در پاورقى چنين ترجمه‌اش كرده است: «لايموت أبداً من عمّرت قلبَه المحبّةُ، فقد كُتب لنا الخلودُ في صحيفة الكون» <ref>همان، ص22</ref>. همچنين شعر فارسى{{شعر}}
4. نمونه‌اى از ترجمه اشعار فارسى به عربى در اثر حاضر چنين است: در متن چنين آورده است: {| class="wikitable poem"
#:{{ب|''منم كه شهره شهرم به عشق ورزيدن''|2=''منم كه ديده نيالوده‌ام به بد ديدن''}}{{پایان شعر}}
|-
#:در پاورقى آمده و اين‌گونه به عربى ترجمه شده است:{{شعر}}
! «هرگز نميرد آنكه دلش زنده شد به عشق !! ثبت است در جريده عالم دوام ما»
#:{{ب|''أنا من كنت في بلدي بالعشق مشهورا''|2=''أنا من لم تشاهد عيناه سواه محبوبا''}}
|} و در پاورقى چنين ترجمه‌اش كرده است: «لايموت أبداً من عمّرت قلبَه المحبّةُ، فقد كُتب لنا الخلودُ في صحيفة الكون» <ref>همان، ص22</ref>. همچنين شعر فارسى {| class="wikitable poem"
{{پایان شعر}}
|-
<ref>همان، ص32 پاورقى 1</ref>. گفتنى است: در اين مورد اخير، مصراع اول به‌خوبى برگردان شده ولى مصراع دوم به‌درستى و با دقت ترجمه نشده است. برگردان فارسى مصراع دوم (أنا من لم تشاهد عيناه سواه محبوبا) چنين است: منم كه چشمانم بجز او معشوقى نديده است. همچنين در متن فارسى:{{شعر}}
! «منم كه شهره شهرم به عشق ورزيدن !! منم كه ديده نيالوده‌ام به بد ديدن»
#:{{ب|''برو اين دام بر مرغ دگر نه''|2=''كه عنقا را بلند است آشيانه''}}
|} در پاورقى آمده و اين‌گونه به عربى ترجمه شده است: {| class="wikitable poem"
{{پایان شعر}}
|-
در پاورقى عربى:
! «أنا من كنت في بلدي بالعشق مشهورا !! أنا من لم تشاهد عيناه سواه محبوبا»
{{شعر}}
|} <ref>همان، ص32 پاورقى 1</ref>. گفتنى است: در اين مورد اخير، مصراع اول به‌خوبى برگردان شده ولى مصراع دوم به‌درستى و با دقت ترجمه نشده است. برگردان فارسى مصراع دوم (أنا من لم تشاهد عيناه سواه محبوبا) چنين است: منم كه چشمانم بجز او معشوقى نديده است. همچنين در متن فارسى: {| class="wikitable poem"
{{ب|''اذهب ضع الشراك لغيرها''|2=''فالعنقاء في الأعالى عشّها''}}{{پایان شعر}}<ref>همان، ص150 پاورقى 1</ref>.
|-
#شايان توجه است كه كتاب «رساله لُبّ اللّباب در سير و سلوك اولي الألباب» دو چاپ دارد: قديم و جديد. چاپ قديم مختصر و چاپ جديد مفصل است. متن حاضر، ترجمه عربى چاپ قديم است.
! «برو اين دام بر مرغ دگر نه !! كه عنقا را بلند است آشيانه»
|} در پاورقى عربى: {| class="wikitable poem"
|-
! «اذهب ضع الشراك لغيرها !! فالعنقاء في الأعالى عشّها»
|} <ref>همان، ص150 پاورقى 1</ref>.
 
5. شايان توجه است كه كتاب «رساله لُبّ اللّباب در سير و سلوك اولي الألباب» دو چاپ دارد: قديم و جديد. چاپ قديم مختصر و چاپ جديد مفصل است. متن حاضر، ترجمه عربى چاپ قديم است.


==پانويس ==
==پانويس ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش