۱۰۵٬۶۵۲
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد' به 'ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد') |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
ابوجعفر در مجموعۀ فرهنگ عالم اسلام همانند اکثر برآمدگان آن فرهنگ و تمدن تاریخی به عامیت علم و بعدهای چندگانه اما وحدتپذیر آن آگاهی داشت و در زمینههایی چون فقه و تفسیر و حدیث و ادب و جز اینها طبعآزمایی کرده است. آنچه در فصل سوم این کتاب آمده است، علم تاریخ یا به زبان دیگر مورخبودن طبری است که با تحلیل کتاب «[[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاریخ الرسل والملوک]]» روش محتوا و برداشت و منابع و موضعگیریهای آن در زمینههای گوناگون پژوهش شده است. | ابوجعفر در مجموعۀ فرهنگ عالم اسلام همانند اکثر برآمدگان آن فرهنگ و تمدن تاریخی به عامیت علم و بعدهای چندگانه اما وحدتپذیر آن آگاهی داشت و در زمینههایی چون فقه و تفسیر و حدیث و ادب و جز اینها طبعآزمایی کرده است. آنچه در فصل سوم این کتاب آمده است، علم تاریخ یا به زبان دیگر مورخبودن طبری است که با تحلیل کتاب «[[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاریخ الرسل والملوک]]» روش محتوا و برداشت و منابع و موضعگیریهای آن در زمینههای گوناگون پژوهش شده است. | ||
در فصل چهارم تاریخنگاری پس از طبری و اثراتی که او مستقیم و غیرمستقیم بر مورخان مسلمان اعم از عربینویسان، فارسینویسان و ترکینویسان، حتی اردونویسان در طی تاریخ یکهزارساله باقی گذاشت، پرداخته شده است. البته در این بخش بر آثار دو تن از این مورخان یعنی ابن اثیر و [[ابن خلدون، | در فصل چهارم تاریخنگاری پس از طبری و اثراتی که او مستقیم و غیرمستقیم بر مورخان مسلمان اعم از عربینویسان، فارسینویسان و ترکینویسان، حتی اردونویسان در طی تاریخ یکهزارساله باقی گذاشت، پرداخته شده است. البته در این بخش بر آثار دو تن از این مورخان یعنی ابن اثیر و [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]] که متعلق به دورۀ اول تاریخنگاری اسلامی هستند، تأکید میشود. همچنین از تلاشهای مورخان سدههای پس از طبری در پیداکردن جایگاه علمی تاریخنگاری در سلسلهمراتب علوم در عالم اسلام سخن به میان آمده است. | ||
سخن پایانی اشارهای مجدد به جایگاه علم تاریخ پیش از طبری و نقش مؤلف «[[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاریخ الرسل والملوک]]» در تاریخنگاری عالم اسلام است. در این مقوله افزون بر شناخت دورۀ فترت تاریخنگاری اسلامی که با پارهشدن پیوندهای اجتماعی جوامع اسلامی و فروریختگی فرهنگ گستردۀ جهان اسلام به وجود آمد، سخن به زمانی میرسد که خودیابیها و خودآییهای فرهنگی روشنگران مسلمان، عصر تاریخنگاری جدید را بر اساس علم و روشهای عینی پدید آورد.<ref> [https://literaturelib.com/books/6242 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | سخن پایانی اشارهای مجدد به جایگاه علم تاریخ پیش از طبری و نقش مؤلف «[[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاریخ الرسل والملوک]]» در تاریخنگاری عالم اسلام است. در این مقوله افزون بر شناخت دورۀ فترت تاریخنگاری اسلامی که با پارهشدن پیوندهای اجتماعی جوامع اسلامی و فروریختگی فرهنگ گستردۀ جهان اسلام به وجود آمد، سخن به زمانی میرسد که خودیابیها و خودآییهای فرهنگی روشنگران مسلمان، عصر تاریخنگاری جدید را بر اساس علم و روشهای عینی پدید آورد.<ref> [https://literaturelib.com/books/6242 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> |