۱۰۶٬۳۳۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'رحمه الله' به 'رحمهالله') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
}} | }} | ||
'''ابن وَهْب، ابوالحسین اسحاق،''' نویسنده شیعی مذهب آغاز سده 4ق، نویسنده کتاب ''[[البرهان فی وجوه البیان]]'' در علم معانی و بیان. | '''ابن وَهْب، ابوالحسین اسحاق،''' نویسنده شیعی مذهب آغاز سده 4ق، نویسنده کتاب ''[[البرهان في وجوه البيان|البرهان فی وجوه البیان]]'' در علم معانی و بیان. | ||
==خاندان== | ==خاندان== | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
# الایضاح | # الایضاح | ||
# التعبد | # التعبد | ||
# البرهان، این کتاب خود چندی دستخوش ایهام و سرگردانی بود: نخست با نام البرهان فی وجوه البیان در 1930م انتشار یافت و در 1938م طه حسین و عبدالحمید عبادی که بر قطعهای از آن در کتابخانه اسکوریال دست یافته بودند، آن را با نام نقد النثر تألیف قدامه بن جعفر به چاپ رساندند. اما جالب آنکه نظر این دو محقق درباره انتساب کتاب به قدامه یکی نیست. مقدمه طه حسین در واقع همان سخنرانی است که او در 1931م در کنگره خاورشناسان (در لیدن) به زبان فرانسه ایراد کرده بود. در این گفتار، وی صراحتاً در تعلق کتاب به قدامه تردید کرده، سپس نظر بروکلمان را نقل میکند که کتاب را از آن شاگرد قدامه میپنداشته است. در عوض، عبادی به چند دلیل تاریخی و پس از مقایسه میان این کتاب و الخراج قدامه، با آنکه میداند در ورقه اول نسخه، عنوان «البیان» نوشته شده، باز گمان برده است که این اثر همان نقد النثر قدامه است. چندی بعد در 1368ق/1949م علی حسن عبدالقادر، طی مقالهای که در مجله المجمع العلمی العربی به چاپ رسانید، توضیح داد که نسخه تازهای از این کتاب را در کتابخانه چستربیتی یافته است. این نسخه ثابت میکند که آنچه به نام نقد النثر چاپ شده، در حقیقت چیزی جز یک سوم البرهان فی وجوه البیان نیست. | # البرهان، این کتاب خود چندی دستخوش ایهام و سرگردانی بود: نخست با نام [[البرهان في وجوه البيان|البرهان فی وجوه البیان]] در 1930م انتشار یافت و در 1938م طه حسین و عبدالحمید عبادی که بر قطعهای از آن در کتابخانه اسکوریال دست یافته بودند، آن را با نام نقد النثر تألیف قدامه بن جعفر به چاپ رساندند. اما جالب آنکه نظر این دو محقق درباره انتساب کتاب به قدامه یکی نیست. مقدمه طه حسین در واقع همان سخنرانی است که او در 1931م در کنگره خاورشناسان (در لیدن) به زبان فرانسه ایراد کرده بود. در این گفتار، وی صراحتاً در تعلق کتاب به قدامه تردید کرده، سپس نظر [[بروکلمان، کارل|بروکلمان]] را نقل میکند که کتاب را از آن شاگرد قدامه میپنداشته است. در عوض، عبادی به چند دلیل تاریخی و پس از مقایسه میان این کتاب و الخراج قدامه، با آنکه میداند در ورقه اول نسخه، عنوان «البیان» نوشته شده، باز گمان برده است که این اثر همان نقد النثر قدامه است. چندی بعد در 1368ق/1949م علی حسن عبدالقادر، طی مقالهای که در مجله المجمع العلمی العربی به چاپ رسانید، توضیح داد که نسخه تازهای از این کتاب را در کتابخانه چستربیتی یافته است. این نسخه ثابت میکند که آنچه به نام نقد النثر چاپ شده، در حقیقت چیزی جز یک سوم [[البرهان في وجوه البيان|البرهان فی وجوه البیان]] نیست. | ||
دیگر آنکه مؤلف، نام خود را در آغاز «بیان» چهارم کتاب خود ذکر کرده است. علاوه بر این عبدالقادر به رد دلایل دو محقق نخست پرداخته و از جمله منکر هرگونه تشابه میان این کتاب و آثار قدامه گردیده و اشاره کرده است که هیچکس چنین کتابی را به قدامه نسبت نداده و این کتاب اثری شیعی است و قدامه شیعی مذهب نبوده است. پس از عبدالقادر، محققان دیگری نیز به تأیید یا تکمیل این بحث پرداختند که از آن جملهاند: عبدالمنعم | دیگر آنکه مؤلف، نام خود را در آغاز «بیان» چهارم کتاب خود ذکر کرده است. علاوه بر این عبدالقادر به رد دلایل دو محقق نخست پرداخته و از جمله منکر هرگونه تشابه میان این کتاب و آثار قدامه گردیده و اشاره کرده است که هیچکس چنین کتابی را به قدامه نسبت نداده و این کتاب اثری شیعی است و قدامه شیعی مذهب نبوده است. پس از عبدالقادر، محققان دیگری نیز به تأیید یا تکمیل این بحث پرداختند که از آن جملهاند: [[خفاجی، محمد عبدالمنعم|عبدالمنعم خفاجی]]، [[ضیف، شوقی|شوقی ضیف]] و [[بدوی طبانه]]. | ||
سرانجام در 1967م کتاب البرهان، توسط احمد مطلوب و با همکاری خدیجه حدیثی از روی نسخه چستربیتی انتشار یافت. مقدمه کتاب شامل است بر: بحث مفصلی از سرگذشت کتاب، اشاره به ناقدان نقد النثر، دلایل فراوانی در رد انتساب آن به قدامه و دلایل صحت انتساب آن به ابن وهب. خود کتاب نیز به شیوهای پسندیده همراه با فهارس (هرچند، گاه بسیار ناقص) به چاپ رسیده است. با این همه 2 سال بعد، در قاهره حفنی محمد شرف، ظاهراً بیآنکه از چاپ نخست اطلاع داشته باشد، براساس همان نسخه چستربیتی به چاپ دیگری اقدام کرد. این چاپ هیچ مزیتی بر چاپ نخست ندارد، علاوه بر آن، نحوه گزارش ماجرای کتاب، طرز برداشت و استدلال محقق و حتی مجموعه اطلاعات وی در مقدمه، شباهت سؤالانگیزی با چاپ احمد مطلوب دارد. | سرانجام در 1967م کتاب البرهان، توسط احمد مطلوب و با همکاری خدیجه حدیثی از روی نسخه چستربیتی انتشار یافت. مقدمه کتاب شامل است بر: بحث مفصلی از سرگذشت کتاب، اشاره به ناقدان نقد النثر، دلایل فراوانی در رد انتساب آن به قدامه و دلایل صحت انتساب آن به ابن وهب. خود کتاب نیز به شیوهای پسندیده همراه با فهارس (هرچند، گاه بسیار ناقص) به چاپ رسیده است. با این همه 2 سال بعد، در قاهره حفنی محمد شرف، ظاهراً بیآنکه از چاپ نخست اطلاع داشته باشد، براساس همان نسخه چستربیتی به چاپ دیگری اقدام کرد. این چاپ هیچ مزیتی بر چاپ نخست ندارد، علاوه بر آن، نحوه گزارش ماجرای کتاب، طرز برداشت و استدلال محقق و حتی مجموعه اطلاعات وی در مقدمه، شباهت سؤالانگیزی با چاپ احمد مطلوب دارد. | ||
البرهان فی وجوه | |||
[[البرهان في وجوه البيان|البرهان فی وجوه البیان]]، یکی از نخستین و مهمترین آثار درباره «بیان» است. بیان نیز در آغاز امر، یعنی طی سده 3 و ابتدای سده 4ق در معنایی بسیار گستردهتر از آنچه امروزه در کتب متأخرتر علوم بلاغت مییابیم، مورد بحث قرار میگرفته است. حقیقت و مجاز و تشبیه و استعاره و کنایه که نزد متأخران پایههای اصلی مبحث بیان را تشکیل میدهند، در البرهان ابن وهب گویی در درجه دوم اهمیت نشسته است. <ref>آذرنوش، آذرتاش، ج5 ص89- 91</ref>. | |||
==پانویس== | ==پانویس== |