پرش به محتوا

در چنبره زروان: تأملی بر تقدیرگرایی زروانی در ادبیات فارسی از عصر فردوسی تا حملۀ مغول: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURدر چنبره زروانJ1.jpg | عنوان =در چنبره زروان: تأملی بر تقدیرگرایی زروانی در ادبیات فارسی از عصر فردوسی تا حملۀ مغول | عنوان‌های دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = حسامی، مرمر (نویسنده) دادبه، اصغر (مقدمه‌نویس) |زبا...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۶: خط ۲۶:
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
'''در چنبره زروان: تأملی بر تقدیرگرایی زروانی در ادبیات فارسی از عصر فردوسی تا حملۀ مغول''' تألیف مرمر حسامی با مقدمه دکتر اصغر دادبه؛ این کتاب با کالبدشکافی تاریخی مفهوم تقدیرگرایی، در واقع یک آسیب مهم فرهنگی را در اعماق باورهای ایرانیان نشانه گرفته است؛ آسیبی که مانع از تعمیم تجربۀ اگزیستانسیالیسم (اصالت وجود) و اومانیسم (انسان‌گرایی) اروپای پس از دورۀ نوزایی و روشنگری در ایران می‌شود و دیوار سترگی را در مقابل فهم دنیای مدرنیته برافراشته است.
'''در چنبره زروان: تأملی بر تقدیرگرایی زروانی در ادبیات فارسی از عصر فردوسی تا حملۀ مغول''' تألیف [[حسامی، مرمر|مرمر حسامی]] با مقدمه دکتر [[دادبه، اصغر|اصغر دادبه]]؛ این کتاب با کالبدشکافی تاریخی مفهوم تقدیرگرایی، در واقع یک آسیب مهم فرهنگی را در اعماق باورهای ایرانیان نشانه گرفته است؛ آسیبی که مانع از تعمیم تجربۀ اگزیستانسیالیسم (اصالت وجود) و اومانیسم (انسان‌گرایی) اروپای پس از دورۀ نوزایی و روشنگری در ایران می‌شود و دیوار سترگی را در مقابل فهم دنیای مدرنیته برافراشته است.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۵۲: خط ۵۲:
پس از اسلام در ایران قضیۀ جبر و اختیار که از گفتمان‌های جدی این عصر بود، همچون بسیاری از قضایای فلسفی دیگر تحت تأثیر اندیشه‌های ایرانیان قرار گرفت؛ تا جایی که می‌توان ادعا کرد جبر متکلمین اسلامی نه به طور کامل، اما تا حد زیادی متأثر و دنبالۀ همان تفکر زروانی است. به دلیل همین ارتباط، در بخش‌های بعدی به تعاریف و تاریخچۀ جبر و اختیار و اصول عقاید اشاعره و معتزله پرداخته شده است. در ادامۀ بحث، افزون بر مرور نمودهای متفاوت تقدیرگرایی در شعر و اندیشۀ ادیبان، از آنجا که تقدیرگرایی رابطۀ تنگاتنگی با شرایط تاریخی، اجتماعی و گفتمان‌های مذهبی هر دوره دارد، اوضاع و احوال فرهنگی، اجتماعی و مذهبی قرن چهارم تا هفتم مطرح شده است. در این مبحث مقاطعی از تاریخ یا نحله‌ها و نهضت‌هایی بررسی شده‌اند که بسترهای فرهنگی و اجتماعی تقدیرگرایی را هموار کرده‌اند یا برعکس مثل نهضت شعوبیه یا قیام ابومسلم که منتج به تشکیل حکومت‌های ایرانی شد، زمینه را برای اختیارگرایی و خردگرایی فراهم آورده‌اند.
پس از اسلام در ایران قضیۀ جبر و اختیار که از گفتمان‌های جدی این عصر بود، همچون بسیاری از قضایای فلسفی دیگر تحت تأثیر اندیشه‌های ایرانیان قرار گرفت؛ تا جایی که می‌توان ادعا کرد جبر متکلمین اسلامی نه به طور کامل، اما تا حد زیادی متأثر و دنبالۀ همان تفکر زروانی است. به دلیل همین ارتباط، در بخش‌های بعدی به تعاریف و تاریخچۀ جبر و اختیار و اصول عقاید اشاعره و معتزله پرداخته شده است. در ادامۀ بحث، افزون بر مرور نمودهای متفاوت تقدیرگرایی در شعر و اندیشۀ ادیبان، از آنجا که تقدیرگرایی رابطۀ تنگاتنگی با شرایط تاریخی، اجتماعی و گفتمان‌های مذهبی هر دوره دارد، اوضاع و احوال فرهنگی، اجتماعی و مذهبی قرن چهارم تا هفتم مطرح شده است. در این مبحث مقاطعی از تاریخ یا نحله‌ها و نهضت‌هایی بررسی شده‌اند که بسترهای فرهنگی و اجتماعی تقدیرگرایی را هموار کرده‌اند یا برعکس مثل نهضت شعوبیه یا قیام ابومسلم که منتج به تشکیل حکومت‌های ایرانی شد، زمینه را برای اختیارگرایی و خردگرایی فراهم آورده‌اند.


در بخش شواهد و مثال‌ها، ردپای «تقدیرباوری» در ابیاتی از فردوسی، سنایی، نظامی، منوچهری و فرخی با ارائۀ شواهد و ابیاتی از این بزرگان به طور جداگانه بررسی شده است. در این قسمت ضمن بیان شرحی در باب شرایط تاریخی و فرهنگی و شخصیت ادبی/اجتماعی هر یک از این شخصیت‌ها، دلالت‌های لفظی و جنبه‌های هرمنوتیک این اندیشه و کاربرد ثانویۀ واژه‌های نشان‌داری مثل بخت، اقبال، زمانه، فلک و ... در متون ایشان که بر مفهوم تقدیرگرایی دلالت دارند، در چارچوبی مشخص و هدفداری بررسی شده است.
در بخش شواهد و مثال‌ها، ردپای «تقدیرباوری» در ابیاتی از [[فردوسی، ابوالقاسم|فردوسی]]، [[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی]]، [[نظامی، الیاس بن یوسف|نظامی]]، [[منوچهری، احمد بن قوص|منوچهری]] و [[فرخی سیستانی، علی بن جولوق|فرخی]] با ارائۀ شواهد و ابیاتی از این بزرگان به طور جداگانه بررسی شده است. در این قسمت ضمن بیان شرحی در باب شرایط تاریخی و فرهنگی و شخصیت ادبی/اجتماعی هر یک از این شخصیت‌ها، دلالت‌های لفظی و جنبه‌های هرمنوتیک این اندیشه و کاربرد ثانویۀ واژه‌های نشان‌داری مثل بخت، اقبال، زمانه، فلک و ... در متون ایشان که بر مفهوم تقدیرگرایی دلالت دارند، در چارچوبی مشخص و هدفداری بررسی شده است.


در پایان این نکته مورد توجه قرار گرفته که تقدیر و مترادفات آن، چنان سایۀ گسترده‌ای بر سر فارسی‌زبانان انداخته است که نادیده‌انگاشتنش ممکن نیست. هرچند این اندیشه گاه لباس دیگری بر تن می‌کند و نام دیگری می‌پذیرد؛ اما به نظر می‌رسد اعتقاد به تقدیر جاری بر زمان و جبر ناشی از آن به عنوان یک کهن‌الگو و پس‌زمینۀ تاریخی در ذهن شاعر ایرانی باقی مانده است و لابلای سطور با کلام و دلالتی خودنمایی می‌کند که اغلب تنها منشأ آن، ناخودآگاه شاعر و نویسنده است که با اصطلاح «تقدیر» رخ می‌نمایاند.<ref> [https://literaturelib.com/books/5497 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref>
در پایان این نکته مورد توجه قرار گرفته که تقدیر و مترادفات آن، چنان سایۀ گسترده‌ای بر سر فارسی‌زبانان انداخته است که نادیده‌انگاشتنش ممکن نیست. هرچند این اندیشه گاه لباس دیگری بر تن می‌کند و نام دیگری می‌پذیرد؛ اما به نظر می‌رسد اعتقاد به تقدیر جاری بر زمان و جبر ناشی از آن به عنوان یک کهن‌الگو و پس‌زمینۀ تاریخی در ذهن شاعر ایرانی باقی مانده است و لابلای سطور با کلام و دلالتی خودنمایی می‌کند که اغلب تنها منشأ آن، ناخودآگاه شاعر و نویسنده است که با اصطلاح «تقدیر» رخ می‌نمایاند.<ref> [https://literaturelib.com/books/5497 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref>