۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
'''التنبيهات العلية على وظائف الصلاة القلبية''' يعنى بيدارگرىهاى برتر در باب وظيفههاى قلبى نماز، از آثار سودمند محقق و فقيه شيعى قرن دهم؛ شيخ زينالدين بن نورالدين على بن احمد عاملى جبعى، معروف به [[شهيد ثانى]] (جبع 911- 966 استانبول) است كه در آن، نويسنده، آداب و اسرار اخلاقى و عرفانى نماز را توضيح داده است. اين اثر را استاد صفاءالدين البصرى -عضو "مجمع البحوث الاسلامية" وابسته به آستان قدس رضوى- تحقيق كرده است. كتاب حاضر از زمان انتشار تاكنون مورد توجه شديد دانشمندان علوم اسلامى قرار داشته است به طورى كه بيش از دويست نسخه خطى از آن موجود است و بيش از ده بار به زبان فارسى ترجمه و شرح شده است. نويسنده در اين اثر به كتاب "مصباح الشريعة و مفتاح الحقيقة" منسوب به امام جعفر صادق(ع) و همچنين به كتاب "إحياء علوم الدين" نوشته غزالى توجه فراوان كرده است. همچنين اين كتاب بر انديشمندان بعدى مانند [[جزایری، نعمتالله|سيد نعمةالله جزائرى]] ، ميرزا جوادآقا ملكى تبريزى، شهيد سيد عبدالحسين دستغيب و [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره) و ... بروشنى تأثير گذاشته است. | |||
== ساختار كتاب== | == ساختار كتاب== | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
هر چند درباره محتواى اين اثر سودمند؛ گفتنىها فراوان است ولى به جهت ضيق مجال، به ذكر نمونههايى كوتاه و گويا از مطالب آن اكتفا مىشود: | هر چند درباره محتواى اين اثر سودمند؛ گفتنىها فراوان است ولى به جهت ضيق مجال، به ذكر نمونههايى كوتاه و گويا از مطالب آن اكتفا مىشود: | ||
#[[شهيد ثانى]] در اثر حاضر به كتاب مصباح الشريعة و مفتاح الحقيقة منسوب به امام جعفر صادق(ع) توجه فراوان كرده و در موارد متعددى مطالب و رواياتى از آن ذكر كرده (ر.ك: متن كتاب، ص96 پاورقى 5 و ص98 پاورقى 6 و ص100 پاورقى 7 و ...) و همچنين به كتاب [[احياء علوم الدين]] نوشته غزالى (ر.ك: همان، ص76 پاورقى 4 و ص77 پاورقى 1 و 2 و ص87 پاورقى 5 و ...) عنايت كرده و مطالبى از آن آورده است. | |||
#نويسنده ريا را يكى از مواردى شمرده كه با صحت نماز منافات دارد يعنى ناسازگار است و چنين افزوده است: ريا دو گونه است: رياى محض و رياى مخلوط. رياى محض آن است كه با اين عملش (نماز) نفع دنيا را بطلبد. و اين ريا، فراگير است و شامل همه موارد ذيل مىشود: چه منفعت حرامى را بطلبد چه حلال، يا براى فرار از اينكه به او به چشم حقارت نگاه شود و از زمره خواصّ شمرده نشود. و رياى مخلوط به اين معنا است كه موارد مذكور در رياى محض را همراه با تقرب به خداى تعالى قصد كند. و هر دو تاى اين رياها عمل را فاسد مىسازد بلكه رياى محض ارزش بحث و گفتگو ندارد و دومى شرك به خداى تعالى در عبادت است كه قبلا گذشت كه خداوند متعال عمل ريايى را نمىپذيرد و به همان شريك واگذار مىكند و آن همان شرك خفى است. ... (همان، ص145- 151) | |||
#نويسنده در مورد معناى "الله اكبر" چنين نوشته است: تكبير معنايش اين است كه خداى سبحان از هر چيزى بزرگتر است يا برتر از آن است كه وصف شود يا بزرگتر از آن است كه با حواسّ درك شود يا با مردم مقايسه شود. همچنين او افزوده است: پس وقتى زبانت اين جمله را گفت شايسته است كه قلبت آن را تكذيب نكند. اگر در قلبت چيزى بزرگتر از خداى تعالى باشد، خدا شهادت خواهد داد كه تو راستگو نيستى ... (همان، ص115) | |||
#كتاب حاضر هر چند مستند نيست و نويسنده خودش اسناد و منابع روايات مورد استفادهاش را نياورده است وليكن بسيارى از رواياتش در منابع روايى مانند كافى، معانى الاخبار، امالى و ... يافت مىشود و مصحح محترم هم آدرس آن منابع را با ذكر شماره جلد و صفحه ذكر كرده است و البته برخى از رواياتش در هيچ منبع روايى يافت نمىشود و اين يكى از اشكالات غير قابل دفاع اين كتاب است. به عنوان مثال نويسنده روايت "إنّ اللّه تعالى يعطى الدّنيا بعمل الآخرة، و لا يعطى الآخرة بعمل الدّنيا" را به نقل از پيامبر(ص) و بدون ذكر اسناد و منبع آورده (همان، ص174) و مصحح در پاورقى نوشته است كه به بحارالانوار مراجعه شود كه در آن روايتى است كه به همين معنا دلالت دارد و شماره جلد و صفحه مورد نظر را آورده است. وقتى به بحارالانوار و همان جلد و صفحه مراجعه مىكنيم مصحح در پاورقى چنين آورده است: "لم اجده فى مظانه" يعنى در محلش نيافتم! (بحارالانوار ج13 ص412) | |||
== وضعيت كتاب== | == وضعيت كتاب== |
ویرایش