۱۰۶٬۱۰۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
سعدالدین مسعود ارجاسب تهرانی در سال 864ق در تهران به دنیا آمد، پدرش شیخ علی تهرانی بود. پدرانش رئیس و کدخدای تهران بودهاند که در آن زمان قصبهای از توابع ری بود.<ref> ر.ک: نصیری، محمدرضا، ج1، ص297</ref> | سعدالدین مسعود ارجاسب تهرانی در سال 864ق در تهران به دنیا آمد، پدرش شیخ علی تهرانی بود. پدرانش رئیس و کدخدای تهران بودهاند که در آن زمان قصبهای از توابع ری بود.<ref> ر.ک: نصیری، محمدرضا، ج1، ص297</ref> | ||
==تحصیلات== | ==تحصیلات== | ||
در جوانی به شیراز رفت و در محضر جلالالدین دوانی (۸۳۰-۹۰۸ق) از قضات دانشمند و محقق آن زمان به فراگیری علوم، از جمله پزشکی پرداخت و در همانجا نام «مسعود» و تخلص «امیدی» را از استاد خود گرفت.<ref> ر.ک: نصیری، محمدرضا، ج1، ص297</ref> | در جوانی به شیراز رفت و در محضر [[دوانی، محمد بن اسعد|جلالالدین دوانی]] (۸۳۰-۹۰۸ق) از قضات دانشمند و محقق آن زمان به فراگیری علوم، از جمله پزشکی پرداخت و در همانجا نام «مسعود» و تخلص «امیدی» را از استاد خود گرفت.<ref> ر.ک: نصیری، محمدرضا، ج1، ص297</ref> | ||
امیدی علاوه بر شیراز به شهرهای اصفهان، قم، کاشان، تبریز و هرات نیز سفر کرد. وی معاصر شاه اسماعیل اول صفوی بود. بیشتر اشعار او مدیحه است. امیدی چند تن از وزیران صفویه، از جمله امیر یاراحمد اصفهانی، ملقب به نجم ثانی را مدح گفته است. | امیدی علاوه بر شیراز به شهرهای اصفهان، قم، کاشان، تبریز و هرات نیز سفر کرد. وی معاصر شاه اسماعیل اول صفوی بود. بیشتر اشعار او مدیحه است. امیدی چند تن از وزیران صفویه، از جمله امیر یاراحمد اصفهانی، ملقب به نجم ثانی را مدح گفته است. | ||
متأسفانه منابع از این بخش زندگی وی تا سه سال آخر حیاتش هیچ نشانی به دست ندادهاند و آن همان همراه شدن وی در سال 927 با اردوی ساممیرزای دوساله (متوفی 975) و دورمیشخان (متوفی 932) لهله ساممیرزا و خواجه حبیبالله ساوجی (متوفی 932) وزیر دورمیشخان به سوی هرات است که طبق قول خواندمیر دو سال طول میکشد. امیدی در این دو سال چنان دلهای عام و خاص را صید خود میکند که مهارمهام امور را به دستش میسپارند. آنقدر که برای دریافت مجوز بازگشتِ ناچار به شهرش، متوسل به الحاح و اصرار میشود. البته قصاید مدحی وی که حدود 70 درصد حجم دیوان کوچکش را به خود اختصاص داده؛ هرچند در لفافه، اما حاوی اطلاعات ذیقیمت در باب زندگی وی و تا حدی ممدوحانش است.<ref> ر.ک: شفیعیون، سعید، ص267</ref> | متأسفانه منابع از این بخش زندگی وی تا سه سال آخر حیاتش هیچ نشانی به دست ندادهاند و آن همان همراه شدن وی در سال 927 با اردوی ساممیرزای دوساله (متوفی 975) و دورمیشخان (متوفی 932) لهله ساممیرزا و خواجه حبیبالله ساوجی (متوفی 932) وزیر دورمیشخان به سوی هرات است که طبق قول خواندمیر دو سال طول میکشد. امیدی در این دو سال چنان دلهای عام و خاص را صید خود میکند که مهارمهام امور را به دستش میسپارند. آنقدر که برای دریافت مجوز بازگشتِ ناچار به شهرش، متوسل به الحاح و اصرار میشود. البته قصاید مدحی وی که حدود 70 درصد حجم دیوان کوچکش را به خود اختصاص داده؛ هرچند در لفافه، اما حاوی اطلاعات ذیقیمت در باب زندگی وی و تا حدی ممدوحانش است.<ref> ر.ک: شفیعیون، سعید، ص267</ref> | ||
از سرودههای امیدی میتوان دریافت که او مسلمان و شیعی بوده است. ستایش پیامبر و اهل بیت (ع)، بهخصوص امام علی (ع)، در سرودههای وی به چشم میخورد. | |||
از سرودههای امیدی میتوان دریافت که او مسلمان و شیعی بوده است. ستایش پیامبر و اهل بیت (ع)، بهخصوص [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]]، در سرودههای وی به چشم میخورد. | |||
امیدی پس از مدتها دوری از زادگاه، در ۹۲۹ق به تهران بازگشت.<ref> ر.ک: ریحانی منفرد، نسترن، ص241-242</ref> | امیدی پس از مدتها دوری از زادگاه، در ۹۲۹ق به تهران بازگشت.<ref> ر.ک: ریحانی منفرد، نسترن، ص241-242</ref> |