پرش به محتوا

لمحات في شرح اللمعات: شرحی بر لمعات فخرالدین عراقی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۷: خط ۲۷:
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
'''لمحات في شرح اللمعات: شرحی بر لمعات فخرالدین عراقی''' تألیف یارعلی شیرازی، تصحیح، تحقیق، تعلیقه غلامعلی مقدم، مهرداد حسن‌بیگی؛ می‌توان شرح یارعلی شیرازی را اولین شرح مبسوط از «لمعات» دانست که باقی مانده است. در میان شروح موجود نیز این شرح و شرح جامی از وزانت علمی بیشتری برخوردار است.
'''لمحات في شرح اللمعات: شرحی بر لمعات فخرالدین عراقی''' تألیف [[شیرازی، یارعلی بن عبدالله|یارعلی شیرازی]]، تصحیح، تحقیق، تعلیقه [[مقدم، غلامعلی|غلامعلی مقدم]]، [[حسن‌بیگی، مهرداد|مهرداد حسن‌بیگی]]؛ می‌توان شرح [[شیرازی، یارعلی بن عبدالله|یارعلی شیرازی]] را اولین شرح مبسوط از «[[لمعات (مصحح خواجوی)|لمعات]]» دانست که باقی مانده است. در میان شروح موجود نیز این شرح و شرح جامی از وزانت علمی بیشتری برخوردار است.
==ساختار==
==ساختار==
پس از مقدمه شارح، کتاب از 28 لمعه تشکیل شده است.
پس از مقدمه شارح، کتاب از 28 لمعه تشکیل شده است.
خط ۳۴: خط ۳۴:
میراث‌داران آثار سترگ و عمیق و انیق عرفان اصیل اسلامی با سرمایه نقلی و دل‌مایۀ فطری و جان‌مایۀ عقلی به جد و جهد کوشیده‌اند که توحید را در صحنۀ گیتی بگسترانند و بساط کثرت را برچینند و کج‌بینی و کوردلی را درمان کنند. سپس با قامت بلند توحید با چشم وحدت‌بین، حق را مشاهده و قهر و دشمنی عقل و دل را به مهر و دوستی مبدل کنند؛ هرچند که سلاح عقل در این راه به کندی و جهاز برهان غیرکافی است؛ اما با صفای نور ایمان سلاح عقل را صیقل و با قلب سلیم جهاز برهان را تکمیل کرده‌اند.
میراث‌داران آثار سترگ و عمیق و انیق عرفان اصیل اسلامی با سرمایه نقلی و دل‌مایۀ فطری و جان‌مایۀ عقلی به جد و جهد کوشیده‌اند که توحید را در صحنۀ گیتی بگسترانند و بساط کثرت را برچینند و کج‌بینی و کوردلی را درمان کنند. سپس با قامت بلند توحید با چشم وحدت‌بین، حق را مشاهده و قهر و دشمنی عقل و دل را به مهر و دوستی مبدل کنند؛ هرچند که سلاح عقل در این راه به کندی و جهاز برهان غیرکافی است؛ اما با صفای نور ایمان سلاح عقل را صیقل و با قلب سلیم جهاز برهان را تکمیل کرده‌اند.


رسالۀ شریف «لمعات» فخرالدین عراقی اثری نفیس و ماندگار به‌درستی یکی از مصادیق میراث سترگ عرفان اسلامی است که طرحی نوین و نثری وزین و مطالبی سامی و راقی دارد. این رساله عصاره و لبّ معارف عرفانی است؛ حاصل عمر کسی که سنواتی را با دل بی‌قرار در پی زلف یار گذرانده و در طرّۀ دام بلای عشقی شورانگیز گرفتار شده و مدتی در میان گمان و یقین بوده و در فراق طولانی خود برگ وصال می‌ساخته و در می‌کده‌ها در پی زلف و موی و بوی یار می‌جسته است.
رسالۀ شریف «[[لمعات (مصحح خواجوی)|لمعات]]» [[عراقی، ابراهیم بن بزرگمهر|فخرالدین عراقی]] اثری نفیس و ماندگار به‌درستی یکی از مصادیق میراث سترگ عرفان اسلامی است که طرحی نوین و نثری وزین و مطالبی سامی و راقی دارد. این رساله عصاره و لبّ معارف عرفانی است؛ حاصل عمر کسی که سنواتی را با دل بی‌قرار در پی زلف یار گذرانده و در طرّۀ دام بلای عشقی شورانگیز گرفتار شده و مدتی در میان گمان و یقین بوده و در فراق طولانی خود برگ وصال می‌ساخته و در می‌کده‌ها در پی زلف و موی و بوی یار می‌جسته است.


فخرالدین ابراهیم عراقی، شاعر و عارف قرن هفتم در سال 610 هجری در کمیجان از توابع استان مرکزی دیده به جهان گشود. خانوادۀ او همه اهل علم و ادب بوده‌اند؛ از نامه‌های او به دو برادرش برمی‌آید که هر دو برادر مشغول به علوم نظری بوده‌اند. او در سفرهای متعدد خود با نحله‌ها و مکاتب عرفانی مختلف آشنا شده و از هر کدام جرعه‌ای نیوشیده است. او مدتی در خانقاه باباکمال جندی مشغول سیروسلوک بوده و بعد به خانقاه زکریا می‌رسد. حتی به روم هم سفر کرده و در آن زمان به سبب اوضاع فرهنگی که آن منطقه داشت، برای عراقی فراهم آمده بود که مدتی در آنجا به سلوک و نثر آثار منظوم و منثور خود بپردازد.
[[عراقی، ابراهیم بن بزرگمهر|فخرالدین ابراهیم عراقی]]، شاعر و عارف قرن هفتم در سال 610 هجری در کمیجان از توابع استان مرکزی دیده به جهان گشود. خانوادۀ او همه اهل علم و ادب بوده‌اند؛ از نامه‌های او به دو برادرش برمی‌آید که هر دو برادر مشغول به علوم نظری بوده‌اند. او در سفرهای متعدد خود با نحله‌ها و مکاتب عرفانی مختلف آشنا شده و از هر کدام جرعه‌ای نیوشیده است. او مدتی در خانقاه باباکمال جندی مشغول سیروسلوک بوده و بعد به خانقاه زکریا می‌رسد. حتی به روم هم سفر کرده و در آن زمان به سبب اوضاع فرهنگی که آن منطقه داشت، برای عراقی فراهم آمده بود که مدتی در آنجا به سلوک و نثر آثار منظوم و منثور خود بپردازد.


آثار عراقی را می‌توان به دو دستۀ منظوم و منثور تقسیم کرد؛ از جمله آثار منظوم او دیوان شعر، منظومه‌ای به نام ده فصل یا عشاق‌نامه و آثار منثور او لمعات، نامه‌های او و رسالۀ اصطلاحات صوفیه که منسوب به اوست.
آثار عراقی را می‌توان به دو دستۀ منظوم و منثور تقسیم کرد؛ از جمله آثار منظوم او دیوان شعر، منظومه‌ای به نام ده فصل یا عشاق‌نامه و آثار منثور او لمعات، نامه‌های او و رسالۀ اصطلاحات صوفیه که منسوب به اوست.


«لمعات» رساله‌ای است که فخرالدین عراقی هنگام بحث و درس «فصوص الحکم» در خانقاه صدرالدین قونوی شامل یک مقدمه و 28 لمعه نگاشته است. او در این مقدمه موضوع رساله را بیان، مراتب عشق را معرفی می‌کند و کار خود را به روش احمد غزالی در رسالۀ معروفش «سوانح العشاق» ارجاع می‌دهد. او در این رساله اصطلاحات عرفانی را بسیار زیبا به زبان فارسی بیان کرده و معادل آن را آورده است؛ هم از دریای قرآن بهره می‌جوید و هم از جویبار احادیث جرعه‌نوشی می‌کند. از کلمات مشایخ و عرفای سلف چون شبلی، ابوطالب مکی و حلاج نیز سخن می‌گوید و از کلمات آنان عیناً یا اقتباساً ذکر می کند. او در نثر آهنگین خود در اثنای متن از ابیاتی چون عطار و سنایی و ابن فارض بهره گرفته و گاه از ابیاتی که خود سروده است، چندبیتی مذکور می‌دارد.
«[[لمعات (مصحح خواجوی)|لمعات]]» رساله‌ای است که [[عراقی، ابراهیم بن بزرگمهر|فخرالدین عراقی]] هنگام بحث و درس «[[فصوص الحكم (تعليقات ابوالعلاء عفيفي)|فصوص الحکم]]» در خانقاه [[صدرالدین قونوی، محمد بن اسحاق|صدرالدین قونوی]] شامل یک مقدمه و 28 لمعه نگاشته است. او در این مقدمه موضوع رساله را بیان، مراتب عشق را معرفی می‌کند و کار خود را به روش [[غزالی، احمد بن محمد|احمد غزالی]] در رسالۀ معروفش «[[سوانح العشاق]]» ارجاع می‌دهد. او در این رساله اصطلاحات عرفانی را بسیار زیبا به زبان فارسی بیان کرده و معادل آن را آورده است؛ هم از دریای قرآن بهره می‌جوید و هم از جویبار احادیث جرعه‌نوشی می‌کند. از کلمات مشایخ و عرفای سلف چون شبلی، [[ابوطالب مکی، محمد بن علی|ابوطالب مکی]] و [[حلاج، حسین بن منصور|حلاج]] نیز سخن می‌گوید و از کلمات آنان عیناً یا اقتباساً ذکر می کند. او در نثر آهنگین خود در اثنای متن از ابیاتی چون [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] و [[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی]] و [[ابن فارض، عمر بن علی|ابن فارض]] بهره گرفته و گاه از ابیاتی که خود سروده است، چندبیتی مذکور می‌دارد.


نثر رساله هم مسجی است و هم مقفی است و به شیوه‌ای ماهرانه نظم و نثر را به هم می‌آمیزد. او در ذکر کلمات مشایخ تصوف، آیات و روایات، شیوه‌ای هنرمندان به کار گرفته است؛ به گونه‌ای که از ساده و روانی رساله کاسته نشود. به دلیل اهمیت این رساله و اشتمال آن بر زبان رمز و اشاره و صعوبت درک آن برای مبتدیان، طالبان و مستعدان در ادوار مختلف، نگاشتن شرح بر «لمعات» را از اساتید درخواست می‌کردند و در اجابت این درخواست‌ها شروحی چند بر این رساله به نگارش درآمده است؛ از جمله «لمحات فی شرح اللمعات» اثر یارعلی شیرازی یا علاء شیخ امیر یارعلی شیرازی.
نثر رساله هم مسجی است و هم مقفی است و به شیوه‌ای ماهرانه نظم و نثر را به هم می‌آمیزد. او در ذکر کلمات مشایخ تصوف، آیات و روایات، شیوه‌ای هنرمندان به کار گرفته است؛ به گونه‌ای که از ساده و روانی رساله کاسته نشود. به دلیل اهمیت این رساله و اشتمال آن بر زبان رمز و اشاره و صعوبت درک آن برای مبتدیان، طالبان و مستعدان در ادوار مختلف، نگاشتن شرح بر «لمعات» را از اساتید درخواست می‌کردند و در اجابت این درخواست‌ها شروحی چند بر این رساله به نگارش درآمده است؛ از جمله «لمحات فی شرح اللمعات» اثر [[شیرازی، یارعلی بن عبدالله|یارعلی شیرازی]] یا علاء شیخ [[شیرازی، یارعلی بن عبدالله|امیر یارعلی شیرازی]].


می‌توان شرح یارعلی شیرازی را اولین شرح مبسوط از «لمعات» دانست که باقی مانده است. در میان شروح موجود نیز این شرح و شرح جامی از وزانت علمی بیشتری برخوردار است. دربارۀ حیات و ممات یارعلی شیرازی اطلاعات قابل توجهی در دست نیست. آنچه می‌توان گفت این است که او از عارفان قرن نهم و غیر از یارعلی تبریزی است.
می‌توان شرح یارعلی شیرازی را اولین شرح مبسوط از «لمعات» دانست که باقی مانده است. در میان شروح موجود نیز این شرح و شرح جامی از وزانت علمی بیشتری برخوردار است. دربارۀ حیات و ممات [[شیرازی، یارعلی بن عبدالله|یارعلی شیرازی]] اطلاعات قابل توجهی در دست نیست. آنچه می‌توان گفت این است که او از عارفان قرن نهم و غیر از [[شیرازی، یارعلی بن عبدالله|یارعلی تبریزی]] است.


یارعلی شیرازی عارف سدۀ نهم، در این شرح بعد از حمد و ثنای خداوند و حمد و ستایش افضل موجودات حضرت ختمی‌مرتبت و اتباع طاهرین و اشاره به راه‌های مختلف سیروسلوک و روش‌های متفاوت تبیین حقایق عرفانی، علت رمزآلود نگاشته شدن این رساله منثور توسط مؤلف را مصون و دورماندن این معارف از چشم نامحرمان و کسانی که قدرت بر دریافت این مطالب ندارند، بیان کرده است.
[[شیرازی، یارعلی بن عبدالله|یارعلی شیرازی]] عارف سدۀ نهم، در این شرح بعد از حمد و ثنای خداوند و حمد و ستایش افضل موجودات حضرت ختمی‌مرتبت و اتباع طاهرین و اشاره به راه‌های مختلف سیروسلوک و روش‌های متفاوت تبیین حقایق عرفانی، علت رمزآلود نگاشته شدن این رساله منثور توسط مؤلف را مصون و دورماندن این معارف از چشم نامحرمان و کسانی که قدرت بر دریافت این مطالب ندارند، بیان کرده است.


شارح در شرح خود از منابع اصیل و متنوع زیادی بهره برده است؛ از جمله منابعی چون فتوحات مکیه، فصوص الحکم، مفاتیح الغیب، فکوک، اعجاز البیان، شرح فصوص جندی، منتهی المدارک و .... و همچنین او در استشهادات شعری خود از کتب عارفان بزرگ چون حدیقة الحقیقۀ سنایی، دیوان ابن فارض، رباعیات باباافضل کاشانی، مجموعه آثار عطار و ... استفاده کرده است. استفاده از این منابع، اهمیت این شرح را دوچندان کرده است. شارح به گونه‌ای هنرمندانه در نکته به نکتۀ شرح از این منابع استفاده کرده است؛ به گونه‌ای که در اثنای خواندن کتاب خستگی و ملالتی به خواننده دست ندهد.
شارح در شرح خود از منابع اصیل و متنوع زیادی بهره برده است؛ از جمله منابعی چون [[الفتوحات المكية|فتوحات مکیه]]، [[فصوص الحكم (تعليقات ابوالعلاء عفيفي)|فصوص الحکم]]، [[مفاتیح الغیب]]، فکوک، اعجاز البیان، شرح فصوص جندی، منتهی المدارک و .... و همچنین او در استشهادات شعری خود از کتب عارفان بزرگ چون [[حدیقة الحقیقة|حدیقة الحقیقۀ]] [[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی]]، [[دیوان ابن فارض]]، رباعیات [[باباافضل کاشانی، محمد بن حسین|باباافضل کاشانی]]، مجموعه آثار [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] و ... استفاده کرده است. استفاده از این منابع، اهمیت این شرح را دوچندان کرده است. شارح به گونه‌ای هنرمندانه در نکته به نکتۀ شرح از این منابع استفاده کرده است؛ به گونه‌ای که در اثنای خواندن کتاب خستگی و ملالتی به خواننده دست ندهد.


از ویژگی‌های دیگر این شرح، تکیه بر ادبیات عرفانی در تبیین و تحلیل مسائل عرفان نظری است. چنان‌که خواننده حضور اشعاری متناسب، عمیق و دقیق را در جای‌جای شرح حس می‌کند. عرفان نظری اگرچه عهده‌دار تبیین عقلی و استدلالی شهود عرفانی است؛ اما عرفا در تبیین معارف خود برای سطوح و صنوف مختلف از ادبیات عرفانی به بهترین وجه ممکن بهره برده‌اند.
از ویژگی‌های دیگر این شرح، تکیه بر ادبیات عرفانی در تبیین و تحلیل مسائل عرفان نظری است. چنان‌که خواننده حضور اشعاری متناسب، عمیق و دقیق را در جای‌جای شرح حس می‌کند. عرفان نظری اگرچه عهده‌دار تبیین عقلی و استدلالی شهود عرفانی است؛ اما عرفا در تبیین معارف خود برای سطوح و صنوف مختلف از ادبیات عرفانی به بهترین وجه ممکن بهره برده‌اند.