۱۰۶٬۲۸۴
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''نظم الأنماط المُبدَعات من کتاب الإشارات''' تألیف ابونصر فتح بن موسی | '''نظم الأنماط المُبدَعات من کتاب الإشارات''' تألیف [[خضراوي، فتح بن موسي|ابونصر فتح بن موسی خضراوی]]، تصحیح [[اوجبی، علی|علی اوجبی]]؛ این منظومه که برخلاف غالب منظومههای متقدم در قالب ارجوزه و مثنوی سروده شده، نظم نمطهای هشتم، نهم و دهم اشارات [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|شیخ الرئیس بوعلی سینا]]<nowiki/>ست. | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
با آنکه ابوریحان میگفت: «دانش را در جامۀ شعر و نظم نباید عرضه کرد» ظاهراً از همان روزگار ابوریحان و شاید پیشتر، برخی از دانایان شاعر و شاعران دانا، دانشها و معارف گوناگون را در قالب اشعار تعلیم میدادهاند تا ازبرکردن و به حافظه سپردن آنها آسانتر باشد و البته بسیاری از آثاری که با این هدف آفریدهاند، از ویژگیهای شعر، فقط وزن و قافیه را دارد و از جوهر شعری تهی است. منظومههایی چون چکامۀ عینیه، منظومۀ حکمت یا سؤالات میرشریف آملی، قصیدۀ یائیه، ضرب الخاتم علی حدوث العالم و .... . | با آنکه ابوریحان میگفت: «دانش را در جامۀ شعر و نظم نباید عرضه کرد» ظاهراً از همان روزگار [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|ابوریحان]] و شاید پیشتر، برخی از دانایان شاعر و شاعران دانا، دانشها و معارف گوناگون را در قالب اشعار تعلیم میدادهاند تا ازبرکردن و به حافظه سپردن آنها آسانتر باشد و البته بسیاری از آثاری که با این هدف آفریدهاند، از ویژگیهای شعر، فقط وزن و قافیه را دارد و از جوهر شعری تهی است. منظومههایی چون چکامۀ عینیه، منظومۀ حکمت یا سؤالات میرشریف آملی، قصیدۀ یائیه، ضرب الخاتم علی حدوث العالم و .... . | ||
اما در دو قرن اخیر بیشتر منظومههای حکمی را در قالب یکی از چهرههای مثنوی و بر وزن آن (ارجوزه) سرودهاند که از آن میان میتوان به این موارد اشاره کرد: غرر الفوائد معروف به منظومۀ سبزواری، منظومۀ حاجی میرزا | اما در دو قرن اخیر بیشتر منظومههای حکمی را در قالب یکی از چهرههای مثنوی و بر وزن آن (ارجوزه) سرودهاند که از آن میان میتوان به این موارد اشاره کرد: غرر الفوائد معروف به منظومۀ سبزواری، منظومۀ حاجی میرزا سید ابوالحسن رضوی، ارجوزة فی الفلسفة و .... . این منظومه نیز که برخلاف غالب منظومههای متقدم در قالب ارجوزه و مثنوی سروده شده، نظم نمطهای هشتم، نهم و دهم اشارات [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|شیخ الرئیس بوعلی سینا]]<nowiki/>ست. | ||
این منظومه سرودۀ ابونصر فتح بن موسی خضراوی است. در منابع کتابشناسی و تاریخی و فهارس، اطلاعات چندانی دربارۀ زیست او به چشم نمیخورد. او در سال 588 قمری در جزیرۀ خضرای اندلس به دنیا آمد. نخست برای فراگیری فقه به دمشق رفت و به مقام فقاهت نایل آمد. سپس به بغداد مهاجرت کرد و در مدرسۀ نظامیه به تدریس اشتغال ورزید. در همانجا بود که سرایش دیوانی بر عهدهاش گذاشته شد. در ادامه در مصر سکنا گزید و در اسیوط بر منصب قضا تکیه زد و در کنار قضاوت، در مدرسۀ فائزیه مشغول به تدریس شد. مدتی نیز حماة سکونت داشت. او از معدود فقهای شافعی است که افزون بر ادبیات، در منطق و حکمت نیز شهره بود. سرانجام پس از سالها دانشاندوزی و تربیت شاگردان، در چهارم جمادیالاولی سال 663 قمری در اسیوط مصر چشم از جهان فروبست. | این منظومه سرودۀ ابونصر فتح بن موسی خضراوی است. در منابع کتابشناسی و تاریخی و فهارس، اطلاعات چندانی دربارۀ زیست او به چشم نمیخورد. او در سال 588 قمری در جزیرۀ خضرای اندلس به دنیا آمد. نخست برای فراگیری فقه به دمشق رفت و به مقام فقاهت نایل آمد. سپس به بغداد مهاجرت کرد و در مدرسۀ نظامیه به تدریس اشتغال ورزید. در همانجا بود که سرایش دیوانی بر عهدهاش گذاشته شد. در ادامه در مصر سکنا گزید و در اسیوط بر منصب قضا تکیه زد و در کنار قضاوت، در مدرسۀ فائزیه مشغول به تدریس شد. مدتی نیز حماة سکونت داشت. او از معدود فقهای شافعی است که افزون بر ادبیات، در منطق و حکمت نیز شهره بود. سرانجام پس از سالها دانشاندوزی و تربیت شاگردان، در چهارم جمادیالاولی سال 663 قمری در اسیوط مصر چشم از جهان فروبست. | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
برخی از آثار مهم خضراوی عبارتند از: منظومهای در علم عروض، الوصول الی السؤال فی نظم سیرة الرسول، شرح البات المفصل، نظم الانماط المبدعات. | برخی از آثار مهم خضراوی عبارتند از: منظومهای در علم عروض، الوصول الی السؤال فی نظم سیرة الرسول، شرح البات المفصل، نظم الانماط المبدعات. | ||
ابوعلی سینا در اشارات در پی آموزش حکمت است؛ اما مقصود وی از «حکمت» متفاوت از معنایی است که در دیگر آثار فلسفیاش به کار میبرد. شیخ از منطق آغاز میکند، سپس به طبیعیات میرسد و در ادامه به ماقبل طبیعت یا الهیات میپردازد و در پایان الهیات تلاش میکند تا زیرکانه در پیوند با بحث از «نبی» به «عارف» و ویژگیهای وی اشاره کند. او «اشارات» را در قالب ده نهج و فلسفۀ آن را بر اساس ده نمط سامان داده است. نمط هشتم حاوی 18 تنبیه، اشاره و تذنیب دربارۀ بهجت و سعادت و نیکبختی است. در نمط نهم شیخ در 27 اشاره، به دنبال اثبات این معناست که انسانهای اهل کمال چه ویژگیهایی دارند؟ چگونه پلههای سعادت و نیکبختی را طی میکنند و در هر مرتبه از چه نعمتی برخوردارند؟ نمط دهم حاوی سی اشاره و تنبیه است. در این نمط دربارۀ بروز و ظهور خوارق امور از انسان بحث میکند؛ یعنی بحث میشود چگونه انسان توانایی تصرف در مادۀ کائنات را پیدا میکند یا از غیب خبر میدهد و دیگر شگفتیها از وی ظهور و بروز پیدا میکند؟ | [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابوعلی سینا]] در اشارات در پی آموزش حکمت است؛ اما مقصود وی از «حکمت» متفاوت از معنایی است که در دیگر آثار فلسفیاش به کار میبرد. شیخ از منطق آغاز میکند، سپس به طبیعیات میرسد و در ادامه به ماقبل طبیعت یا الهیات میپردازد و در پایان الهیات تلاش میکند تا زیرکانه در پیوند با بحث از «نبی» به «عارف» و ویژگیهای وی اشاره کند. او «اشارات» را در قالب ده نهج و فلسفۀ آن را بر اساس ده نمط سامان داده است. نمط هشتم حاوی 18 تنبیه، اشاره و تذنیب دربارۀ بهجت و سعادت و نیکبختی است. در نمط نهم شیخ در 27 اشاره، به دنبال اثبات این معناست که انسانهای اهل کمال چه ویژگیهایی دارند؟ چگونه پلههای سعادت و نیکبختی را طی میکنند و در هر مرتبه از چه نعمتی برخوردارند؟ نمط دهم حاوی سی اشاره و تنبیه است. در این نمط دربارۀ بروز و ظهور خوارق امور از انسان بحث میکند؛ یعنی بحث میشود چگونه انسان توانایی تصرف در مادۀ کائنات را پیدا میکند یا از غیب خبر میدهد و دیگر شگفتیها از وی ظهور و بروز پیدا میکند؟ | ||
خضراوی که از شاعران برجستۀ دوران خود به شمار میآمده، با علم به ویژگیهای منحصربهفرد شعر، سراغ بهنظمدرآوردن برخی متون مهم و تأثیرگذار بود. او هوشمندانه از میان مباحث کتاب «اشارات» به درخواست یکی از علاقمندان اندیشههای فلسفی ابن سینا، نمطهای هشتم، نهم و دهم را برمیگزیند و ضمن اعتراف به عمق و غنای مضامین این کتاب و ناتوانی خویش و نیز دشواری چنین کاری، سرانجام میپذیرد و چنین کار سترگ و مهمی را بهزیبایی به انجام میرساند. | [[خضراوي، فتح بن موسي|خضراوی]] که از شاعران برجستۀ دوران خود به شمار میآمده، با علم به ویژگیهای منحصربهفرد شعر، سراغ بهنظمدرآوردن برخی متون مهم و تأثیرگذار بود. او هوشمندانه از میان مباحث کتاب «اشارات» به درخواست یکی از علاقمندان اندیشههای فلسفی [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سینا]]، نمطهای هشتم، نهم و دهم را برمیگزیند و ضمن اعتراف به عمق و غنای مضامین این کتاب و ناتوانی خویش و نیز دشواری چنین کاری، سرانجام میپذیرد و چنین کار سترگ و مهمی را بهزیبایی به انجام میرساند. | ||
او بر متن «اشارات» متمرکز است؛ از اینرو به بیراهه نمیرود و راه افراط و تفریط را در پیش نمیگیرد و تا آنجا که ساختار شعری و صنایع ادبی اجازه میدهد، تلاش میکند چیزی از خود نیفزاید و مطلبی را نکاهد. به همین دلیل در سراسر این منظومه اثری از اندیشههای ناظم دیده نمیشود. گویا خود شیخ این بار «اشارات» را در قالب نظم در اختیار مشتاقان قرار داده است. شاعر برای تسهیل در خوانش ابیات، همۀ واژگان را اعرابگذاری کرده است. همچنین ابتدا عبارات شیخ در «اشارات» را آورده و در ادامه همانها را به نظم کشیده است. | او بر متن «اشارات» متمرکز است؛ از اینرو به بیراهه نمیرود و راه افراط و تفریط را در پیش نمیگیرد و تا آنجا که ساختار شعری و صنایع ادبی اجازه میدهد، تلاش میکند چیزی از خود نیفزاید و مطلبی را نکاهد. به همین دلیل در سراسر این منظومه اثری از اندیشههای ناظم دیده نمیشود. گویا خود شیخ این بار «اشارات» را در قالب نظم در اختیار مشتاقان قرار داده است. شاعر برای تسهیل در خوانش ابیات، همۀ واژگان را اعرابگذاری کرده است. همچنین ابتدا عبارات شیخ در «اشارات» را آورده و در ادامه همانها را به نظم کشیده است. |