۱۴۶٬۱۸۰
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURکهنه و نو در جهان عارفانJ1.jpg | عنوان = | عنوانهای دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = قربانی، منیژه (نویسنده) |زبان | زبان = | کد کنگره = | موضوع = |ناشر | ناشر =ترفند | مکان نشر =تهران | سال نشر =1400 | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCOD...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''کهنه و نو در جهان عارفان: گشتوگذاری عرفانی در گلستان ادب فارسی''' تألیف منیژه | '''کهنه و نو در جهان عارفان: گشتوگذاری عرفانی در گلستان ادب فارسی''' تألیف [[قربانی، منیژه|منیژه قربانی]]، این کتاب دربرگیرندۀ شانزده بخش، شامل گفتار و نوشتار سخنوران ایرانی است. از [[شاهنامه فردوسی (نشر قطره)|شاهنامۀ حکیم توس]]، [[فردوسی، ابوالقاسم|استاد ابوالقاسم فردوسی]]، داستانهای هفتخوان رستم، کیخسرو و ضحاک ماردوش برگزیده شده و هر یک با نگرشی عارفانه بررسی گردیده است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
| خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
نویسنده در این کتاب بر آن است تا در دریای لایتناهی ادب فارسی پرسه زند و از ژرفای این دریا و از درون صدفها، مرواریدهای ناسفته و غلتان و سخنان گرانبهای بزرگان را برگیرد، با دقت و شکیبایی معانی پنهانشدۀ درون آنها را استخراج کرده و برآیند پژوهندۀ خود را به دوستداران ادب فارسی ارمغان داده است. | نویسنده در این کتاب بر آن است تا در دریای لایتناهی ادب فارسی پرسه زند و از ژرفای این دریا و از درون صدفها، مرواریدهای ناسفته و غلتان و سخنان گرانبهای بزرگان را برگیرد، با دقت و شکیبایی معانی پنهانشدۀ درون آنها را استخراج کرده و برآیند پژوهندۀ خود را به دوستداران ادب فارسی ارمغان داده است. | ||
این کتاب دربرگیرندۀ شانزده بخش، شامل گفتار و نوشتار سخنوران ایرانی است. از شاهنامۀ حکیم توس، استاد ابوالقاسم | این کتاب دربرگیرندۀ شانزده بخش، شامل گفتار و نوشتار سخنوران ایرانی است. از شاهنامۀ حکیم توس، استاد [[فردوسی، ابوالقاسم|ابوالقاسم فردوسی]]، داستانهای هفتخوان رستم، کیخسرو و ضحاک ماردوش برگزیده شده و هر یک با نگرشی عارفانه بررسی گردیده است. برخی شاهنامۀ فردوسی را دور از برداشتهای عرفانی میدانند؛ ولی نویسنده بر آن است که یکی از پایههای عرفان ایرانی بر [[شاهنامه فردوسی (نشر قطره)|شاهنامۀ حکیم توس]] استوار است. [[فردوسی، ابوالقاسم|فردوسی]] در سیواندی سال تدوین شاهنامه نهتنها از زبان فارسی پاسداری کرد، بلکه به گونهای بدون ادعایی در این زمینه، مبانی عرفانی را نیز لابلای ابیات و گفتار نغز خود گنجانید و به این ترتیب عرفان ایرانی را نیز ارج نهاد. | ||
در گشتوگذاری در گلستان ادب فارسی، نویسنده سری به نیشابور زده و از حکیم بزرگ، عمر خیام نیز دیدن کرده و برخی از اندیشههای بلند و فلسفی او، بهویژه نحوۀ جهانبینیاش دربارۀ هستی و کائنات را با آراء و اندیشههای بزرگمرد ادب فارسی مولانا جلالالدین محمد مقایسه شده است. همچنین تفاوت برداشتهای آن دو دربارۀ برخی دیگر از موضوعات فلسفی مانند مسئلۀ جبر و اختیار و تناسخ بررسی شده است. نگاه بدبینانه و شک و تردید خیامی به مسائل ماوراءالطبیعه موجب شده است تا در نگرش او، مرگ و نیستی در تمامی جنبههای زندگی و حیات سایه افکند. درست در مقابل او، جهانبینی مولانایی قرار دارد که در آن مرگ، پایان زندگی نیست، بلکه تنها گذر از یک مرحلۀ زندگی به مرحلۀ دیگر است و به سخن درست، لازمۀ تکامل هستی به شمار میآید. | در گشتوگذاری در گلستان ادب فارسی، نویسنده سری به نیشابور زده و از حکیم بزرگ، [[خیام، عمر بن ابراهیم|عمر خیام]] نیز دیدن کرده و برخی از اندیشههای بلند و فلسفی او، بهویژه نحوۀ جهانبینیاش دربارۀ هستی و کائنات را با آراء و اندیشههای بزرگمرد ادب فارسی [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا جلالالدین محمد]] مقایسه شده است. همچنین تفاوت برداشتهای آن دو دربارۀ برخی دیگر از موضوعات فلسفی مانند مسئلۀ جبر و اختیار و تناسخ بررسی شده است. نگاه بدبینانه و شک و تردید خیامی به مسائل ماوراءالطبیعه موجب شده است تا در نگرش او، مرگ و نیستی در تمامی جنبههای زندگی و حیات سایه افکند. درست در مقابل او، جهانبینی مولانایی قرار دارد که در آن مرگ، پایان زندگی نیست، بلکه تنها گذر از یک مرحلۀ زندگی به مرحلۀ دیگر است و به سخن درست، لازمۀ تکامل هستی به شمار میآید. | ||
دربارۀ جشنهای دیرینۀ باستانی که بر اساس گاهشماری اوستایی برگزار میشد، از تیرگان و آبانگان سخن گفته شده است. بر مبنای گاهشماری اوستایی، تیرگان جشنی بوده است که در تیرروز از تیرماه برگزار میشد. این جشن در گرامیداشت «تیشتر» ایزد باران است. ابوریحان بیرونی تیرگان را روز بزرگداشت نویسندگان در ایران باستان میداند. اما «آبانگان» جشنی است که در آبانروز یا آبانماه یا دهم ماه آبان در ستایش و نیایش ایزد آبهای روان یا آناهیتا برپا میشود. | دربارۀ جشنهای دیرینۀ باستانی که بر اساس گاهشماری اوستایی برگزار میشد، از تیرگان و آبانگان سخن گفته شده است. بر مبنای گاهشماری اوستایی، تیرگان جشنی بوده است که در تیرروز از تیرماه برگزار میشد. این جشن در گرامیداشت «تیشتر» ایزد باران است. [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|ابوریحان بیرونی]] تیرگان را روز بزرگداشت نویسندگان در ایران باستان میداند. اما «آبانگان» جشنی است که در آبانروز یا آبانماه یا دهم ماه آبان در ستایش و نیایش ایزد آبهای روان یا آناهیتا برپا میشود. | ||
مولانا همواره برای بیان مکاتب عرفانی خود از انگارۀ داستانی بهره میگیرد تا آسانتر و رساتر مفاهیم آنها را به گوش مخاطب برساند. همچنین در بخشهایی از این کتاب چند داستان از دفاتر ششگانۀ مثنوی شریف چون «بحث رومیان و چینیان در علم صورتگری»، «پادشاه مؤمنسوز»، «دیدار قیصر روم از عمر» و «داستان دقوقی» بررسی شده و مبانی عرفانی آنها تبیین شده است. همچنین به منظور ادای دین به این پیر طریقت، سرودهای از دیوان کبیر که سرشار از معارف عرفانی است، برگزیده شده و «غبار دریا» نام نهاده شده و درونمایههای آن شرح داده شده است. | مولانا همواره برای بیان مکاتب عرفانی خود از انگارۀ داستانی بهره میگیرد تا آسانتر و رساتر مفاهیم آنها را به گوش مخاطب برساند. همچنین در بخشهایی از این کتاب چند داستان از دفاتر ششگانۀ مثنوی شریف چون «بحث رومیان و چینیان در علم صورتگری»، «پادشاه مؤمنسوز»، «دیدار قیصر روم از عمر» و «داستان دقوقی» بررسی شده و مبانی عرفانی آنها تبیین شده است. همچنین به منظور ادای دین به این پیر طریقت، سرودهای از دیوان کبیر که سرشار از معارف عرفانی است، برگزیده شده و «غبار دریا» نام نهاده شده و درونمایههای آن شرح داده شده است. | ||
| خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
از آنجا که حلاج در جهان عرفان و صوفیگری شهید راه عشق خوانده شده است و گفتار معروف «انا الحق» سرانجام او را به بالای دار کشید، دربارۀ زندگانی و اندیشههای عرفانی او در بخشی از این کتاب تحقیق شده است. یافتههای تحقیق در گزارشی به نام «انا الحق حلاج» گردآوری و از این بزرگمرد عرفان ایرانی یاد شده است. | از آنجا که حلاج در جهان عرفان و صوفیگری شهید راه عشق خوانده شده است و گفتار معروف «انا الحق» سرانجام او را به بالای دار کشید، دربارۀ زندگانی و اندیشههای عرفانی او در بخشی از این کتاب تحقیق شده است. یافتههای تحقیق در گزارشی به نام «انا الحق حلاج» گردآوری و از این بزرگمرد عرفان ایرانی یاد شده است. | ||
نویسنده به سراغ نظامی گنجوی نیز رفته و تحلیل گستردهای دربارۀ خمسۀ او فراهم کرده است. هر یک از فصول پنجگانۀ این اثر بیهمتای فارسی با ژرفنگری و نگرشی عرفانی بررسی شده و برای هر کدام گزارشی تهیه گردیده است. در پایان گزارش، ساقینامهها و مغنینامههای او یکجا گردآوری شده است. | نویسنده به سراغ [[نظامی، الیاس بن یوسف|نظامی گنجوی]] نیز رفته و تحلیل گستردهای دربارۀ خمسۀ او فراهم کرده است. هر یک از فصول پنجگانۀ این اثر بیهمتای فارسی با ژرفنگری و نگرشی عرفانی بررسی شده و برای هر کدام گزارشی تهیه گردیده است. در پایان گزارش، ساقینامهها و مغنینامههای او یکجا گردآوری شده است. | ||
دربارۀ آثار و نوشتارهای سعدی شیرازی سخن بسیاری شده است. در دیوان سعدی غزلیات عاشقانۀ زمینی وجود دارد که بیشتر مربوط به سالهای جوانی اوست و سرشار از شور و شعف عاشقانه؛ از سوی دیگر غزلهای عرفانی در اشعار او وجود دارد که حاصل سالهای پایانی عمر و نمایانگر دگرگونی روحیات اوست. سیر تحولات درونی او را میتوان در غزلیاتش مشاهده کرد که از عشق زمینی به عشق عرفانی به گونهای طبیعی طی شده است؛ ولی زیباترین غزلهای عاشقانهاش مربوط به دوران میانسالی و پختگی اوست. در بخشی از کتاب دربارۀ عارفانههای سعدی سخن گفته شده است. | دربارۀ آثار و نوشتارهای [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدی شیرازی]] سخن بسیاری شده است. در دیوان سعدی غزلیات عاشقانۀ زمینی وجود دارد که بیشتر مربوط به سالهای جوانی اوست و سرشار از شور و شعف عاشقانه؛ از سوی دیگر غزلهای عرفانی در اشعار او وجود دارد که حاصل سالهای پایانی عمر و نمایانگر دگرگونی روحیات اوست. سیر تحولات درونی او را میتوان در غزلیاتش مشاهده کرد که از عشق زمینی به عشق عرفانی به گونهای طبیعی طی شده است؛ ولی زیباترین غزلهای عاشقانهاش مربوط به دوران میانسالی و پختگی اوست. در بخشی از کتاب دربارۀ عارفانههای [[سعدی، مصلح بن عبدالله|سعدی]] سخن گفته شده است. | ||
در واپسین گفتار کتاب دربارۀ بوعلی سینا سخن گفته شده است؛ نخستین کسی که جان آدمی را به مرغ یا کبوتر همانند کرده است. نخست گرفتگاه او در کتاب کلیله و دمنه در باب «الحمامة المطوقة» بیان شده و سپس داستان پرواز مرغان را در رسالههای مختلفی از شیخ اشراق | در واپسین گفتار کتاب دربارۀ بوعلی سینا سخن گفته شده است؛ نخستین کسی که جان آدمی را به مرغ یا کبوتر همانند کرده است. نخست گرفتگاه او در کتاب [[کلیله و دمنه]] در باب «الحمامة المطوقة» بیان شده و سپس داستان پرواز مرغان را در رسالههای مختلفی از [[سهروردی، یحیی بن حبش|شیخ اشراق سهروردی]]، [[غزالی، محمد بن محمد|محمد غزالی]]، [[منطق الطیر عطار|منطق الطیر]] دنبال شده و این گزارش با داستان «طوطی و بازرگان» [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] به پایان رسیده است.<ref> [https://literaturelib.com/books/5724 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | ||