پرش به محتوا

ابن حداد، محمد بن‌ احمد: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۴۶: خط ۴۶:
'''ابن حَدّاد، ابوبكر محمد بن‌ احمد بن‌ محمد بن‌ جعفر كِنانى‌ مصری‌''' (264-344ق‌/878 - 955م‌)، فقیه‌ و قاضى‌ شافعى‌.  
'''ابن حَدّاد، ابوبكر محمد بن‌ احمد بن‌ محمد بن‌ جعفر كِنانى‌ مصری‌''' (264-344ق‌/878 - 955م‌)، فقیه‌ و قاضى‌ شافعى‌.  
==اساتید و مشایخ==
==اساتید و مشایخ==
وی‌ از عنفوان‌ جوانى‌ به‌ تحصیل‌ علوم‌ متداول‌ زمان‌ خود پرداخت‌. ادبیات‌ را نزد استادانى‌ چون‌ محمد بن‌ وَلاّد تمیمى‌، از شاگردان‌ مُبرَّد و ثَعْلَب‌ (ه م‌ م‌) فراگرفت‌ و در رشته‌های‌ مختلف‌ علوم‌ ادب‌ از جمله‌ نحو، لغت‌ و شعر متبحر شد. اشعار بسیاری‌ از حفظ داشت‌ و گاه‌ خود نیز شعر مى‌سرود. در علوم‌ قرآن‌، حدیث‌، رجال‌، انساب‌ و تاریخ‌ نیز صاحب‌ اطلاع‌ بود و از مشایخ‌ بزرگى‌ چون‌ ابویزید قَراطیسى‌، محمد بن‌ جعفر بن‌ الامام‌، ابوالزنباع‌ رَوْح‌ بن‌ فرج‌، محمد بن‌ عُقَیل‌ فِرْیابى‌ و دیگران‌ حدیث‌ شنید. مشهورترین‌ استاد وی‌ در حدیث‌ ابوعبدالرحمان‌ نَسائى‌ بود. ابن‌ حداد تنها، حدیث‌ وی‌ را روایت‌ مى‌كرد و او را حجت‌ بین‌ خود و خدا مى‌دانست‌. كتاب‌ خصائص‌ على‌(ع‌) تألیف‌ نسائى‌ را نیز تدریس‌ مى‌كرد و در مواردی‌ قائل‌ به‌ تفضیل‌ امام‌ على‌(ع‌) بود.  
وی‌ از عنفوان‌ جوانى‌ به‌ تحصیل‌ علوم‌ متداول‌ زمان‌ خود پرداخت‌. ادبیات‌ را نزد استادانى‌ چون‌ [[محمد بن‌ وَلاّد تمیمى‌]]، از شاگردان‌ [[مبرد، محمد بن یزید|مُبرَّد]] و [[ثعلب، احمد بن یحیی|ثَعْلَب‌]] (ه م‌ م‌) فراگرفت‌ و در رشته‌های‌ مختلف‌ علوم‌ ادب‌ از جمله‌ نحو، لغت‌ و شعر متبحر شد. اشعار بسیاری‌ از حفظ داشت‌ و گاه‌ خود نیز شعر مى‌سرود. در علوم‌ قرآن‌، حدیث‌، رجال‌، انساب‌ و تاریخ‌ نیز صاحب‌ اطلاع‌ بود و از مشایخ‌ بزرگى‌ چون‌ [[ابویزید قراطیسى‌|ابویزید قَراطیسى‌]]، محمد بن‌ جعفر بن‌ الامام‌، ابوالزنباع‌ رَوْح‌ بن‌ فرج‌، محمد بن‌ عُقَیل‌ فِرْیابى‌ و دیگران‌ حدیث‌ شنید. مشهورترین‌ استاد وی‌ در حدیث‌ ابوعبدالرحمان‌ نَسائى‌ بود. ابن‌ حداد تنها، حدیث‌ وی‌ را روایت‌ مى‌كرد و او را حجت‌ بین‌ خود و خدا مى‌دانست‌. كتاب‌ [[خصائص أميرالمؤمنين علي بن أبي‌طالب رضی‌الله‌عنه|خصائص‌ على‌(ع‌)]] تألیف‌ [[نسائی، احمد بن علی|نسائى‌]] را نیز تدریس‌ مى‌كرد و در مواردی‌ قائل‌ به‌ تفضیل‌ [[امام علی علیه‌السلام|امام‌ على‌(ع‌)]] بود.  
 
ابن‌ حداد بیشتر به‌ عنوان‌ فقیه‌ شهرت‌ یافته‌ است‌ تا به‌ عنوان‌ محدّث‌ یا ادیب‌، از مشایخ‌ وی‌ در فقه‌ مى‌توان‌ قاضى‌ ابوعُبید بن‌ حَرْبَوَیه‌ (از شاگردان‌ ابوثَوْر و داوود ظاهری‌)، ابو اسحاق‌ مَرْوَزی‌ (از حلقه‌های‌ اتصال‌ فقه‌ شافعى‌)، محمد بن‌ عُقَیل‌ فِریابى‌، بِشْر بن‌ نصر، منصور بن‌ اسماعیل‌ ضَریر و ابن‌ بَحْر را یاد كرد.
ابن‌ حداد بیشتر به‌ عنوان‌ فقیه‌ شهرت‌ یافته‌ است‌ تا به‌ عنوان‌ محدّث‌ یا ادیب‌، از مشایخ‌ وی‌ در فقه‌ مى‌توان‌ قاضى‌ ابوعُبید بن‌ حَرْبَوَیه‌ (از شاگردان‌ ابوثَوْر و داوود ظاهری‌)، ابو اسحاق‌ مَرْوَزی‌ (از حلقه‌های‌ اتصال‌ فقه‌ شافعى‌)، محمد بن‌ عُقَیل‌ فِریابى‌، بِشْر بن‌ نصر، منصور بن‌ اسماعیل‌ ضَریر و ابن‌ بَحْر را یاد كرد.
==شاگردان==
==شاگردان==
از ابن‌ حداد، بزرگانى‌ چون‌ ابن‌ زُولاق‌ و قاضى‌ یوسف‌ بن‌ قاسم‌ روایت‌ كرده‌اند و محمد بن‌ سعد باوَرْدی‌ با وی‌ ارتباط داشته‌ است.
از ابن‌ حداد، بزرگانى‌ چون‌ [[ابن زولاق، حسن بن ابراهیم|ابن‌ زُولاق‌]] و قاضى‌ یوسف‌ بن‌ قاسم‌ روایت‌ كرده‌اند و محمد بن‌ سعد باوَرْدی‌ با وی‌ ارتباط داشته‌ است.


==سفرها و ملاقات‌های علمی==
==سفرها و ملاقات‌های علمی==
ابن‌حداد در 310ق‌/922م‌ به ‌بغداد سفركرد؛ در آن ‌شهر با دانشمندانى‌ چون‌ صَیرَفى‌، ابوسعید اصطخری‌ و محمد بن‌ جریر طبری‌ دیدار كرد. گفته‌ شده‌ كه‌ وی‌ در این‌ سفر با نَفْطَوَیه‌ نحوی‌ نیز ملاقات‌ كرده‌ است‌.
ابن‌حداد در 310ق‌/922م‌ به ‌بغداد سفركرد؛ در آن ‌شهر با دانشمندانى‌ چون‌ صَیرَفى‌، ابوسعید اصطخری‌ و محمد بن‌ جریر طبری‌ دیدار كرد. گفته‌ شده‌ كه‌ وی‌ در این‌ سفر با نَفْطَوَیه‌ نحوی‌ نیز ملاقات‌ كرده‌ است‌.  
وی‌ از طریق‌ قاضى‌ ابوعبید با روش‌ فقهى‌ ثوری‌ و ظاهری‌ و در ملاقات‌ با طبری‌ با روش‌ فقهى‌ او آشنا شد و على‌القاعده‌ مى‌بایست‌ با فقه‌ مالكى‌ و حنفى‌ كه‌ در آن‌ زمان‌ از قوت‌ خاصى‌ برخوردار بوده‌ نیز آشنایى‌ یافته‌ باشد، زیرا شاگرد وی‌ ابن‌ زولاق‌ متذكر شده‌ كه‌ ابن‌ حداد در «اختلاف‌ علماء» یا به‌ اصطلاح‌ امروز در «فقه‌ تطبیقى‌» متبحر بوده‌ است‌. ابن‌ حداد به‌ عنوان‌ یك‌ مجتهد، فتاوی‌ شاذ نیز داشته‌ است‌ و گاهى‌ بعضى‌ فتاوی‌ وی‌ باعث‌ برخى‌ درگیری‌های‌ اجتماعى‌ مى‌شد، مانند فتوایى‌ كه‌ در مورد انهدام‌ ساختمان‌ كنیسه‌ای‌ صادر كرد.  
 
وی‌ از طریق‌ قاضى‌ ابوعبید با روش‌ فقهى‌ ثوری‌ و ظاهری‌ و در ملاقات‌ با [[طبری، محمد بن جریر بن یزید|طبری‌]] با روش‌ فقهى‌ او آشنا شد و على‌القاعده‌ مى‌بایست‌ با فقه‌ مالكى‌ و حنفى‌ كه‌ در آن‌ زمان‌ از قوت‌ خاصى‌ برخوردار بوده‌ نیز آشنایى‌ یافته‌ باشد، زیرا شاگرد وی‌ [[ابن زولاق، حسن بن ابراهیم|ابن‌ زولاق‌]] متذكر شده‌ كه‌ ابن‌ حداد در «اختلاف‌ علماء» یا به‌ اصطلاح‌ امروز در «فقه‌ تطبیقى‌» متبحر بوده‌ است‌. ابن‌ حداد به‌ عنوان‌ یك‌ مجتهد، فتاوی‌ شاذ نیز داشته‌ است‌ و گاهى‌ بعضى‌ فتاوی‌ وی‌ باعث‌ برخى‌ درگیری‌های‌ اجتماعى‌ مى‌شد، مانند فتوایى‌ كه‌ در مورد انهدام‌ ساختمان‌ كنیسه‌ای‌ صادر كرد.  
==مناصب==
==مناصب==
ابن‌ حداد مبانى‌ علم‌ قضا را كه‌ از شاخه‌های‌ علمى‌ فقه‌ به‌ شمار مى‌رود از استادش‌ قاضى‌ ابوعبید آموخت‌ (سبكى‌، 3/81) و بارها رأساً یا به‌ نیابت‌ منصب‌ قضای‌ مصر را پذیرفت‌: اول‌ بار در ذیقعده‌ یا شوال‌ 324/اكتبر یا سپتامبر 936 توسط ابن‌ اخشید به‌ قضا منصوب‌ شد و تا ربیع ‌الأول‌ 325/فوریه 937 در این‌ منصب‌ باقى‌ بود. بار دیگر از جمادی‌ الأولی‌ 333 تا محرم‌ 334/ ژانویه‌ تا سپتامبر 945 به‌ نیابت‌ از ابن‌ هَرَوان‌ قضاوت‌ كرد. همچنین‌ مدتى‌ به‌ نیابت‌ از عمر بن‌ حسن‌ هاشمى‌ كه‌ از رجب‌ 334 تا ذیحجه 339/فوریه 946 تا مه 951 در منصب‌ قضای‌ مصر بود.
ابن‌ حداد مبانى‌ علم‌ قضا را كه‌ از شاخه‌های‌ علمى‌ فقه‌ به‌ شمار مى‌رود از استادش‌ قاضى‌ ابوعبید آموخت‌ و بارها رأساً یا به‌ نیابت‌ منصب‌ قضای‌ مصر را پذیرفت‌: اول‌ بار در ذیقعده‌ یا شوال‌ 324/اكتبر یا سپتامبر 936 توسط ابن‌ اخشید به‌ قضا منصوب‌ شد و تا ربیع ‌الأول‌ 325/فوریه 937 در این‌ منصب‌ باقى‌ بود. بار دیگر از جمادی‌ الأولی‌ 333 تا محرم‌ 334/ ژانویه‌ تا سپتامبر 945 به‌ نیابت‌ از ابن‌ هَرَوان‌ قضاوت‌ كرد. همچنین‌ مدتى‌ به‌ نیابت‌ از عمر بن‌ حسن‌ هاشمى‌ كه‌ از رجب‌ 334 تا ذیحجه 339/فوریه 946 تا مه 951 در منصب‌ قضای‌ مصر بود.
==ویژگی‌ها==
==ویژگی‌ها==
ابن‌ حداد در احقاق‌ حق‌ كوشا بود و شاید به‌ همین‌ دلیل‌ اغلب‌ حكام،‌ علاقه چندانى‌ به‌ وی‌ نداشتند، با این‌ حال‌ با آنان‌ در ارتباط بود و در ایشان‌ تا حدودی‌ نفوذ كلام‌ داشت‌. علمای‌ رجال‌، گفتار، كردار، پاكى‌ و درستى‌ وی‌ را ستوده‌اند.  
ابن‌ حداد در احقاق‌ حق‌ كوشا بود و شاید به‌ همین‌ دلیل‌ اغلب‌ حكام،‌ علاقه چندانى‌ به‌ وی‌ نداشتند، با این‌ حال‌ با آنان‌ در ارتباط بود و در ایشان‌ تا حدودی‌ نفوذ كلام‌ داشت‌. علمای‌ رجال‌، گفتار، كردار، پاكى‌ و درستى‌ وی‌ را ستوده‌اند.