پرش به محتوا

المدونة الکبری: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۲۵: خط ۲۵:
| پیش از =  
| پیش از =  
}}
}}
'''المدونة الكبری'''، فراهم‌آمده از آرای فقهی [[مالک بن انس]] در عبادات و معاملات است. نام دیگر آن «مدوّنة سَحنون» است که [[عبدالسلام سحنون بن سعید]]، آن را گردآوری و تألیف نموده است. المدونه، از مشهورترین و معتبرترین کتاب‌های فقه مالکی شمرده می‌شود. سحنون کلام [[عتقی، عبدالرحمن بن قاسم|ابوعبدالله عبدالرحمان بن قاسم]] (شاگرد ممتاز [[مالک بن انس]]) را که حاوی آرای فقهی استادش است، در آن گرد آورده ‌است. محقق به جلد اول این اثر، دو کتاب دیگر افزوده است: یکی، [[تزيين الممالك بمناقب سیدنا الإمام مالك]]، از [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر|جلال‌الدین سیوطی]] (849-911ق) و دیگری، «مناقب سيدنا الإمام مالك»، از [[عیسی بن مسعود زواوی]] (743-664ق) است. او جلد پنجم را با کتاب «مقدمات ابن رشد» (520-450ق) پایان‌ برده ‌است.
'''المدونة الكبری'''، فراهم‌آمده از آرای فقهی [[مالک بن انس]] در عبادات و معاملات است. نام دیگر آن «مدوّنة سَحنون» است که [[سحنون، عبدالسلام بن سعید|عبدالسلام سحنون بن سعید]]، آن را گردآوری و تألیف نموده است. المدونه، از مشهورترین و معتبرترین کتاب‌های فقه مالکی شمرده می‌شود. سحنون کلام [[عتقی، عبدالرحمن بن قاسم|ابوعبدالله عبدالرحمان بن قاسم]] (شاگرد ممتاز [[مالک بن انس]]) را که حاوی آرای فقهی استادش است، در آن گرد آورده ‌است. محقق به جلد اول این اثر، دو کتاب دیگر افزوده است: یکی، [[تزيين الممالك بمناقب سیدنا الإمام مالك]]، از [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بکر|جلال‌الدین سیوطی]] (849-911ق) و دیگری، «مناقب سيدنا الإمام مالك»، از [[عیسی بن مسعود زواوی]] (743-664ق) است. او جلد پنجم را با کتاب «مقدمات ابن رشد» (520-450ق) پایان‌ برده ‌است.


== روند تدوین کتاب ==
== روند تدوین کتاب ==
در آغاز، بایسته است گفته شود که این کتاب،‌ نخستین‌ گام‌‌ در راه‌ تدوین‌ فتاوای‌ مالک‌ از طریق‌ [[عتقی، عبدالرحمن بن قاسم|ابن‌ قاسم‌]] (پس از 179ق) بوده است. [[عتقی، عبدالرحمن بن قاسم|ابوعبدالله‌ عبدالرحمان‌ بن‌ قاسم‌ بن‌ خالد بن‌ جُنادَه عُتَقى]] ‌(درگذشته 191ق)، یکى‌ از راویان‌ «الموَطَأ» مالک‌ است‌. [[مالک بن انس|مالک]] از او با واژه «فقیه» یاد می‌کرده است. در این‌باره، [[قاضی عیاض، عیاض بن موسی|قاضى‌ عیاض‌]] از قول‌ [[نسائی، احمد بن علی|نسایى‌]] ثبت‌ صحیح‌ وی‌ از «الموطأ» را بى‌بدیل‌ دانسته‌ و [[ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله|ابن‌ عبدالبر]] علاوه‌ بر تصریح‌ به ضابط بودن‌ وی‌، روایتش‌ را صحیح‌ و کم‌خطا شمرده‌ است‌.‌ در تدوین‌ ‌فتاوای‌ این کتاب، دو تن‌ از شاگردان‌ ابوعبدالله به‌ نام‌های‌ [[اسد بن‌ فرات‌]] و [[سَحنون‌ بن‌ سعید]] نقش داشته‌اند. درباره تدوین کتاب گفته‌اند: اسد در درس‌ [[عتقی، عبدالرحمن بن قاسم|ابن‌ قاسم‌]] شرکت‌ می‌کرد و آراء برگرفته‌ از وی‌ را در مجموعه‌ای‌ که‌ به‌ «الأسدية» شناخته‌ مى‌شود، گرد آورد. [[عتقی، عبدالرحمن بن قاسم|ابن‌ قاسم‌]] در برخی‌ موارد در مقابل‌ پرسش‌های‌ اسد کلماتى‌ حاکى‌ از تردید، در نقل‌ (همچون‌ «أخالُ‌» [إخال]، «أظنّ‌»، «أحسبُ‌») بیان‌ مى‌داشت.‌ چون‌ اسد این مجموعه را‌ به قیروان‌ برد، به‌ سبب‌ وجود همین‌ واژه‌های‌ تردیدآمیز، مورد بى‌مهری‌ مردم‌ قرار گرفت‌. از سوی‌ دیگر سحنون‌ نسخه‌ای‌ از «الأسدية» را به‌ دست‌ آورده‌، نزد [[عتقی، عبدالرحمن بن قاسم|ابن‌ قاسم‌]] برد و او ایرادات‌ آن‌ را رفع‌ کرد. [[عتقی، عبدالرحمن بن قاسم|ابن‌ قاسم‌]] در بررسى‌ آن‌ به‌ تأمل‌ در موارد تردید پرداخته‌، کلماتى‌ را که‌ نشانه حدس‌ و گمان‌ در نقل‌ از مالک‌ بود، بر اساس‌ اجتهاد حذف‌ کرد. این‌ تغییرات‌ سبب‌ شد تا بین‌ آنچه‌ سَحنون‌ تهیه‌ کرده‌ و نامش‌ را «المدونة و المختلفة» گذارده‌ بود، با «الأسدية» اختلافاتى‌ پدید آید. ابوسعید عبدالسلام بن سعید تنوخی (۱۶۰-۲۴۰ق)، مشهور به سحنون، فقیه و محدث مالکی‌مذهب است. ابن‌ قاسم،‌ مدونه او را تأیید کرد و در نامه‌ای‌ به‌ اسد، کتابش‌ را منسوخ‌ خواند. اسد به‌ گفته [[عتقی، عبدالرحمن بن قاسم|ابن‌ قاسم‌]] تن‌ نداد، اما مردم‌، گردآورده او را واگذارده‌ و «المدونة» را پذیرفتند. به‌ اظهار مالکى‌ از همان‌ اوایل‌، التفات‌ هرچه‌ بیشتر به‌ «المدونة»، از توجه‌ به‌ «الأسدية» کاسته‌ بود، تا آنجا که‌ ابن‌ رشد (520-450ق) با وصف‌ کتاب‌ سحنون‌، کتاب‌ اسد را به‌‌گونه‌ای‌ منسوخ‌ برشمرده است.
در آغاز، بایسته است گفته شود که این کتاب،‌ نخستین‌ گام‌‌ در راه‌ تدوین‌ فتاوای‌ مالک‌ از طریق‌ [[عتقی، عبدالرحمن بن قاسم|ابن‌ قاسم‌]] (پس از 179ق) بوده است. [[عتقی، عبدالرحمن بن قاسم|ابوعبدالله‌ عبدالرحمان‌ بن‌ قاسم‌ بن‌ خالد بن‌ جُنادَه عُتَقى]] ‌(درگذشته 191ق)، یکى‌ از راویان‌ «الموَطَأ» مالک‌ است‌. [[مالک بن انس|مالک]] از او با واژه «فقیه» یاد می‌کرده است. در این‌باره، [[قاضی عیاض، عیاض بن موسی|قاضى‌ عیاض‌]] از قول‌ [[نسائی، احمد بن علی|نسایى‌]] ثبت‌ صحیح‌ وی‌ از «الموطأ» را بى‌بدیل‌ دانسته‌ و [[ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله|ابن‌ عبدالبر]] علاوه‌ بر تصریح‌ به ضابط بودن‌ وی‌، روایتش‌ را صحیح‌ و کم‌خطا شمرده‌ است‌.‌ در تدوین‌ ‌فتاوای‌ این کتاب، دو تن‌ از شاگردان‌ ابوعبدالله به‌ نام‌های‌ [[اسد بن‌ فرات‌]] و [[سحنون، عبدالسلام بن سعید|سَحنون‌ بن‌ سعید]] نقش داشته‌اند. درباره تدوین کتاب گفته‌اند: اسد در درس‌ [[عتقی، عبدالرحمن بن قاسم|ابن‌ قاسم‌]] شرکت‌ می‌کرد و آراء برگرفته‌ از وی‌ را در مجموعه‌ای‌ که‌ به‌ «الأسدية» شناخته‌ مى‌شود، گرد آورد. [[عتقی، عبدالرحمن بن قاسم|ابن‌ قاسم‌]] در برخی‌ موارد در مقابل‌ پرسش‌های‌ اسد کلماتى‌ حاکى‌ از تردید، در نقل‌ (همچون‌ «أخالُ‌» [إخال]، «أظنّ‌»، «أحسبُ‌») بیان‌ مى‌داشت.‌ چون‌ اسد این مجموعه را‌ به قیروان‌ برد، به‌ سبب‌ وجود همین‌ واژه‌های‌ تردیدآمیز، مورد بى‌مهری‌ مردم‌ قرار گرفت‌. از سوی‌ دیگر سحنون‌ نسخه‌ای‌ از «الأسدية» را به‌ دست‌ آورده‌، نزد [[عتقی، عبدالرحمن بن قاسم|ابن‌ قاسم‌]] برد و او ایرادات‌ آن‌ را رفع‌ کرد. [[عتقی، عبدالرحمن بن قاسم|ابن‌ قاسم‌]] در بررسى‌ آن‌ به‌ تأمل‌ در موارد تردید پرداخته‌، کلماتى‌ را که‌ نشانه حدس‌ و گمان‌ در نقل‌ از مالک‌ بود، بر اساس‌ اجتهاد حذف‌ کرد. این‌ تغییرات‌ سبب‌ شد تا بین‌ آنچه‌ سَحنون‌ تهیه‌ کرده‌ و نامش‌ را «المدونة و المختلفة» گذارده‌ بود، با «الأسدية» اختلافاتى‌ پدید آید. ابوسعید عبدالسلام بن سعید تنوخی (۱۶۰-۲۴۰ق)، مشهور به سحنون، فقیه و محدث مالکی‌مذهب است. ابن‌ قاسم،‌ مدونه او را تأیید کرد و در نامه‌ای‌ به‌ اسد، کتابش‌ را منسوخ‌ خواند. اسد به‌ گفته [[عتقی، عبدالرحمن بن قاسم|ابن‌ قاسم‌]] تن‌ نداد، اما مردم‌، گردآورده او را واگذارده‌ و «المدونة» را پذیرفتند. به‌ اظهار مالکى‌ از همان‌ اوایل‌، التفات‌ هرچه‌ بیشتر به‌ «المدونة»، از توجه‌ به‌ «الأسدية» کاسته‌ بود، تا آنجا که‌ ابن‌ رشد (520-450ق) با وصف‌ کتاب‌ سحنون‌، کتاب‌ اسد را به‌‌گونه‌ای‌ منسوخ‌ برشمرده است.


این اثر، قدر مسلم پس از 188ق، تدوین یافته است. در جای‌‌جای‌ «المدونة»، افزون‌ بر آرای منقول‌ از [[مالک بن انس|مالک‌]]، نظرات‌ خود [[عتقی، عبدالرحمن بن قاسم|ابن‌ قاسم‌]] نیز دیده می‌شود. این‌ دیدگاه‌ها در مسائلى‌ است‌ که‌ مالک‌ به‌ آن‌ها نپرداخته‌ و نیاز به‌ پاسخگویى‌ و گشایش‌ داشته‌ است‌. [[عتقی، عبدالرحمن بن قاسم|ابن‌ قاسم‌]] غالباً در این‌ موارد، با تصریح‌ به‌ اینکه‌ مالک‌ در این‌ باب‌ سخنى‌ نگفته‌، خود اجتهاد کرده است. در واقع‌ او در کلیات‌، تابع‌ مالک‌ بوده‌ و بر اساس‌ آن‌ کلیات‌، در مواردی‌ که‌ مالک‌ سکوت‌ کرده‌، به‌ استنباط پرداخته‌ است<ref>ر.ک: حاج‌ منوچهری‌، فرامرز، ج4، ص434-433</ref>‏.
این اثر، قدر مسلم پس از 188ق، تدوین یافته است. در جای‌‌جای‌ «المدونة»، افزون‌ بر آرای منقول‌ از [[مالک بن انس|مالک‌]]، نظرات‌ خود [[عتقی، عبدالرحمن بن قاسم|ابن‌ قاسم‌]] نیز دیده می‌شود. این‌ دیدگاه‌ها در مسائلى‌ است‌ که‌ مالک‌ به‌ آن‌ها نپرداخته‌ و نیاز به‌ پاسخگویى‌ و گشایش‌ داشته‌ است‌. [[عتقی، عبدالرحمن بن قاسم|ابن‌ قاسم‌]] غالباً در این‌ موارد، با تصریح‌ به‌ اینکه‌ مالک‌ در این‌ باب‌ سخنى‌ نگفته‌، خود اجتهاد کرده است. در واقع‌ او در کلیات‌، تابع‌ مالک‌ بوده‌ و بر اساس‌ آن‌ کلیات‌، در مواردی‌ که‌ مالک‌ سکوت‌ کرده‌، به‌ استنباط پرداخته‌ است<ref>ر.ک: حاج‌ منوچهری‌، فرامرز، ج4، ص434-433</ref>‏.