۱۰۶٬۱۰۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''یونگ، آیین بودا و تجسد سوفیا''' تألیف [[کربن، هانری|هانری کربن]]، ترجمه [[سرحدی، میترا|میترا سرحدی]]؛ در این کتاب بینشهای دو کاشف شگفتانگیز جهان درون، هانری کربن و کارل گوستاو یونگ به یکدیگر میرسند؛ منشوری خیرهکننده در اطراف نفس اشراقیافته. فراست [[کربن، هانری|کربن]] نسبت به ریشههای عمیق آموزههای یونگ، خواندن این متن را برای کسانی که دربارۀ پیوندهای میان روانشناسی و معنویت و میان همۀ سنتهای دینی بزرگ ژرفاندیشی میکنند، ضروری میکند. | '''یونگ، آیین بودا و تجسد سوفیا''' تألیف [[کربن، هانری|هانری کربن]]، ترجمه [[سرحدی، میترا|میترا سرحدی]]؛ در این کتاب بینشهای دو کاشف شگفتانگیز جهان درون، [[کربن، هانری|هانری کربن]] و کارل گوستاو یونگ به یکدیگر میرسند؛ منشوری خیرهکننده در اطراف نفس اشراقیافته. فراست [[کربن، هانری|کربن]] نسبت به ریشههای عمیق آموزههای یونگ، خواندن این متن را برای کسانی که دربارۀ پیوندهای میان روانشناسی و معنویت و میان همۀ سنتهای دینی بزرگ ژرفاندیشی میکنند، ضروری میکند. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب در دو بخش به نگارش درآمده است. | کتاب در دو بخش به نگارش درآمده است. | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
از لحاظ ساختاری به نظر میرسد اندیشیده میشوم بادر با تصویری پیوند دارد که نزد او گرانقدرتر و اساسیتر از سایر تصاویر اوست و آن «سوفیا» است. انسان با هبوط خود سوفیا را که باید همراه با او سکنی میگزید، ترک کرد و سوفیا نیز انسان را. سوفیا به وضعیت ازلی خود بازگشت و انسان در وضعیت مخلوقیت محض خود زمینگیر شد. اما این «بشریت ملکوتی» از فاصلهای بس دور که او در آن اسکن است و امکان دسترسی به او نیست، فانوسی در شب بشریت هبوطکرده باقی میماند؛ او فرشته و راهنمای اوس و نیروی صورتبخش/ واهب الصور است. | از لحاظ ساختاری به نظر میرسد اندیشیده میشوم بادر با تصویری پیوند دارد که نزد او گرانقدرتر و اساسیتر از سایر تصاویر اوست و آن «سوفیا» است. انسان با هبوط خود سوفیا را که باید همراه با او سکنی میگزید، ترک کرد و سوفیا نیز انسان را. سوفیا به وضعیت ازلی خود بازگشت و انسان در وضعیت مخلوقیت محض خود زمینگیر شد. اما این «بشریت ملکوتی» از فاصلهای بس دور که او در آن اسکن است و امکان دسترسی به او نیست، فانوسی در شب بشریت هبوطکرده باقی میماند؛ او فرشته و راهنمای اوس و نیروی صورتبخش/ واهب الصور است. | ||
بخش دوم کتاب دربرگیرندۀ دو متنی است که کربن دربارۀ پاسخ به «ایوب» یونگ نوشته است. اولین متن ابتدا در مجلۀ «فرهنگ اروپایی» در سال 1953 و پس از آن در «دفترچههای هرنه» که در سال 1984 به یونگ اختصاص داشت، منتشر شده بود. متن دوم ضمیمۀ ترجمۀ فرانسوی کتاب یونگ به وسیلۀ رولاند کین است که بوشه ـ چستل آن را منتشر کرده است و این متون همانگونه در این کتاب بازنشر شدهاند. نقطۀ عزیمت این مقاله، گفتگویی است که میرچا الیاده با یونگ انجام داد و در این گفتگو، یونگ مراحل خط سیر معنوی طولانی خود را بازبینی کرد. او برای نخستین بار آموزهای را به طور مستقیم به زبان فرانسه بیان کرد که حاصل وقف سالها مطالعه در متون کیمیایی است. یونگ پس از آن دیگر کیمیا را نوعی «شیمی اولیه» یا «علمی تجربی» نمیدانست که بتواند به این دستاویز تمسک جوید که هنوز به رشد کامل نرسیده، بلکه آن را فنی روحانی میدانست که عملیات آن به طور قطع یکسره واقعی است، اما نه واقعیتی مربوط به فیزیک صرف. این بخش از کار یونگ به دلیل ترجمهنشدن، به احتمال زیاد برای بسیاری از خوانندگان نامعلوم مانده است.<ref> [https://literaturelib.com/books/6109 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | بخش دوم کتاب دربرگیرندۀ دو متنی است که کربن دربارۀ پاسخ به «ایوب» یونگ نوشته است. اولین متن ابتدا در مجلۀ «فرهنگ اروپایی» در سال 1953 و پس از آن در «دفترچههای هرنه» که در سال 1984 به یونگ اختصاص داشت، منتشر شده بود. متن دوم ضمیمۀ ترجمۀ فرانسوی کتاب یونگ به وسیلۀ رولاند کین است که بوشه ـ چستل آن را منتشر کرده است و این متون همانگونه در این کتاب بازنشر شدهاند. نقطۀ عزیمت این مقاله، گفتگویی است که [[الیاده، میرچا|میرچا الیاده]] با یونگ انجام داد و در این گفتگو، یونگ مراحل خط سیر معنوی طولانی خود را بازبینی کرد. او برای نخستین بار آموزهای را به طور مستقیم به زبان فرانسه بیان کرد که حاصل وقف سالها مطالعه در متون کیمیایی است. یونگ پس از آن دیگر کیمیا را نوعی «شیمی اولیه» یا «علمی تجربی» نمیدانست که بتواند به این دستاویز تمسک جوید که هنوز به رشد کامل نرسیده، بلکه آن را فنی روحانی میدانست که عملیات آن به طور قطع یکسره واقعی است، اما نه واقعیتی مربوط به فیزیک صرف. این بخش از کار یونگ به دلیل ترجمهنشدن، به احتمال زیاد برای بسیاری از خوانندگان نامعلوم مانده است.<ref> [https://literaturelib.com/books/6109 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | ||