۱۰۶٬۱۰۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
سالهای حضور کاظمزاده در عثمانی(١٩١١-١٩٠۵م) با نهضت مشروطه ایران مقارن بود. او نیز چون دیگر ایرانیان روشنفکر حامی این نهضت بود و کارهایی در این زمینه انجام داد؛ از جمله اینکه «انجمن برادران ایرانی» را به همراه چند تن از دوستانش تشكيل داد تا جوانان | سالهای حضور کاظمزاده در عثمانی(١٩١١-١٩٠۵م) با نهضت مشروطه ایران مقارن بود. او نیز چون دیگر ایرانیان روشنفکر حامی این نهضت بود و کارهایی در این زمینه انجام داد؛ از جمله اینکه «انجمن برادران ایرانی» را به همراه چند تن از دوستانش تشكيل داد تا جوانان | ||
ایرانی مقیم اسلامبول را به حمایت از مشروطيت برانگیزد؛ با روزنامۀ سروش، كه در دورۀ استبداد صغیر مدتی به سردبیری دهخدا در اسلامبول چاب میشد، همکاری داشت و همچنین رسالهای به ترکی در معرفی وستايش مشروطۀ ايران نوشت. | ایرانی مقیم اسلامبول را به حمایت از مشروطيت برانگیزد؛ با روزنامۀ سروش، كه در دورۀ استبداد صغیر مدتی به سردبیری [[دهخدا، علیاکبر|دهخدا]] در اسلامبول چاب میشد، همکاری داشت و همچنین رسالهای به ترکی در معرفی وستايش مشروطۀ ايران نوشت. | ||
در سال ١٩١١م کاظمزاده به اروپای غربی مهاجرت کرد. ابتدا به بلژیک رفت و مدتی به تحصیل علوم سیاسی در دانشکاہ لوون مشغول شد. پس از یک سال از آنجا روانۀ فرانسه شد. در پاریس در کنار شرکت در کلاسهای آزاد کولو دوفرانس' با چهرههای علمی و ادبی زیادی آشنا شد. در آن زمان برخی از ایرانیان صاحبنام همچون علامه محمد قزوينی و ابراهيم پورداود در پاريس سكونت داشتند و همنشینی با آنها گشایندۀ بابی تازه در زندگی کاظمزاده بود. قزوینی او را به ادوارد براون معرفی و سفارش کرد و براون وی را برای تدریس و پژوهش به دانشگاه کمبریج دعوت نمود. کاظمزاده به مدت دو سال (از ١٩١٣ تا ١٩١٥م) در انگلستان زندگی و کار کرد". | در سال ١٩١١م کاظمزاده به اروپای غربی مهاجرت کرد. ابتدا به بلژیک رفت و مدتی به تحصیل علوم سیاسی در دانشکاہ لوون مشغول شد. پس از یک سال از آنجا روانۀ فرانسه شد. در پاریس در کنار شرکت در کلاسهای آزاد کولو دوفرانس' با چهرههای علمی و ادبی زیادی آشنا شد. در آن زمان برخی از ایرانیان صاحبنام همچون [[قزوینی، محمد|علامه محمد قزوينی]] و [[پورداود، ابراهیم|ابراهيم پورداود]] در پاريس سكونت داشتند و همنشینی با آنها گشایندۀ بابی تازه در زندگی کاظمزاده بود. قزوینی او را به ادوارد براون معرفی و سفارش کرد و براون وی را برای تدریس و پژوهش به دانشگاه کمبریج دعوت نمود. کاظمزاده به مدت دو سال (از ١٩١٣ تا ١٩١٥م) در انگلستان زندگی و کار کرد". | ||
در سال ١٩١۵م، سید حسن تقیزاده به پیشنهاد و حمایت دولت آلمان کمیتۀ مڵیون را در برلین تشکیل داد تا به حمایت تبلیغاتی و عملی از آلمان در جنگ جهانی اول بپردازد. نیت او و دیگر اعضای این کمیته در واقع مقابله با سیاستهای استعماری روسیه و بریتانیا در قبال ایران بود و حمایت از آلمان را گامی در این مسیر میدانستند. | در سال ١٩١۵م، [[تقیزاده، حسن|سید حسن تقیزاده]] به پیشنهاد و حمایت دولت آلمان کمیتۀ مڵیون را در برلین تشکیل داد تا به حمایت تبلیغاتی و عملی از آلمان در جنگ جهانی اول بپردازد. نیت او و دیگر اعضای این کمیته در واقع مقابله با سیاستهای استعماری روسیه و بریتانیا در قبال ایران بود و حمایت از آلمان را گامی در این مسیر میدانستند. | ||
کاظمزاده در سال 1917 با وجود ناامنیهای ناشی از جنگ، از مسیر بالکان به آلمان بازگشت. از این زمان دورۀ پرباری در زندگی او آغاز شد که بیشتر شامل کارهای فرهنگی و علمی بود. در این سالها با مجلۀ کاوه به مدیریت تقیزاده همکاری میکرد و همچنین عضو و نخستین سخنران انجمنی بود که نامدارانی چون تقیزاده، قزوینی و | کاظمزاده در سال 1917 با وجود ناامنیهای ناشی از جنگ، از مسیر بالکان به آلمان بازگشت. از این زمان دورۀ پرباری در زندگی او آغاز شد که بیشتر شامل کارهای فرهنگی و علمی بود. در این سالها با مجلۀ کاوه به مدیریت [[تقیزاده، حسن|تقیزاده]] همکاری میکرد و همچنین عضو و نخستین سخنران انجمنی بود که نامدارانی چون [[تقیزاده، حسن|تقیزاده]]، [[قزوینی، محمد|قزوینی]] و [[جمالزاده، سید محمدعلی|جمالزاده]] برای انجام مباحثات علمی و ادبی در برلین تشکیل داده بودند. او در سال 1919 کتابفروشی ایرانشهر را در برلین بنا نهاد که بعدتر در قالب مؤسسۀ انتشاراتی آثاری نیز منتشر کرد و همچنین محفلی برای گردآمدن ایرانیان تحصیلکردۀ مقیم آلمان بود. از جمله آثاری که در سلسلۀ انتشارات منتشر کرد، افزون بر کتابهای خودش، میتوان به این موارد اشاره کرد: شرح حال ابن مقفع از [[اقبال آشتیانی، عباس|عباس اقبال]]، هفتادودو ملت از میرزا آقاخان کرمانی، جیجک علیشاه از ذبیح بهروز و فواید گیاهخواری از [[صادق هدایت]]. همچنین از سال 1922 مجلۀ ماهانۀ «ایرانشهر» را به مدت چهار سال منتشر کرد که دربرگیرندۀ مقالات او و همفکرانش بود. | ||
او در سال 1936 به سوئیس مهاجرت کرد تا از جنگافروزی آتی نازیهای آلمان در امان بماند. دوران اقامت در دهکدۀ دگرسهایم سوئیس آخرین مرحله از حیات ایرانشهر بود که با مراحل پیشین تفاوت داشت؛ چراکه زندگیاش وقف مکتبی عرفانی شد که خود پایه نهاده بود. او مکتب «عرفان باطنی» را در چارچوب آموزههای تئوسوفیسم و همچنین تحت تأثیر دانستههایش از عرفان ایرانی پی افکند که در آن زمان طرفداران قابل توجهی هم در سوئیس و آلمان یافت. سالیان پایانی عمر ایرانشهر چنین گذشت: مرشد طریقتی تازه در هیئت پیرمردی با ریشی انبوه که در دهکدهای در سوئیس از غوغای جهان کناره گرفته است.<ref> ر.ک: مقیمیزاده، محمدمهدی، ص11</ref> | او در سال 1936 به سوئیس مهاجرت کرد تا از جنگافروزی آتی نازیهای آلمان در امان بماند. دوران اقامت در دهکدۀ دگرسهایم سوئیس آخرین مرحله از حیات ایرانشهر بود که با مراحل پیشین تفاوت داشت؛ چراکه زندگیاش وقف مکتبی عرفانی شد که خود پایه نهاده بود. او مکتب «عرفان باطنی» را در چارچوب آموزههای تئوسوفیسم و همچنین تحت تأثیر دانستههایش از عرفان ایرانی پی افکند که در آن زمان طرفداران قابل توجهی هم در سوئیس و آلمان یافت. سالیان پایانی عمر ایرانشهر چنین گذشت: مرشد طریقتی تازه در هیئت پیرمردی با ریشی انبوه که در دهکدهای در سوئیس از غوغای جهان کناره گرفته است.<ref> ر.ک: مقیمیزاده، محمدمهدی، ص11</ref> |