پرش به محتوا

البویوروق به همراه ترجمه فارسی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR112281J1.jpg | عنوان = البویوروق (به همراه ترجمه فارسی) | عنوان‌های دیگر = | پدیدآورندگان | پدیدآوران = صفی الدین اردبیلی، اسحاق بن جبرئیل (نويسنده) ن‍ائ‍ب‍ی‌، م‍ح‍م‍دص‍ادق‌ (مترجم) محمدزاده صدیق، حسین ( مق...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۶: خط ۲۶:
| پیش از =  
| پیش از =  
}}
}}
'''البويوروق'''، به معنای فرمایش، به فرموده‌های شیخ صفی‌الدین اردبیلی (650-735ق) به سؤالات و مجهولات فرزندش شیخ صدرالدین اختصاص دارد. این اثر به‌همراه ترجمه فارسی آن به قلم محمدصادق نائبی، منتشر شده است.
'''البويوروق'''، به معنای فرمایش، به فرموده‌های [[صفی الدین اردبیلی، اسحاق بن جبرئیل|شیخ صفی‌الدین اردبیلی]] (650-735ق) به سؤالات و مجهولات فرزندش شیخ صدرالدین اختصاص دارد. این اثر به‌همراه ترجمه فارسی آن به قلم [[ن‍ائ‍ب‍ی‌، م‍ح‍م‍دص‍ادق‌|محمدصادق نائبی]]، منتشر شده است.


در دوره صفویه، به مجموعه کلمات قصار، نصایح، اندرزها، تحقیق‌ها وارشادات برجای‌مانده از شیخ صفی‌الدین اردبیلی «قارا مجموعه» اطلاق می‌شده است. قارا مجموعه را در اصل نمی‌توان جزو کتب مناقب شمرد، بلکه نوعی تقریرنگاری‌ و گردآوری تقریرنگاشته است؛ مانند: اربعین مجلسی دوم به عربی که در واقع تقریر درسی مجلسی است و گردآورنده آن معلوم نیست و یا نهج‌ البلاغه مولی‌الموحدین که هیچ‌گاه با نام گردآورندگان خود نام‌بردار نگشت. در تقریرنگاری، مریدان دقت داشتند که کلمات قصار و مواعظ مرشدان را برای مسلوک داشتن سنت سلف بر روی کاغذ آورند و ازاین‌روی با کتب مناقب فرق داشته است.
در دوره صفویه، به مجموعه کلمات قصار، نصایح، اندرزها، تحقیق‌ها وارشادات برجای‌مانده از شیخ صفی‌الدین اردبیلی «قارا مجموعه» اطلاق می‌شده است. قارا مجموعه را در اصل نمی‌توان جزو کتب مناقب شمرد، بلکه نوعی تقریرنگاری‌ و گردآوری تقریرنگاشته است؛ مانند: اربعین مجلسی دوم به عربی که در واقع تقریر درسی مجلسی است و گردآورنده آن معلوم نیست و یا نهج‌ البلاغه مولی‌الموحدین که هیچ‌گاه با نام گردآورندگان خود نام‌بردار نگشت. در تقریرنگاری، مریدان دقت داشتند که کلمات قصار و مواعظ مرشدان را برای مسلوک داشتن سنت سلف بر روی کاغذ آورند و ازاین‌روی با کتب مناقب فرق داشته است.
خط ۳۲: خط ۳۲:
یکی از این رسالات با ویژگی بسیار قوی و متیقن از اوصاف رسالات قارا مجموعه، رساله‌ای است که تحت عنوان «البويوروق» در میان فرقه باج آلان از فرق قزلباشیه شناخته شده است و نسخه‌ای از آن از سوی «احد حامد الصراف» در میان همین فرقه در سوی‌های موصل کشف و نشر شده است و نائبی متن ویراسته و بازسازی‌شده آن را در سال گذشته منتشر ساخته است. متن این رساله در این نسخه با برخی دیگر از اصلاحات جزیی به‌همراه برگردان فارسی در اختیار علاقه‌مندان به موضوع قرار داده شده است<ref>ر.ک: مقدمه محمدزاده صدیق، ص5-6</ref>.
یکی از این رسالات با ویژگی بسیار قوی و متیقن از اوصاف رسالات قارا مجموعه، رساله‌ای است که تحت عنوان «البويوروق» در میان فرقه باج آلان از فرق قزلباشیه شناخته شده است و نسخه‌ای از آن از سوی «احد حامد الصراف» در میان همین فرقه در سوی‌های موصل کشف و نشر شده است و نائبی متن ویراسته و بازسازی‌شده آن را در سال گذشته منتشر ساخته است. متن این رساله در این نسخه با برخی دیگر از اصلاحات جزیی به‌همراه برگردان فارسی در اختیار علاقه‌مندان به موضوع قرار داده شده است<ref>ر.ک: مقدمه محمدزاده صدیق، ص5-6</ref>.


این رساله به پاسخ شیخ صفی، به پنجاه سؤال شیخ صدرالدین - فرزند ارشد شیخ - اختصاص دارد که بعد از فوت شیخ، به دستور شیخ صدرالدین و توسط یکی دیگر از مریدان شیخ به نام طالب نگاشته شده است<ref>ر.ک: پیشگفتار، ص11</ref>.
این رساله به پاسخ [[صفی الدین اردبیلی، اسحاق بن جبرئیل|شیخ صفی]]، به پنجاه سؤال شیخ صدرالدین - فرزند ارشد شیخ - اختصاص دارد که بعد از فوت شیخ، به دستور شیخ صدرالدین و توسط یکی دیگر از مریدان شیخ به نام طالب نگاشته شده است<ref>ر.ک: پیشگفتار، ص11</ref>.


البويوروق یک تقریر نگاشته بلاواسطه است و در آن سخن از مناقب شیخ صفی نمی‌رود، بلکه از زبان فرزند وی - شیخ صدرالدین - مواعظ و منابر و اندرزهای او به قلم آورده شده است<ref>ر.ک: مقدمه محمدزاده صدیق، ص6</ref>.
البويوروق یک تقریر نگاشته بلاواسطه است و در آن سخن از مناقب [[صفی الدین اردبیلی، اسحاق بن جبرئیل|شیخ صفی]] نمی‌رود، بلکه از زبان فرزند وی - شیخ صدرالدین - مواعظ و منابر و اندرزهای او به قلم آورده شده است<ref>ر.ک: مقدمه محمدزاده صدیق، ص6</ref>.


زبان ترجمه بسیار روان و شیوا و لحن آن نزدیک به لحن عرفانی ترکی است. برخی شاهد مثال‌های منظوم شاه ختائی بعدها از سوی مستنسخان به متن افزوده شده است، نه اینکه البويوروق در زمان شاه ختائی به رشته تحریر درآمده باشد<ref>ر.ک: همان، ص7</ref>.
زبان ترجمه بسیار روان و شیوا و لحن آن نزدیک به لحن عرفانی ترکی است. برخی شاهد مثال‌های منظوم شاه ختائی بعدها از سوی مستنسخان به متن افزوده شده است، نه اینکه البويوروق در زمان شاه ختائی به رشته تحریر درآمده باشد<ref>ر.ک: همان، ص7</ref>.