پرش به محتوا

الهیات ابن‌ سینا: مطالعه‌ای در سیاق تاریخی و علمی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ابن‌س' به 'ابن‌ س')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۶: خط ۲۶:
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
'''الهیات ابن‌ سینا: مطالعه‌ای در سیاق تاریخی و علمی''' تألیف روبرت ویزنوسکی، ترجمه احمد عسگری؛ کتابی است حول پاسخ ابن‌ سینا و اسلافش به دو زوج سؤال: نفس چیست و چگونه به عنوان علت با بدن مرتبط است و خدا چیست و چگونه به عنوان علت با عالم مرتبط است؟ هر دو زوج سؤال متناظراند؛ زیرا هر رأیی در خصوص نحوۀ علیت نفس برای بدن اتخاذ شود، لاجرم نحوۀ تعریف نفس را شکل می‌دهد، دقیقاً همان‌طور که هر رأیی که در خصوص طریقۀ علیت خدا برای عالم اظهار شود، ناگزیر تعریف از خدا را شکل می‌دهد.
'''الهیات ابن‌ سینا: مطالعه‌ای در سیاق تاریخی و علمی''' تألیف [[ویزنوسکی، روبرت|روبرت ویزنوسکی]]، ترجمه [[عسگری، احمد|احمد عسگری]]؛ کتابی است حول پاسخ [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌ سینا]] و اسلافش به دو زوج سؤال: نفس چیست و چگونه به عنوان علت با بدن مرتبط است و خدا چیست و چگونه به عنوان علت با عالم مرتبط است؟ هر دو زوج سؤال متناظراند؛ زیرا هر رأیی در خصوص نحوۀ علیت نفس برای بدن اتخاذ شود، لاجرم نحوۀ تعریف نفس را شکل می‌دهد، دقیقاً همان‌طور که هر رأیی که در خصوص طریقۀ علیت خدا برای عالم اظهار شود، ناگزیر تعریف از خدا را شکل می‌دهد.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۳۴: خط ۳۴:
زمینه و سیاقی که مباحث فلسفی در آن ظهور و تکون داشته، برای فهم آنها بسیار مهم و اساسی است؛ بنابراین انواع مطالعات از هر سنخ و از هر قبیل ترتیب می‌گیرد تا عناصر و مفاد سیاق مربوط تا آنجا که ممکن است معلوم شود. در این نوع مطالعه به جای آنکه متمرکز بر متنی خاص و مقید به فیلسوفی مشخص باشیم، سیر فلسفه را در تاریخ تعقیب می‌کنیم و آن را بیشتر از حیث مسائلی که فکر فلسفی را تحریک و تنظیم نموده بحث می‌کنیم. این کتاب نمونه‌ای بارز و قابل توجه از این نوع مطالعه در سنت فلسفی اسلام و به طور مشخص ابن‌ سیناست. نویسنده در این کتاب کوشیده است عناصر و مفاهیمی را در تاریخ فلسفه بررسی کند که در شکل‌گیری مابعدالطبیعه در جهان اسلام تأثیر بسزایی داشته‌اند و با این وجود تا کنون از این منظر مغفول بوده‌اند.
زمینه و سیاقی که مباحث فلسفی در آن ظهور و تکون داشته، برای فهم آنها بسیار مهم و اساسی است؛ بنابراین انواع مطالعات از هر سنخ و از هر قبیل ترتیب می‌گیرد تا عناصر و مفاد سیاق مربوط تا آنجا که ممکن است معلوم شود. در این نوع مطالعه به جای آنکه متمرکز بر متنی خاص و مقید به فیلسوفی مشخص باشیم، سیر فلسفه را در تاریخ تعقیب می‌کنیم و آن را بیشتر از حیث مسائلی که فکر فلسفی را تحریک و تنظیم نموده بحث می‌کنیم. این کتاب نمونه‌ای بارز و قابل توجه از این نوع مطالعه در سنت فلسفی اسلام و به طور مشخص ابن‌ سیناست. نویسنده در این کتاب کوشیده است عناصر و مفاهیمی را در تاریخ فلسفه بررسی کند که در شکل‌گیری مابعدالطبیعه در جهان اسلام تأثیر بسزایی داشته‌اند و با این وجود تا کنون از این منظر مغفول بوده‌اند.


این کتاب حول پاسخ ابن‌ سینا و اسلافش به دو زوج سؤال حرکت می‌کند: نفس چیست و چگونه به عنوان علت با بدن مرتبط است و خدا چیست و چگونه به عنوان علت با عالم مرتبط است؟ هر دو زوج سؤال متناظراند؛ زیرا هر رأیی در خصوص نحوۀ علیت نفس برای بدن اتخاذ شود، لاجرم نحوۀ تعریف نفس را شکل می‌دهد، دقیقاً همان‌طور که هر رأیی که در خصوص طریقۀ علیت خدا برای عالم اظهار شود، ناگزیر تعریف از خدا را شکل می‌دهد.
این کتاب حول پاسخ [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌ سینا]] و اسلافش به دو زوج سؤال حرکت می‌کند: نفس چیست و چگونه به عنوان علت با بدن مرتبط است و خدا چیست و چگونه به عنوان علت با عالم مرتبط است؟ هر دو زوج سؤال متناظراند؛ زیرا هر رأیی در خصوص نحوۀ علیت نفس برای بدن اتخاذ شود، لاجرم نحوۀ تعریف نفس را شکل می‌دهد، دقیقاً همان‌طور که هر رأیی که در خصوص طریقۀ علیت خدا برای عالم اظهار شود، ناگزیر تعریف از خدا را شکل می‌دهد.


به منظور پاسخ به دشواره‌های فوق، ابن‌ سینا و اسلافش مفاهیم و تمایزاتی جدید طرح کردند و در مفاهیم و تمایزات سابق تجدید تفسیر کردند. بخش نخست کتاب دربارۀ سابقۀ بغرنج یکی از این مفاهیم یعنی «انتلخیا» است؛ اصطلاحی یونانی که غالباً به فعلیت ترجمه شده است. ارسطو این اصطلاح را جعل کرد و مهم‌ترین جایی که از آن استفاده کرد، در تعریف نفس (پسوخه) و حرکت (کینسیس) بود.
به منظور پاسخ به دشواره‌های فوق، [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌ سینا]] و اسلافش مفاهیم و تمایزاتی جدید طرح کردند و در مفاهیم و تمایزات سابق تجدید تفسیر کردند. بخش نخست کتاب دربارۀ سابقۀ بغرنج یکی از این مفاهیم یعنی «انتلخیا» است؛ اصطلاحی یونانی که غالباً به فعلیت ترجمه شده است. ارسطو این اصطلاح را جعل کرد و مهم‌ترین جایی که از آن استفاده کرد، در تعریف نفس (پسوخه) و حرکت (کینسیس) بود.


در فصل نخست به تعریف نفس و حرکت پرداخته شده است. در فصل دوم مساعی اسکندر افرودیسی و ثامسطیوس به منظور حل این مسئله که استفادۀ ارسطو از «انتلخیا» تا چه حد با استفادۀ آن در تعریف حرکت وفق می‌کند، تحقیق شده است. در فصل‌های سوم و چهارم مساعی شراح نوافلاطونی ارسطو ذکر شده است؛ از سوریانوس تا فیلوپونوس و نیز آمونیوس فرزند هرمیاس که در اینجا شخصیتی محوری است و فهمی جدید از «تلیوتیس» را به معنای آن اضافه کردند. در این دو فصل بحث می‌شود که نتایجی عظیم متعاقب این فهم جدید از کمال و کامل حاصل شد که به گونه‌ای افلاطونیان جدید برای پاسخ به مسائل و دشواره‌های مابعدالطبیعی از آن بهره جستند.
در فصل نخست به تعریف نفس و حرکت پرداخته شده است. در فصل دوم مساعی اسکندر افرودیسی و ثامسطیوس به منظور حل این مسئله که استفادۀ ارسطو از «انتلخیا» تا چه حد با استفادۀ آن در تعریف حرکت وفق می‌کند، تحقیق شده است. در فصل‌های سوم و چهارم مساعی شراح نوافلاطونی ارسطو ذکر شده است؛ از سوریانوس تا فیلوپونوس و نیز آمونیوس فرزند هرمیاس که در اینجا شخصیتی محوری است و فهمی جدید از «تلیوتیس» را به معنای آن اضافه کردند. در این دو فصل بحث می‌شود که نتایجی عظیم متعاقب این فهم جدید از کمال و کامل حاصل شد که به گونه‌ای افلاطونیان جدید برای پاسخ به مسائل و دشواره‌های مابعدالطبیعی از آن بهره جستند.


در فصل پنجم ترجمۀ کلیۀ اصطلاحاتی یونانی ـ انتلخیا، تلیون، تلوس، تلیوتیس ـ به عربی در قرن نهم و دهم (سوم و چهارم هجری) تبیین شده است. در فصل ششم طرقی که ابن‌ سینا وارث این سلسلۀ طولانی تفاسیر از کمال و کامل بوده است، ملاحظه می‌شود. مشخصاً اطلاق مفهوم کمال بر نفس ابن‌ سینا به مطالعه گذاشته شده است و نیز همانند فصل چهارم بر نقشی که کمال در مباحث او از رابطۀ علی نفس با بدن دارد، تمرکز شده است.
در فصل پنجم ترجمۀ کلیۀ اصطلاحاتی یونانی ـ انتلخیا، تلیون، تلوس، تلیوتیس ـ به عربی در قرن نهم و دهم (سوم و چهارم هجری) تبیین شده است. در فصل ششم طرقی که [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌ سینا]] وارث این سلسلۀ طولانی تفاسیر از کمال و کامل بوده است، ملاحظه می‌شود. مشخصاً اطلاق مفهوم کمال بر نفس [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌ سینا]] به مطالعه گذاشته شده است و نیز همانند فصل چهارم بر نقشی که کمال در مباحث او از رابطۀ علی نفس با بدن دارد، تمرکز شده است.


در بخش دوم ابتدا به نقش کمال و کامل در مباحث کلی‌تر در خصوص روابط علی تمرکز شده است. موردی از دشواره‌های عدیده‌ که مفسر بحث غایت نزد ارسطو با آن مواجه می‌شود، تعیین نحوۀ هماهنگی و انطباق علت غایی با سایر علل است؛ یعنی علل صوری، مادی و فاعلی.
در بخش دوم ابتدا به نقش کمال و کامل در مباحث کلی‌تر در خصوص روابط علی تمرکز شده است. موردی از دشواره‌های عدیده‌ که مفسر بحث غایت نزد ارسطو با آن مواجه می‌شود، تعیین نحوۀ هماهنگی و انطباق علت غایی با سایر علل است؛ یعنی علل صوری، مادی و فاعلی.


در فصل‌های هفتم تا نهم دربارۀ ماهیت و وجود بحث شده است. فصل هشتم به بحثی لازم در خصوص یک مسئلۀ لغوی اختصاص دارد: اینکه آیا آن فقرات خاص از متون ابن‌ سینا، مواردی که اصطلاح شیئیة را به نظر می‌رسد به کار برده است، باید به صورت سببیه اصلاح شود. در فصل نهم سعی بر این است که توضیح داده شود به چه نحوه اطلاق تمایز ماهیت / وجود از اهتمام او به حل مسئله‌ای در تفسیر ارسطویی، یعنی طریقۀ منع دور در این فرض که سلامت و فعالیت علیت متقابل دارند. در فصل دهم بحث این است که مساعی ابن‌ سینا به منظور حل مسئلۀ رابطۀ تکمیلی علیت غایی ـ فاعلی با تمسک به تمایز وجود/ ماهیت باید همچنین در سیاق وسیع‌تر جهان‌شناسی نزول و صعود نوافلاطونی لحاظ شود.
در فصل‌های هفتم تا نهم دربارۀ ماهیت و وجود بحث شده است. فصل هشتم به بحثی لازم در خصوص یک مسئلۀ لغوی اختصاص دارد: اینکه آیا آن فقرات خاص از متون ابن‌ سینا، مواردی که اصطلاح شیئیة را به نظر می‌رسد به کار برده است، باید به صورت سببیه اصلاح شود. در فصل نهم سعی بر این است که توضیح داده شود به چه نحوه اطلاق تمایز ماهیت / وجود از اهتمام او به حل مسئله‌ای در تفسیر ارسطویی، یعنی طریقۀ منع دور در این فرض که سلامت و فعالیت علیت متقابل دارند. در فصل دهم بحث این است که مساعی [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌ سینا]] به منظور حل مسئلۀ رابطۀ تکمیلی علیت غایی ـ فاعلی با تمسک به تمایز وجود/ ماهیت باید همچنین در سیاق وسیع‌تر جهان‌شناسی نزول و صعود نوافلاطونی لحاظ شود.


در فصول یازدهم تا چهاردهم این مطلب شرح داده شده است که ابن‌ سینا چگونه طرحی نو به منظور حفظ هر دو جنبه ـ تعالی و استغنا و ارتباط و خالقیت ـ درانداخت، بدون اینکه مستلزم ثنویتی نامطلوب در خدا باشد. فصل یازدهم تا سیزدهم فهرستی جامع است از منابعی که ابن‌ سینا از آنها مستفید شد تا به قالب ترکیبی خود نایل شود. در پایان نیز نتیجه‌گیری مباحث آورده شده است.<ref> [https://literaturelib.com/books/6226 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref>
در فصول یازدهم تا چهاردهم این مطلب شرح داده شده است که [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌ سینا]] چگونه طرحی نو به منظور حفظ هر دو جنبه ـ تعالی و استغنا و ارتباط و خالقیت ـ درانداخت، بدون اینکه مستلزم ثنویتی نامطلوب در خدا باشد. فصل یازدهم تا سیزدهم فهرستی جامع است از منابعی که [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌ سینا]] از آنها مستفید شد تا به قالب ترکیبی خود نایل شود. در پایان نیز نتیجه‌گیری مباحث آورده شده است.<ref> [https://literaturelib.com/books/6226 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref>