پرش به محتوا

کلبی، محمد بن سائب: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' اهل بیت' به ' اهل‌بیت'
جز (جایگزینی متن - 'موسسه' به 'مؤسسه')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - ' اهل بیت' به ' اهل‌بیت')
 
خط ۵۶: خط ۵۶:
تشیع او ریشه‌دار بود. ابن سعد مى‌گوید: «جد او بشر بن عمرو و فرزندانش سائب و عبید و عبدالرحمان همراه با [[امام علی علیه‌السلام|على بن ابى‌طالب علیه‌السّلام]] در جنگ جمل شرکت داشتند».
تشیع او ریشه‌دار بود. ابن سعد مى‌گوید: «جد او بشر بن عمرو و فرزندانش سائب و عبید و عبدالرحمان همراه با [[امام علی علیه‌السلام|على بن ابى‌طالب علیه‌السّلام]] در جنگ جمل شرکت داشتند».


[[کلینی، محمد بن یعقوب|ثقه الاسلام کلینى]] سرگذشت تشیع او را مى‌آورد و سپس مى‌گوید: «همواره با دوستى و محبت اهل بیت مى‌زیست تا بدرود حیات گفت». به همین جهت است که گاهى او را ضعیف مى‌شمارند و گاهى به او تهمت بدعت‌گذارى مى‌زنند، ولى به هر حال چاره‌اى جز تسلیم در برابر مقام شامخ علمى او ندارند و ناگزیر باید خاضعانه و متواضعانه سر بر آستانه او بسایند؛ زیرا پیشوایان و استادان تفسیر و حدیث بر سخن او اعتماد کرده‌اند.
[[کلینی، محمد بن یعقوب|ثقه الاسلام کلینى]] سرگذشت تشیع او را مى‌آورد و سپس مى‌گوید: «همواره با دوستى و محبت اهل‌بیت مى‌زیست تا بدرود حیات گفت». به همین جهت است که گاهى او را ضعیف مى‌شمارند و گاهى به او تهمت بدعت‌گذارى مى‌زنند، ولى به هر حال چاره‌اى جز تسلیم در برابر مقام شامخ علمى او ندارند و ناگزیر باید خاضعانه و متواضعانه سر بر آستانه او بسایند؛ زیرا پیشوایان و استادان تفسیر و حدیث بر سخن او اعتماد کرده‌اند.


البته تهمت غلو در تشیع که به او نسبت داده‌اند اساسى ندارد و تنها براى خدشه‌دار کردن شهرت او چنین تهمتى ساخته‌اند؛ زیرا تنها شیعه بودن موجب قدح او نمى‌شود. از محاربى چنین نقل شده است: «به [[زائدة بن قدامه]] گفتند: چرا از سه نفر روایت نقل نمى‌شود: [[ابن ابی‌لیلی|ابن ابى‌لیلى]]، جابر جعفى و کلبى؟ گفت: درباره [[ابن ابی‌لیلی|ابن ابى‌لیلى]] سخنى به یاد ندارم و دلیل آن را نمى‌دانم، اما جابر، به دلیل اینکه قائل به رجعت بود و کلبى هم- که من نزد او حاضر مى‌شدم- به این دلیل که از او شنیدم که گفت: یک بار مریض شدم و هر آنچه حفظ کرده بودم فراموش کردم. به محضر بزرگ اهل بیت شرفیاب شدم، آب دهانى به دهانم انداخت؛ آنچه فراموش کرده بودم دوباره باز یافتم. وى (ابن قدامه) گفت: لذا او را رها کردم». از ابوعوانه نقل شده که گفت: «از کلبى گفتارى شنیدم که هر کس چنان سخنى بگوید کافر مى‌شود».
البته تهمت غلو در تشیع که به او نسبت داده‌اند اساسى ندارد و تنها براى خدشه‌دار کردن شهرت او چنین تهمتى ساخته‌اند؛ زیرا تنها شیعه بودن موجب قدح او نمى‌شود. از محاربى چنین نقل شده است: «به [[زائدة بن قدامه]] گفتند: چرا از سه نفر روایت نقل نمى‌شود: [[ابن ابی‌لیلی|ابن ابى‌لیلى]]، جابر جعفى و کلبى؟ گفت: درباره [[ابن ابی‌لیلی|ابن ابى‌لیلى]] سخنى به یاد ندارم و دلیل آن را نمى‌دانم، اما جابر، به دلیل اینکه قائل به رجعت بود و کلبى هم- که من نزد او حاضر مى‌شدم- به این دلیل که از او شنیدم که گفت: یک بار مریض شدم و هر آنچه حفظ کرده بودم فراموش کردم. به محضر بزرگ اهل‌بیت شرفیاب شدم، آب دهانى به دهانم انداخت؛ آنچه فراموش کرده بودم دوباره باز یافتم. وى (ابن قدامه) گفت: لذا او را رها کردم». از ابوعوانه نقل شده که گفت: «از کلبى گفتارى شنیدم که هر کس چنان سخنى بگوید کافر مى‌شود».


اصمعى مى‌گوید: «به کلبى مراجعه کردم و این موضوع را از او پرسیدم؛ او انکار کرد». ساجى مى‌گوید: «وى به غایت ضعیف است؛ زیرا شیعه‌اى افراطى است»،  
اصمعى مى‌گوید: «به کلبى مراجعه کردم و این موضوع را از او پرسیدم؛ او انکار کرد». ساجى مى‌گوید: «وى به غایت ضعیف است؛ زیرا شیعه‌اى افراطى است»،