پرش به محتوا

داستان جم: بررسی فرگرد دوم وندیداد: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' .' به '.'
جز (جایگزینی متن - '( ' به '(')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - ' .' به '.')
 
خط ۳۷: خط ۳۷:
فرگرد دوم وندیداد روایت مفصلی از دوران طلایی فرمانروایی جم، شهریار پرشکوه اساطیری ایران است که از لحاظ ساختار و شکل روایت، می‌توان آن را متشکل از دو بخش به شمار آورد. این دو بخش احتمالاً در اصل دو روایت مستقلی بوده‌اند که بعدها به دنبال تحول تدریجی اسطوره با هم تلفیق یافته و روایت واحدی را به وجود آورده‌اند. مطابق گزارشی که در بخش اول داستان (بندهای 1 ـ 19) آمده است، جم نخستین کس از مردمان بود که به هم‌پرسگی و هم‌سخنی با اهورا مزدا نایل آمد. در این گفتگو اهورا مزدا نخست دین مزدیسنی را بر جم عرضه داشت و از او خواست تا حافظ دین باشد و در گسترش و رواج آن بکوشد. اما جم این رسالت را نپذیرفت؛ پس آفریدگار مراقبت و نگهداری از موجودات گیتی را بر او تکلیف کرد و جم پذیرفت تا افزایش و گسترش گیتی را بر عهده بگیرد و پاسبان و پاسدار جهان و جهانیان باشد؛ چنان‌که در شهریاری او باد سرد و گرم، بیماری و مرگ نباشد. آن‌گاه اهورا مزدا دو ابزار شگفت و جادویی در اختیار او قرار داد. جم به یاری این دو ابزار هر سیصدسال یک بار زمین را که به خاطر نبود مرگ، پر از چارپایان خرد و ستوران و مردمان می‌شد و موجودات جایی بر آن نمی‌یافتند، در سه نوبت، بار اول یک‌سوم، دیگربار دوسوم و سرانجام سه‌سوم، بزرگ‌تر و فراخ‌تر از پیش کرد تا باشندگان در آن آرام گیرند.
فرگرد دوم وندیداد روایت مفصلی از دوران طلایی فرمانروایی جم، شهریار پرشکوه اساطیری ایران است که از لحاظ ساختار و شکل روایت، می‌توان آن را متشکل از دو بخش به شمار آورد. این دو بخش احتمالاً در اصل دو روایت مستقلی بوده‌اند که بعدها به دنبال تحول تدریجی اسطوره با هم تلفیق یافته و روایت واحدی را به وجود آورده‌اند. مطابق گزارشی که در بخش اول داستان (بندهای 1 ـ 19) آمده است، جم نخستین کس از مردمان بود که به هم‌پرسگی و هم‌سخنی با اهورا مزدا نایل آمد. در این گفتگو اهورا مزدا نخست دین مزدیسنی را بر جم عرضه داشت و از او خواست تا حافظ دین باشد و در گسترش و رواج آن بکوشد. اما جم این رسالت را نپذیرفت؛ پس آفریدگار مراقبت و نگهداری از موجودات گیتی را بر او تکلیف کرد و جم پذیرفت تا افزایش و گسترش گیتی را بر عهده بگیرد و پاسبان و پاسدار جهان و جهانیان باشد؛ چنان‌که در شهریاری او باد سرد و گرم، بیماری و مرگ نباشد. آن‌گاه اهورا مزدا دو ابزار شگفت و جادویی در اختیار او قرار داد. جم به یاری این دو ابزار هر سیصدسال یک بار زمین را که به خاطر نبود مرگ، پر از چارپایان خرد و ستوران و مردمان می‌شد و موجودات جایی بر آن نمی‌یافتند، در سه نوبت، بار اول یک‌سوم، دیگربار دوسوم و سرانجام سه‌سوم، بزرگ‌تر و فراخ‌تر از پیش کرد تا باشندگان در آن آرام گیرند.


بخش دوم داستان از بند 20 آغاز می‌شود و تا پایان فرگرد دوم، یعنی بند 43 ادامه دارد. مطابق گزارش این بخش اهورا مزدا همراه با ایزدان مینوی در ایران‌ویج، زادبوم اساطیری ایرانیان انجمنی تشکیل داد و جم همراه با بهترین مردمان خود در این انجمن شرکت کرد. پس افریدگار جم را از فرارسیدن زمستانی سخت هولناک و مرگ‌آور آگاه کرد، زمستانی که در طول آن برف همه‌جا از بلندترین قلۀ کوه‌ها تا ژرفای رودخانه‌ها را فرا خواهد گرفت و چنان سرمایی بر گیتی حاکم خواهد شد که فقط یک‌سوم چارپایان از این سرما جان سالم به در خواهند برد ... .
بخش دوم داستان از بند 20 آغاز می‌شود و تا پایان فرگرد دوم، یعنی بند 43 ادامه دارد. مطابق گزارش این بخش اهورا مزدا همراه با ایزدان مینوی در ایران‌ویج، زادبوم اساطیری ایرانیان انجمنی تشکیل داد و جم همراه با بهترین مردمان خود در این انجمن شرکت کرد. پس افریدگار جم را از فرارسیدن زمستانی سخت هولناک و مرگ‌آور آگاه کرد، زمستانی که در طول آن برف همه‌جا از بلندترین قلۀ کوه‌ها تا ژرفای رودخانه‌ها را فرا خواهد گرفت و چنان سرمایی بر گیتی حاکم خواهد شد که فقط یک‌سوم چارپایان از این سرما جان سالم به در خواهند برد....


در مقدمۀ این کتاب ضمن ارائۀ طرحی کلی از روایت اوستایی داستان جم و ساختار آن، به‌تفصیل دربارۀ سه موضوع اصلی این روایت، یعنی فراخ‌شدن زمین به تدبیر جم در سه نوبت، فرارسیدن زمستانی سخت و به تبع آن نابودی بخش قابل توجهی از موجودات زنده و ضرورت بنای وَر و انتقال نطفه‌های موجودات زنده بدان گفتگو شده است.
در مقدمۀ این کتاب ضمن ارائۀ طرحی کلی از روایت اوستایی داستان جم و ساختار آن، به‌تفصیل دربارۀ سه موضوع اصلی این روایت، یعنی فراخ‌شدن زمین به تدبیر جم در سه نوبت، فرارسیدن زمستانی سخت و به تبع آن نابودی بخش قابل توجهی از موجودات زنده و ضرورت بنای وَر و انتقال نطفه‌های موجودات زنده بدان گفتگو شده است.