پرش به محتوا

نفری، محمد بن عبدالجبار: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'حلاج' به 'حلاج '
جز (جایگزینی متن - 'ابن عربى' به 'ابن عربى')
جز (جایگزینی متن - 'حلاج' به 'حلاج ')
خط ۳۶: خط ۳۶:
از زندگى وى اطلاع چندانى در دست نيست و در نخستين تذكره‌ها، ذكرى از وى به ميان نيامده است.
از زندگى وى اطلاع چندانى در دست نيست و در نخستين تذكره‌ها، ذكرى از وى به ميان نيامده است.


علت اين امر را پيروى نكردن وى از طريقتى خاص يا شيخى مشهور يا تعمد در ناشناس ماندن و ابراز نكردن صريح آراى خويش، به سبب هراس از فضاى حاكم بر جامعه پس از ماجراى حلاج، دانسته‌اند.
علت اين امر را پيروى نكردن وى از طريقتى خاص يا شيخى مشهور يا تعمد در ناشناس ماندن و ابراز نكردن صريح آراى خويش، به سبب هراس از فضاى حاكم بر جامعه پس از ماجراى [[حلاج، حسین بن منصور|حلاج]] ، دانسته‌اند.


نخستين بار [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]]، در «فتوحات مكيه» و «مواقع النجوم» به او اشاره كرده است و صوفيان اندلس نيز در سلسله انساب خود از وى به همراه شبلى و حلاج نام برده‌اند.
نخستين بار [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]]، در «فتوحات مكيه» و «مواقع النجوم» به او اشاره كرده است و صوفيان اندلس نيز در سلسله انساب خود از وى به همراه شبلى و [[حلاج، حسین بن منصور|حلاج]]  نام برده‌اند.


به گفته عفيف الدين تلمسانى، وى زندگى خود را در سياحت و گمنامى سپرى كرد و سرانجام، در يكى از روستاهاى مصر درگذشت، اما غانمى اين نظر را رد كرده و گفته تمام سفرهاى او در عراق بوده و محل وفات وى نيز «نيل مصر» در عراق است. وى علت اشتهار نفّرى را در مصر، مغرب و اندلس، نتيجه اهتمام شاگردان [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] و تلمسانى دانسته است.
به گفته عفيف الدين تلمسانى، وى زندگى خود را در سياحت و گمنامى سپرى كرد و سرانجام، در يكى از روستاهاى مصر درگذشت، اما غانمى اين نظر را رد كرده و گفته تمام سفرهاى او در عراق بوده و محل وفات وى نيز «نيل مصر» در عراق است. وى علت اشتهار نفّرى را در مصر، مغرب و اندلس، نتيجه اهتمام شاگردان [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] و تلمسانى دانسته است.
خط ۶۲: خط ۶۲:
از نظر نفّرى، وقفه بالاتر از معرفت و معرفت نيز بالاتر از علم است. واقف، از هر چيز و هركس، به خدا نزديك‌تر است و از بشريت و اوامر و نواهى، فراتر رفته است. در چنين مقامى، واقف، به مجراى اراده و فيض الهى بدل گشته و حتى قدرت خلق و ايجاد مى‌يابد.
از نظر نفّرى، وقفه بالاتر از معرفت و معرفت نيز بالاتر از علم است. واقف، از هر چيز و هركس، به خدا نزديك‌تر است و از بشريت و اوامر و نواهى، فراتر رفته است. در چنين مقامى، واقف، به مجراى اراده و فيض الهى بدل گشته و حتى قدرت خلق و ايجاد مى‌يابد.


به‌رغم اصالت تعاليم نفّرى، عناصرى مشابه با تعاليم جنيد و به‌ويژه حلاج و حتى در برخى مواقف، نشانه‌هايى از عقيده به حلول و اتحاد ديده مى‌شود، اما برخى ديگر عقيده دارند كه وى معتقد به وحدت شهود بوده است، نه وحدت وجود يا اتحاد. خود وى نيز در جايى عقيده به حلول و اتحاد را رد كرده است.
به‌رغم اصالت تعاليم نفّرى، عناصرى مشابه با تعاليم جنيد و به‌ويژه [[حلاج، حسین بن منصور|حلاج]]  و حتى در برخى مواقف، نشانه‌هايى از عقيده به حلول و اتحاد ديده مى‌شود، اما برخى ديگر عقيده دارند كه وى معتقد به وحدت شهود بوده است، نه وحدت وجود يا اتحاد. خود وى نيز در جايى عقيده به حلول و اتحاد را رد كرده است.


بنا به نظر مرزوقى، نفّرى، انسان را فاقد اراده و تمام افعال او را، از طاعت و معصيت، مخلوق خدا مى‌دانست. وى مى‌كوشيد كلامش با شريعت متعارض نباشد، اما عباراتى دارد كه مغاير كتاب و سنّت است.
بنا به نظر مرزوقى، نفّرى، انسان را فاقد اراده و تمام افعال او را، از طاعت و معصيت، مخلوق خدا مى‌دانست. وى مى‌كوشيد كلامش با شريعت متعارض نباشد، اما عباراتى دارد كه مغاير كتاب و سنّت است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش