۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ابن عربى' به 'ابن عربى') |
جز (جایگزینی متن - 'حلاج' به 'حلاج ') |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
از زندگى وى اطلاع چندانى در دست نيست و در نخستين تذكرهها، ذكرى از وى به ميان نيامده است. | از زندگى وى اطلاع چندانى در دست نيست و در نخستين تذكرهها، ذكرى از وى به ميان نيامده است. | ||
علت اين امر را پيروى نكردن وى از طريقتى خاص يا شيخى مشهور يا تعمد در ناشناس ماندن و ابراز نكردن صريح آراى خويش، به سبب هراس از فضاى حاكم بر جامعه پس از ماجراى حلاج، دانستهاند. | علت اين امر را پيروى نكردن وى از طريقتى خاص يا شيخى مشهور يا تعمد در ناشناس ماندن و ابراز نكردن صريح آراى خويش، به سبب هراس از فضاى حاكم بر جامعه پس از ماجراى [[حلاج، حسین بن منصور|حلاج]] ، دانستهاند. | ||
نخستين بار [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]]، در «فتوحات مكيه» و «مواقع النجوم» به او اشاره كرده است و صوفيان اندلس نيز در سلسله انساب خود از وى به همراه شبلى و حلاج نام بردهاند. | نخستين بار [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]]، در «فتوحات مكيه» و «مواقع النجوم» به او اشاره كرده است و صوفيان اندلس نيز در سلسله انساب خود از وى به همراه شبلى و [[حلاج، حسین بن منصور|حلاج]] نام بردهاند. | ||
به گفته عفيف الدين تلمسانى، وى زندگى خود را در سياحت و گمنامى سپرى كرد و سرانجام، در يكى از روستاهاى مصر درگذشت، اما غانمى اين نظر را رد كرده و گفته تمام سفرهاى او در عراق بوده و محل وفات وى نيز «نيل مصر» در عراق است. وى علت اشتهار نفّرى را در مصر، مغرب و اندلس، نتيجه اهتمام شاگردان [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] و تلمسانى دانسته است. | به گفته عفيف الدين تلمسانى، وى زندگى خود را در سياحت و گمنامى سپرى كرد و سرانجام، در يكى از روستاهاى مصر درگذشت، اما غانمى اين نظر را رد كرده و گفته تمام سفرهاى او در عراق بوده و محل وفات وى نيز «نيل مصر» در عراق است. وى علت اشتهار نفّرى را در مصر، مغرب و اندلس، نتيجه اهتمام شاگردان [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] و تلمسانى دانسته است. | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
از نظر نفّرى، وقفه بالاتر از معرفت و معرفت نيز بالاتر از علم است. واقف، از هر چيز و هركس، به خدا نزديكتر است و از بشريت و اوامر و نواهى، فراتر رفته است. در چنين مقامى، واقف، به مجراى اراده و فيض الهى بدل گشته و حتى قدرت خلق و ايجاد مىيابد. | از نظر نفّرى، وقفه بالاتر از معرفت و معرفت نيز بالاتر از علم است. واقف، از هر چيز و هركس، به خدا نزديكتر است و از بشريت و اوامر و نواهى، فراتر رفته است. در چنين مقامى، واقف، به مجراى اراده و فيض الهى بدل گشته و حتى قدرت خلق و ايجاد مىيابد. | ||
بهرغم اصالت تعاليم نفّرى، عناصرى مشابه با تعاليم جنيد و بهويژه حلاج و حتى در برخى مواقف، نشانههايى از عقيده به حلول و اتحاد ديده مىشود، اما برخى ديگر عقيده دارند كه وى معتقد به وحدت شهود بوده است، نه وحدت وجود يا اتحاد. خود وى نيز در جايى عقيده به حلول و اتحاد را رد كرده است. | بهرغم اصالت تعاليم نفّرى، عناصرى مشابه با تعاليم جنيد و بهويژه [[حلاج، حسین بن منصور|حلاج]] و حتى در برخى مواقف، نشانههايى از عقيده به حلول و اتحاد ديده مىشود، اما برخى ديگر عقيده دارند كه وى معتقد به وحدت شهود بوده است، نه وحدت وجود يا اتحاد. خود وى نيز در جايى عقيده به حلول و اتحاد را رد كرده است. | ||
بنا به نظر مرزوقى، نفّرى، انسان را فاقد اراده و تمام افعال او را، از طاعت و معصيت، مخلوق خدا مىدانست. وى مىكوشيد كلامش با شريعت متعارض نباشد، اما عباراتى دارد كه مغاير كتاب و سنّت است. | بنا به نظر مرزوقى، نفّرى، انسان را فاقد اراده و تمام افعال او را، از طاعت و معصيت، مخلوق خدا مىدانست. وى مىكوشيد كلامش با شريعت متعارض نباشد، اما عباراتى دارد كه مغاير كتاب و سنّت است. |
ویرایش