پرش به محتوا

سفرنامه پیترو دلاواله: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ' به ' '
(صفحه ای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'> [[پرونده:NUR10111J1.jpg|بندانگش» ایجاد کرد.)
 
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
خط ۴۵: خط ۴۵:




سفرنامۀ پيترو دلاّواله:ترجمه‌اى است از )eulav alld orteip id iggair ien elarap esoc( كه به اهتمام آقاى شعاع‌الدين شفا صورت گرفته است.
سفرنامۀ پيترو دلاّواله:ترجمه‌اى است از )eulav alld orteip id iggair ien elarap esoc( كه به اهتمام آقاى شعاع‌الدين شفا صورت گرفته است.


پيترو دلاّواله(1586-1652 ميلادى) جهانگرد ايتاليايى بود كه به كشورهاى تركيه، ايران و هند سفر كرد. خاطرات سفرهاى خود را در بازديد از كشورهاى فوق به رشته تحرير درآورد.سفر دلاواله به ايران كه از سال 1617م(25 ذيحجه‌ى 102ق)شروع و شش سال به طول انجاميد و با دوران سلطنت شاه عباس كبير همزمان است.اين سفرنامه كه به صورت نامه‌هاى متعددى نگارش يافته است، حاوى اطلاعات مهمّى درباره ايران دوره صفوى است. علاوه بر اين،سفرنامه شامل تصاويرى، تخيلى است؛ ولى چوان نشان دهنده تصورات يك هنرمند هلندى و ديگر جهان‌گردان اروپايى در قرون 17 و 18 و 19 به ايران آمده مى‌باشد، به اين ترجمه اضافه شده است تا به تصور ذهنى خواننده از نقاطى كه نويسنده از آنها نام مى‌برد، كمك كند.
پيترو دلاّواله(1586-1652 ميلادى) جهانگرد ايتاليايى بود كه به كشورهاى تركيه، ايران و هند سفر كرد. خاطرات سفرهاى خود را در بازديد از كشورهاى فوق به رشته تحرير درآورد.سفر دلاواله به ايران كه از سال 1617م(25 ذيحجه‌ى 102ق)شروع و شش سال به طول انجاميد و با دوران سلطنت شاه عباس كبير همزمان است.اين سفرنامه كه به صورت نامه‌هاى متعددى نگارش يافته است، حاوى اطلاعات مهمّى درباره ايران دوره صفوى است. علاوه بر اين،سفرنامه شامل تصاويرى، تخيلى است؛ ولى چوان نشان دهنده تصورات يك هنرمند هلندى و ديگر جهان‌گردان اروپايى در قرون 17 و 18 و 19 به ايران آمده مى‌باشد، به اين ترجمه اضافه شده است تا به تصور ذهنى خواننده از نقاطى كه نويسنده از آنها نام مى‌برد، كمك كند.
خط ۹۳: خط ۹۳:
از بازارهاى اصفهان با لفظى بى‌نظير ياد مى‌كند و همه بناهاى آن جا را بزرگ، مساوى، منظم و داراى معمارى فوق‌العاده خوب معرفى مى‌كند و دالان‌هاى بازار اصفهان را اين گونه توصيف مى‌كند كه آنها تقسيم‌بندى شده و هر قسمت به متاعى و كالايى تخصيص يافته و اين امر موجبات تسهيل امر داد و ستد را فراهم آورده است. از كاروانسراهايى كه در اين شهر براى خارجيان ساخته شده و از دو محل كه نظير آنها در قسطنطنيه نيست، بلكه با بهترين آثار مسيحيت برابرى و حتى بدون ترديد بر آنها مزيت دارد كه يكى ميدان شاه(ميدان نقش جهان) كه در جلوى قصر سلطنتى واقع است كه طول آن 9605 قدم و عرض آن 230 قدم است، و محله تماشايى ديگر، خيابانى است كه فعلا در خارج شهر قرار دارد؛ ولى وقتى مجلات به يكديگر ملحق شوند، كاملا در وسط قرار خواهد گرفت(خيابان چهارباغ) نام مى‌برد.پس از معمارى و ساختمان‌ها، پل‌ها، باغ‌ها و خانه‌ها از رودخانه‌هايى كه اين شهر را قطع مى‌كند، آن گونه توصيف مى‌كند كه افكار خواننده به آن جا كشيده مى‌شود و خود را در كنار آنها تصور مى‌كند. دو جاى ديگر كه او آن را ديده و نام مى‌برد، يكى منارجنبان و ديگر عمارتى يا اولين مدخل قصر شاهى است كه شاه معمولا سفراى خارجى و ميهمانان را در آن جا مى‌پذيرد. پس از سرزمين ايران و سكنه آن كه از اقوام، ملل و نژادهاى مختلفى تشكيل شده سخن مى‌گويد. از فرقه‌هاى مختلفى ايران؛ از جمله مسيحيان (آشورى‌ها) و ارمنى‌ها كه اغلب گرجى هستند) و مسلمانان كه دو دسته هستند، گروه اكثريت عجمى هستند؛(يعنى ايرانى)و گروه ديگر مسلمانان قزلباش، نام مى‌برد كه قزلباشى‌ها قواى نظامى كشور و همچنين طبقه نجبا را تشكيل مى‌دهند، سخن مى‌گويند و آنگاه شرحى از جدّ شاه عباس شيخ صفى بيان مى‌داد.
از بازارهاى اصفهان با لفظى بى‌نظير ياد مى‌كند و همه بناهاى آن جا را بزرگ، مساوى، منظم و داراى معمارى فوق‌العاده خوب معرفى مى‌كند و دالان‌هاى بازار اصفهان را اين گونه توصيف مى‌كند كه آنها تقسيم‌بندى شده و هر قسمت به متاعى و كالايى تخصيص يافته و اين امر موجبات تسهيل امر داد و ستد را فراهم آورده است. از كاروانسراهايى كه در اين شهر براى خارجيان ساخته شده و از دو محل كه نظير آنها در قسطنطنيه نيست، بلكه با بهترين آثار مسيحيت برابرى و حتى بدون ترديد بر آنها مزيت دارد كه يكى ميدان شاه(ميدان نقش جهان) كه در جلوى قصر سلطنتى واقع است كه طول آن 9605 قدم و عرض آن 230 قدم است، و محله تماشايى ديگر، خيابانى است كه فعلا در خارج شهر قرار دارد؛ ولى وقتى مجلات به يكديگر ملحق شوند، كاملا در وسط قرار خواهد گرفت(خيابان چهارباغ) نام مى‌برد.پس از معمارى و ساختمان‌ها، پل‌ها، باغ‌ها و خانه‌ها از رودخانه‌هايى كه اين شهر را قطع مى‌كند، آن گونه توصيف مى‌كند كه افكار خواننده به آن جا كشيده مى‌شود و خود را در كنار آنها تصور مى‌كند. دو جاى ديگر كه او آن را ديده و نام مى‌برد، يكى منارجنبان و ديگر عمارتى يا اولين مدخل قصر شاهى است كه شاه معمولا سفراى خارجى و ميهمانان را در آن جا مى‌پذيرد. پس از سرزمين ايران و سكنه آن كه از اقوام، ملل و نژادهاى مختلفى تشكيل شده سخن مى‌گويد. از فرقه‌هاى مختلفى ايران؛ از جمله مسيحيان (آشورى‌ها) و ارمنى‌ها كه اغلب گرجى هستند) و مسلمانان كه دو دسته هستند، گروه اكثريت عجمى هستند؛(يعنى ايرانى)و گروه ديگر مسلمانان قزلباش، نام مى‌برد كه قزلباشى‌ها قواى نظامى كشور و همچنين طبقه نجبا را تشكيل مى‌دهند، سخن مى‌گويند و آنگاه شرحى از جدّ شاه عباس شيخ صفى بيان مى‌داد.


وى در آخر دو مطلب را يادآور مى‌شود، يكى موضوع قزلباش‌ها و تقسيم‌بندى آنها و ديگر اينكه، در ايران تمام اقوام خارجى اگر از كشور يا مذهب ديگرى باشند،طبق قوانين خاص خود زندگى مى‌كنند و در نتيجه براى هر قومى محل سكونت و محدوده‌ى آن درنظر گرفته شده است. هر قومى در مورد امور مدنى و جزايى طبق نوع قضاوتى كه به خود دارد، عمل مى‌شود و قضات شاه در آن دخالتى نمى‌كند.
وى در آخر دو مطلب را يادآور مى‌شود، يكى موضوع قزلباش‌ها و تقسيم‌بندى آنها و ديگر اينكه، در ايران تمام اقوام خارجى اگر از كشور يا مذهب ديگرى باشند،طبق قوانين خاص خود زندگى مى‌كنند و در نتيجه براى هر قومى محل سكونت و محدوده‌ى آن درنظر گرفته شده است. هر قومى در مورد امور مدنى و جزايى طبق نوع قضاوتى كه به خود دارد، عمل مى‌شود و قضات شاه در آن دخالتى نمى‌كند.


مكتوب دوم، سراسر اين مكتوب از آنجا كه مربوط به مسائل خصوصى و شرح عللى است كه تقاضاى نويسنده را داير بر تنظيم سفرنامه و تقديم به آكادمى امور پستى موجه مى‌سازد، بيان شده، لذا مترجم از ترجمه اين قسمت خوددارى نموده است.
مكتوب دوم، سراسر اين مكتوب از آنجا كه مربوط به مسائل خصوصى و شرح عللى است كه تقاضاى نويسنده را داير بر تنظيم سفرنامه و تقديم به آكادمى امور پستى موجه مى‌سازد، بيان شده، لذا مترجم از ترجمه اين قسمت خوددارى نموده است.
خط ۱۴۷: خط ۱۴۷:
[[رده:تاریخ]]
[[رده:تاریخ]]
[[رده:تاریخ ایران]]
[[رده:تاریخ ایران]]
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش