پرش به محتوا

آینۀ جانان: شرح احوال و آثار و اندیشه‌های شمس‌الدین دیلمی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' .' به '.'
جز (جایگزینی متن - ' .' به '.')
خط ۴۱: خط ۴۱:
فصل نخست بخش اول کتاب دربارۀ تصوف همدان است. در این بخش افزون بر اشاره به پیش‌زمینه‌های تصوف در همدان، دربارۀ بزرگان تصوف همدان و شاگردان آنها سخن به میان آمده است.
فصل نخست بخش اول کتاب دربارۀ تصوف همدان است. در این بخش افزون بر اشاره به پیش‌زمینه‌های تصوف در همدان، دربارۀ بزرگان تصوف همدان و شاگردان آنها سخن به میان آمده است.


فصل دوم بخش نخست کتاب اختصاص به بررسی شرح احوال [[شمس‌الدین دیلمی]] دارد. [[نجم‌الدین کبری، احمد بن عمر|نجم‌الدین کبری]] احتمالاً نخستین عارفی است که بعد از مرگ شمس‌الدین از او یاد کرده و خود را شاگرد دیلمی نامیده است. سپس شاگرد دیگر دیلمی، تاج‌الدین اشنهی در کتاب «غایة الامکان» از او با لقب «خواجۀ اسلام» یاد کرده است. او در یکی از آثار مهم خود با عنوان «جواهر الاسرار» سال تولد خود را بیان می‌کند که سال 525 قمری است. او از کودکی خود را مشتاق فراگیری علم نشان می‌داد و عزم خود را برای تحمل دشواری‌های این راه جزم کرد و تا دورۀ جوانی عمر خود را به فراگیری علوم دینی گذراند. [[شمس‌الدین دیلمی]] اهل خانقاه‌داری و وعظ و تذکیر نبوده و ترجیح می‌داده دور از مردم در گوشه‌ای به مراقبه بنشیند و وقت زیادی را صرف تفکر و تأمل و تألیف نماید. از شاگردان او می‌توان به این کسان اشاره کرد: تاج‌الدین اشنهی، [[نجم‌الدین کبری، احمد بن عمر|نجم‌الدین کبری]]، امام مجدالدین محمود، ابوالعلاء تره‌خوار و ... . تاریخ وفات او احتمالاً در سال 593 بوده است.
فصل دوم بخش نخست کتاب اختصاص به بررسی شرح احوال [[شمس‌الدین دیلمی]] دارد. [[نجم‌الدین کبری، احمد بن عمر|نجم‌الدین کبری]] احتمالاً نخستین عارفی است که بعد از مرگ شمس‌الدین از او یاد کرده و خود را شاگرد دیلمی نامیده است. سپس شاگرد دیگر دیلمی، تاج‌الدین اشنهی در کتاب «غایة الامکان» از او با لقب «خواجۀ اسلام» یاد کرده است. او در یکی از آثار مهم خود با عنوان «جواهر الاسرار» سال تولد خود را بیان می‌کند که سال 525 قمری است. او از کودکی خود را مشتاق فراگیری علم نشان می‌داد و عزم خود را برای تحمل دشواری‌های این راه جزم کرد و تا دورۀ جوانی عمر خود را به فراگیری علوم دینی گذراند. [[شمس‌الدین دیلمی]] اهل خانقاه‌داری و وعظ و تذکیر نبوده و ترجیح می‌داده دور از مردم در گوشه‌ای به مراقبه بنشیند و وقت زیادی را صرف تفکر و تأمل و تألیف نماید. از شاگردان او می‌توان به این کسان اشاره کرد: تاج‌الدین اشنهی، [[نجم‌الدین کبری، احمد بن عمر|نجم‌الدین کبری]]، امام مجدالدین محمود، ابوالعلاء تره‌خوار و.... تاریخ وفات او احتمالاً در سال 593 بوده است.


فصل سوم از بخش نخست کتاب، اختصاص به معرفی تصنیفات [[شمس‌الدین دیلمی]] دارد. آثار موجود او که در این قسمت معرفی شده‌اند، عبارت‌اند از: تصدیق المعارف، جواهر الاسرار، مرآة الارواح و صورة الوجاه، اصلاح الاخلاق و مفتاح الاغلاق ....، عجایب المعارف و بدایع الغرایب، مهمات الواصلین من الصوفیة البالغین، المسائل الملمّع بالوقایع البدایع ....، عیون المعارف و .... .بیشتر آثاری که از او به یادگار مانده است، نشان می‌دهد او در اصل یک صوفی عربی‌نویس است و حجم آثار فارسی او با حجم آثار عربی‌اش قابل مقایسه نیست.
فصل سوم از بخش نخست کتاب، اختصاص به معرفی تصنیفات [[شمس‌الدین دیلمی]] دارد. آثار موجود او که در این قسمت معرفی شده‌اند، عبارت‌اند از: تصدیق المعارف، جواهر الاسرار، مرآة الارواح و صورة الوجاه، اصلاح الاخلاق و مفتاح الاغلاق....، عجایب المعارف و بدایع الغرایب، مهمات الواصلین من الصوفیة البالغین، المسائل الملمّع بالوقایع البدایع....، عیون المعارف و.....بیشتر آثاری که از او به یادگار مانده است، نشان می‌دهد او در اصل یک صوفی عربی‌نویس است و حجم آثار فارسی او با حجم آثار عربی‌اش قابل مقایسه نیست.


بخش دوم کتاب اختصاص به بررسی اندیشه‌های عرفانی [[شمس‌الدین دیلمی]] دارد که ذیل چهار موضوع معرفت‌شناسی، خداشناسی، انسان‌شناسی و سیروسلوک سامان یافته است. در پایان کتاب نتیجه‌گیری از مباحث کتاب آورده شده است. همچنین نمایه‌های آیات و احادیث و اشعار فارسی و عربی در انتهای کتاب آورده شده است.<ref> [https://literaturelib.com/books/7285 ر.ک: کتابخانه تخصصی ادبیات] </ref>
بخش دوم کتاب اختصاص به بررسی اندیشه‌های عرفانی [[شمس‌الدین دیلمی]] دارد که ذیل چهار موضوع معرفت‌شناسی، خداشناسی، انسان‌شناسی و سیروسلوک سامان یافته است. در پایان کتاب نتیجه‌گیری از مباحث کتاب آورده شده است. همچنین نمایه‌های آیات و احادیث و اشعار فارسی و عربی در انتهای کتاب آورده شده است.<ref> [https://literaturelib.com/books/7285 ر.ک: کتابخانه تخصصی ادبیات] </ref>